بریده‌هایی از کتاب قدرت عادت: چرایی کارهایی که انجام می دهیم، در زندگی و کسب و کار

دگرگون کردن یک عادت الزاماً کاری ساده یا سریع نیست. هیچ‌وقت ساده نخواهد بود، ولی امکان‌پذیر است.

کینگ در شب بمب‌گذاری به جمعیت گفت: «ما باید با عشق، با نفرت روبه‌رو شویم، اگر من متوقف شوم، کار ما متوقف نخواهد شد، زیرا کاری که ما می‌کنیم، درست است، کاری که ما می‌کنیم، عادلانه است و خدا با ماست.»

مسئله این است که مغز شما نمی‌تواند فرق بین عادت خوب و عادت بد را تشخیص بدهد و بنابراین اگر عادت بدی داشته باشید، این عادت همیشه برای سرنخ‌ها و پاداش‌های مناسب در کمین خواهد بود.»

یک عادت فرمولی است که مغز ما به‌طور خودکار از آن پیروی می‌کند: وقتی من سرنخ را می‌بینم، روتین را انجام می‌دهم تا پاداش را به دست آورم.

اگر به هرچیز جدید، لباس عادات کهنه را بپوشانید، پذیرش آن برای عموم آسان‌تر خواهد بود.

اگر به هرچیز جدید، لباس عادات کهنه را بپوشانید، پذیرش آن برای عموم آسان‌تر خواهد بود.

اراده به باور، مهم‌ترین عنصر در ایجاد اراده به تغییر است. و اینکه یکی از روش‌های بسیار مهم برای ایجاد آن، باور به عادت است. او اشاره کرد که عادت‌ها آن چیزی هستند که باعث می‌شوند بار اول کاری را به‌سختی انجام دهیم، اما خیلی زود انجام آن برای‌مان بیشتر و بیشتر آسان شود و با تمرین کافی، آن را نیمه‌مکانیکی یا اصولاً بدون آگاهی انجام دهیم. هنگامی که انتخاب می‌کنیم می‌خواهیم چه کسی باشیم، به سوی آنچه همواره آن را تمرین کرده‌ایم، رشد می‌کنیم.

ممکن است این‌طور به نظر برسد که بیشتر انتخاب‌هایی که هر روز می‌کنیم، محصول تصمیم‌گیری‌های ما هستند که کاملاً با دقت انجام شده، ولی این واقعیت ندارد. آن‌ها عادت‌اند

اگر باور داشته باشید که می‌توانید تغییر کنید (اگر این را به‌صورت یک عادت درآورید)، تغییر به وقوع می‌پیوندد.

در حقیقت، بحران‌ها به‌قدری فرصت‌های ارزشمندی هستند که رهبران خردمند معمولاً عامدانه احساس شرایط اضطراری را طولانی می‌کنند.

قانون طلایی تغییر عادت شما نمی‌توانید یک عادت بد را خاموش کنید، فقط می‌توانید آن را تغییر دهید.

ممکن است ما تجاربی که عادت‌های ما را به وجود می‌آورند را به خاطر نیاوریم، ولی زمانی که آنها در مغزمان ذخیره می‌شوند، اغلب بدون اینکه خودمان بفهمیم بر نحوه عملکرد ما تاثیر می‌گذارند.

اگر تمام کارها به خود مغز واگذار شوند، مغز سعی می‌کند تقریبا هر کار روتین و معمولی را به شکل یک عادت در آورد، چون عادت‌ها به ذهن ما اجازه می‌دهند اغلب اوقات تجزیه و تحلیل‌ها را کاهش دهد.

ولی آتش‌بس‌ها فقط زمانی قابل تحمل هستند که عدالتی واقعی ایجاد کنند. اگر آتش‌بسی نا‌متعادل باشد (اگر صلح واقعی نباشد) ، آنگاه رویه‌ها درست زمانی که به آن‌ها بیشترین نیاز را داریم، شکست می‌خورند.

تصویر ذهنی او از خودش شامل از دست دادن حافظه نمی‌شد و چون نمی‌توانست این آسیب را به یاد بیاورد، نمی‌توانست تصور کند که اشکالی وجود دارد

وقتی افراد به گروه‌هایی می‌پیوندند که در آنها تغییر امکان‌پذیر به نظر می‌رسد، پتانسیل لازم برای رخ دادن آن تغییر واقعی‌تر می‌شود. برای بیشتر افرادی که زندگی‌شان را دوباره سروسامان می‌دهند، هیچ لحظه مهم یا فاجعه دگرگون کننده‌ای وجود ندارد. فقط اجتماعاتی – که گاهی وقت‌ها فقط شامل یک نفر دیگر می‌شود - وجود دارند که تغییر را باورپذیر می‌کنند.

معتادان به الکل بارها و بارها یک چیز را می‌گفتند: شناسایی سرنخ‌ها و پیدا کردن روتین‌های جدید مهم است

آیا می‌خواهید که زود خوابتان ببرد و صبح که از خواب بیدار می‌شوید احساس خوبی داشته باشید؟ به الگوهای شبانگاهی‌تان توجه کنید و چیزی که به طور خودکار موقع از خواب بیدار شدن انجام می‌دهید. آیا می‌خواهید دویدن برای‌تان کار ساده‌ای شود؟ محرک‌هایی را به وجود بیاورید که این کار را تبدیل به یک روتین کند.

«تمام زندگی ما، تا به الان که فرم مشخصی گرفته است، مجموعه‌ای از عادت‌هاست.»

دانشمندان می‌گویند عادت‌ها به این دلیل به وجود می‌آیند که مغز مرتب به دنبال راه‌هایی است تا سعی و تلاش را کم کرده و در انرژی مصرفی صرفه‌جویی کند. اگر تمام کارها به خود مغز واگذار شوند، مغز سعی می‌کند تقریبا هر کار روتین و معمولی را به شکل یک عادت در آورد، چون عادت‌ها به ذهن ما اجازه می‌دهند اغلب اوقات تجزیه و تحلیل‌ها را کاهش دهد. این غریزه صرفه‌جویی، مزیت بزرگی است.