- طاقچه
- دفاع مقدس
- کتاب مهمان شام
- بریدهها
بریدههایی از کتاب مهمان شام
۴٫۷
(۸۳)
وصیت نامه شهید مدافع حرم؛ سید میلاد مصطفوی
قریشی
گفتم خدایا کمک کن که من بتونم حجاب برتر که همون چادر هست رو انتخاب کنم. وقتی برگشتم تصمیم گرفتم چادر بپوشم خیلی از دوستان شاید باحرفاشون داشتن من رو منصرف میکردن. ولی من تصمیمم رو گرفته بودم. چادری شدم، بدون هیچ آرایش و در اون حد که حضرت زهرا (س) بپسنده.
از همون دوستا که شاید معنی چادر رو درک نکرده بودن دور شدم و دوستهای جدیدی در بسیج دانشگاه پیدا کردم که واقعاً هدیه راهیان نور بودند.
الان شهید سیدمیلاد مصطفوی شده برادری که من رو از ظلمت به روشنایی کشوند و چادری شدنم رو مدیون شلمچه و شهید سیدمیلاد مصطفوی میدونم.
حضور در شلمچه رو ازدست ندین. دانشجوی رشته ریاضی
قریشی
آهنگهام تو تلگرام تا ۵ هزار تا بازخورد داشت، اما آهنگ شهدایی من دوازده هزار تا دانلود داشت. فهمیدم که شهدا خیلی خاطر خواه دارند. بعد از اون اتفاقها کم کم نمازم رو شروع کردم و هیئتی شدم. دوستانم رو هم تغییر دادم.
الان اعلام میکنم که در گذشته هر عملی انجام دادهام چه در زمینه موزیک و موسیقی و چه در زندگی روزمره، پشیمان هستم. هم از آهنگهای بیمحتوایی که در گذشته خواندهام و هم اعمالی که انجام داده ام.
اینجانب با مدرک و سند اعلام میکنم از زمانی که یک آهنگ برای شهدا خواندم، دیگر هیچ آهنگی حتی به صورت غیر حرفهای بر خلاف و بر عکس راه شهدا نخواندهام و انشاالله نخواهم خواند. بنده بعد از تک آهنگ شهدا تحول کمی داشتم اما شلمچه زندگیام را به کلی تغییر داد. سید میلاد مصطفوی تمام زندگی من شده است هر جا میرفتم ناخوداگاه تو مسیر من قرار میگرفت و دست من رو میگرفت..
قریشی
به قول حضرت امام خمینی (ره) که فرمودند: در آینده ممکن است افرادی آگاهانه یا از روی ناآگاهی در میان مردم این مسئله را مطرح نمایند که ثمره خونها و شهادتها و ایثارها چه شد. اینها یقینا از عوالم غیب و از فلسفه شهادت بیخبرند و ...همین تربت پاک شهیدان است که تا قیامت مزار عاشقان و عارفان و دلسوختگان و دارالشفای آزادگان خواهد بود.
قریشی
کانال کمیل کانالی است در منطقه فکه که در سال ۶۱ حماسه ماندگاری توسط شیر بچههای رزمنده در آنجا رقم خورد.
نیروهای گردان کمیل پس از ۵ روز محاصره و مقاومت در مقابل دشمن، مظلومانه در آنجا به شهادت رسیدند. کانال کمیل همان مکانی است که ملائک الهی به نظاره سربازان آخرالزمانی رسول الله ۹ و امیرالمومنین (ع) نشستند. این کانال محل اتصال زمین به آسمان است.
و در روز ۲۲ بهمن سال ۶۱ حماسه کانال کمیل، پس از پنج روز محاصره با شهادت چند صد نفر از بهترینهای امت به پایان رسید.
قریشی
اردو که میرفتیم سید میاومد با بچهها گرم میگرفت. بهشون کتاب شهدا از جمله سلام بر ابراهیم و خاکهای نرک کوشک رو میداد که حتی برخی از این بچهها بعد از شهادتش این کتابها رو آوردند و از تاثیرات عجیبی که این کتابها بر زندگانی آنها داشته میگفتند.
قریشی
استاد پناهیان در خصوص شهید ابراهیمهادی میگوید: «در بین ۲۵۰ هزار شهیدی که در طول دفاع مقدس تقدیم کردهایم، ایشان یک شهید برجسته است. به مردم و جوانهایی که این کتاب را نخواندهاند، توصیه میکنم که حتماً به مطالعه این کتاب بپردازند و مطمئن باشند که نگاه و رفتارشان، قبل از خواندن این کتاب، با بعد از آن متفاوت خواهد شد. و حتی میتوانند تاریخ زندگی خود را دو قسمت کنند: یکی قبل از خواندن این کتاب و یکی بعد از خواندن این کتاب!
بنده مبالغه نمیکنم. مطمئن هستم هر کسی این کتاب را بخواند و با این شخصیت آشنا شود، صحبت بنده را تأیید خواهد کرد. حضرت آیت الله العظمی بهجت (ره) میفرمود: مطالعهٔ زندگی خوبان، به منزلهٔ کلاس اخلاق است. و شما با مطالعهٔ این کتاب، اثر معنوی آن را در وجود خودتان لمس خواهید کرد.»
قریشی
امام کاظم (ع) چه زیبا فرمودند: همانا مُهر قبول اعمال شما، برآوردن نیازهای برادرانتان و نیکی کردن به آنان در حد توانتان است و الا (اگر چنین نکنید)، هیچ عملی از شما پذیرفته نمیشود. بحار الانوار، ج ۷۵، ص ۳۷۹
قریشی
بارها به من گفته بود که از شهدا هر وقت با خلوص چیزی رو خواسته، بهش دادند و نمونههاش رو بارها شاهد بودیم.
قریشی
همیشه جمله مرحوم آیه الله العظمی فاضل لنکرانی آویزه گوشش بود که فرمودند: من پنجاه سال اسلام خواندهام توصیهام این است بعد از انجام واجبات به جای مستحبات به کار و امور مردم رسیدگی کنید، اگر آن دنیا از شما سوال کردند بگوئید فاضل گفته است..
قریشی
بعدها در جایی خواندم که مقام معظم رهبری فرمودند: این حدیث تنم را لرزاند که امام صادق (ع) فرمودند: اگر یک نماز صبح از کسی قضا شود؛ کل دنیا طلا شود و در راه خدا بدهد جبران آن نماز قضا نخواهد شد.
قریشی
خیلی ما رو توصیه میکرد به نماز و خصوصاً نماز اول وقت، بارها میگفت: نماز اول وقت چکشی است بر سر نفس و برعکس نماز آخر وقت چکشی است بر سر نماز! همیشه توصیه بزرگان دینی و شهدا رو در خصوص نماز اول وقت برای ما بیان میکرد.
قریشی
صدها فایده و فضیلت بر این عمل مستحبی بیان شده:
۱-نماز شب سبب از بین رفتن گناهان روز است.
۲- شریف ترین افراد امت پیامبر نماز شب خوانها میباشند.
۳- نماز شب چراغ و فرش در قبر میباشد و سبب راحتی در جان کندن میباشد.
۴-نماز شب سبب عبور از پل صراط و کلید دربهای بهشت و باعث رهایی از آتش جهنم است و..
تا آنجائی که پیامبر اکرم ۹ فرمودند: همانا دو رکعت نماز خواندن در دل شب برای من از تمام دنیا و مافیها بهتر و دوست داشتنی تر است.
قریشی
پیامبراکرم ۹ فرمودند: خداوند میفرماید من جانشین (شهید) در خانواده او هستم، هرکس رضایت آنها راجلب کند، رضایت مرا جلب کرده وهرکس آنها را به خشم آورد مرا به خشم آورده است. (مستدرک الوسائل، ج ۱۱، ص ۱۰)
قریشی
بعدها در جایی خواندم: شخصی به نزد امام صادق (ع) آمد و برای یک سفر تجاری، استخاره کرد. استخاره بد بود. اما آن شخص به سفر رفت و سود خوبی به دست آورد. در بازگشت به نزد امام آمد و ماجرای خود را بیان کرد.
امام صادق (ع) در جواب این شخص فرمود: یادت میآید که در فلان منزل، به علت خستگی، نماز صبح شما قضا شد، اگر خداوند دنیا و آنچه در آن است را به تو داده بود، جبران آن خسارت (قضا شدن نماز صبح) نمیشد. (جهاد بانفس/ج ۱/ص ۶۶)
قریشی
یاد جمله حاج حسین یکتا انداخت: حاج حسین میگفت، خیلیها از من میپرسند چکار کنیم شهید بشیم، یا دست کم مقام شهدا رو داشته باشیم.
حاج حسین یه کد خیلی خوب به ما داد: شهدا اول مراقبت از دلهاشون کردند و مدافع قلب شدند، بعد مدافع حرم شدند.
روایت میفرماید القلب حَرم الله فلا تَسکن فی حرم الله غیراالله مدافعان حرم اول از حرم خدا خیلی خوب دفاع کردند که بهشون لیاقت دفاع از حرم حضرت زینب (س) رو دادند...
قریشی
سید هم همین طور بود. تو این مدت کم خیلی خوب بارش رو بست که یکی از علتهاش اشک چشم سید بود.
سید خیلی حالت بکاء داشت. گریه به انسان قلب سلیم میده، قلب سلیم حب دنیا رو از دل انسان بیرون میبره، قساوت رو میبره. همه رذیلتها رو از بین میبره و سید همین طور شد.
قریشی
یا شعری را که امام خامنهای عزیز در وصف شهدا خوانده را خیلی دوست داشت و زمزمه میکرد:
ما مدعیان صف اول بودیم
از آخر مجلس شهدا را چیدند
همیشه میگفت تو مشکلات دست به دامن شهدا بشید، نذر کنید، صلوات بفرستید و... کشتی شهدا انسان رو زودتر به مقصد میرسونه؛ میگفت از زمانی که با شهدا آشنا شدم زندگیام دگرگون شده.
قریشی
او معمولاً میرفت تنها پشت اوپن آشپزخانه مینشست. جوری بود که هیچ کس سید رو نمیدید. فقط ما صدای نالههاش رو میشنیدیم. میگفتم چرا میری اونجا قایم میشی؟ شما سید جمع ما هستی باید بیای وسط جمع باشی.
میگفت نه، جام خوبه. تو روضهها نالههای عجیبی داشت. موقع شنیدن روضههای بیبی زینب (س) خیلی بیتاب میشد. بیبی رو عمه جان صدا میکرد... جالب بود سید آخر مراسم خیلی زود بلند میشد میرفت.
نمیخواست بعد از مراسم اون حالت وصلش از بین بره، ما مینشستیم بعد از مراسم میوه و چایی میخوردیم، میگفتیم و میخندیدیم و برمیگشتیم منزل،
کاربر ۲۴۳۱۵۱۹
چند روز بعد داشتم از یکی از محلههای تقریباً فقیر نشین شهر رد میشدم که از دور سید میلاد رو دیدم. از در خونهای بیرون اومد و راهش رو گرفت و خیلی سریع رفت!؟ من تعجب کردم!! خدایا سید اینجا چی کار میکنه؟!
سریع رفتم در اون خونه، دیدم که یه پیر زنی ایستاده و زیر لب داره دعا میکنه. میگفت: جوان انشاالله خیر از جوانیات ببینی.
پرسیدم مادر این جوان کی بود؟! اینجا چی کار میکرد؟!
گفت والله نمیشناسمش هر چند مدت یه باری میآد کمکم میکنه، قبض گاز و برق رو پرداخت میکنه، الان هم اومده بود ته قبضها رو به من بده. یه جعبه شیرینی با این پولها رو برام آورده بود. نمیدونم کیه اما هر کسی که هست خدا انشاالله عاقبت به خیرش کنه ...
کاربر ۱۵۴۵۹۴۷
حجم
۱٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه
حجم
۱٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه
قیمت:
۱۵,۰۰۰
۷,۵۰۰۵۰%
تومان