- طاقچه
- دفاع مقدس
- کتاب علی بی خیال
- بریدهها
بریدههایی از کتاب علی بی خیال
۴٫۸
(۲۱۷)
علی حیدری شخصیت خود ساختهای داشت. یکی از ویژگیهایش این بود که خیلی کم حرف میزد. اما وقتی صحبت میکرد بجا و به موقع حرف میزد، حرف اضافه نمیزد.
اگر در جلسه صحبتی برای تصمیم گیری بود، در یکی دو جمله مقصود خود را بیان میکرد. از آن موقع او را شناختم. علی خیلی عاقل بود. این کم حرفی اش، ناشی از همان عقلش بود.
مرتضی ش.
یکی از اهداف مهم ما در واحدهای فرهنگی، تشکیل کتابخانه و گسترش فرهنگ کتابخوانی بود.
عشق کتاب
خودتان را پیدا کنید آنگاه از خود فرار کنید و به دریا برسید.
fatemeh
بال بگشا و صفیر از شجر طوبی زن
حیف باشد چو تو مرغی که اسیر قفسی
Ali Vojdani
علی چشمهای قشنگ و زیباش رو همیشه از گناه دور نگه میداشت. سعی و تلاش زیادی هم در این راه میکرد.
علی هر کار فرهنگی میخواست بکنه با بسم الله شروع میکرد. هر تابلویی رو با نام خدا شروع میکرد
مریم
. عرفا اولین مرحله سلوک را مکاشفه میدانند. خدا چیزهایی نشانشان میدهد و تحت هدایت خاصه خود قرار میدهد
مریم
علی حتی با آدمهای زمان خودش قابل مقایسه نبود، چه برسد به آدمهای این زمان
مریم
الان هم میروم سر قبرش و حتی شفا میگیرم
مریم
زکات هنرم رو دادم. اومدم تخریب زکات جونم رو بدم.
مریم
علی بارها میگفت: داره دیر میشه. اگر زودتر کوله بارمان را نبندیم آن طرف گیر میکنیم.
مریم
علی و بسیاری از شهدای جنگ، دنیا را به بازی گرفتند، آنها همه مظاهر دنیا را به بازی گرفتند، عدم دلبستگی به دنیا رمز این همه پیشرفت معنوی آنها بود.
مریم
خیلی خوش صحبت بود. میگفت به زودی یک سفر سخت داریم. آمدهایم در این دنیا توشه جمع کنیم. وقت کم است و سفر سخت است. خیلی کار داریم. نباید وقت خود را تلف کنیم. کل کارهایمان باید در راستای خدا باشد.
مریم
ای دنیا بدان که انتهای راههایت جهنم و مسیر راههایت پر از درندگان وحشی است که به تدریج روح انسان را میخورند تا بالاخره انسان را تبدیل به «از حیوان پستتر» میکنند.
مریم
ای خدا بنده تو آمد، مرا در آغوش خود گیر که همانا تویی اول و آخر ما.
مریم
مواظب شیطان باشید که شیطان خیلی باهوشتر از این حرفهاست.
مریم
غیر قابل درک و غیرقابل بیان و توصیف
کاش مثل شهید، شهید باشم...
شخصیت شهدا یدرک و لایوصف است.
کاش مثل شهید، شهید باشم...
خدا در دل آنها محبت و دوستی قرار داده بود
کاش مثل شهید، شهید باشم...
ایشان مصداق بارز «سیجعل الرحمن وُدا» بود. گویی خدا محبتش را در دل افراد قرار میداد.
کسی نمیتوانست علی حیدری را دوست نداشته باشد. حتی افراد به ظاهر بیدین او را دوست داشتند. محبت او را خدا در دلها نشانده بود.
کاش مثل شهید، شهید باشم...
درجایی دیگر نوشته بود:
با سلام خدمت بچههای تو باغ (آنها که حواسشان هست):
خودتان را پیدا کنید آنگاه از خود فرار کنید و به دریا برسید.
الحقیر الفقیر الخطاط، علی بیخیال
کاش مثل شهید، شهید باشم...
حجم
۱٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۶۸ صفحه
حجم
۱٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۶۸ صفحه
قیمت:
۱۵,۰۰۰
۷,۵۰۰۵۰%
تومان