بریدههایی از کتاب سرورانهها؛ گرههایی از زلف مهدوی
۵٫۰
(۲)
ای رستگان ز خویش و ای بستگان به حق
رحمی به ما کنید که از خود نرستهایم
چڪاوڪ
کاش میتوانستم
خون خود را
قطره
قطره
قطره
گریه کنم
تا باورم کنند
چڪاوڪ
سرورم!
گمانم این است که بهجز آنها که مَرَضی و یا غرضی دارند، بقیّهٔ مردمان همه در رابطه با شما عاطفه و درد مشترکی دارند؛ حال دانسته و یا نادانسته؛ کم یا زیاد؛ پنهان و یا پیدا.
چڪاوڪ
سرورم!
جسارتاً عرض میکنم که اوضاع ما خیلی خراب است؛ من میدانم که: برای مهدوی شدن نیازی به چهل روز خواندن دعای عهد نیست. یک روز هم کفایت میکند اگر راست بگوییم:
"اَللّٰهُمَّ إنّی أُجدّدُ له فی صَبیحَةِ یومی هٰذا و ما عِشتُ مِن أیامی، عَهداً و عَقداً و بَیعةً له فی عُنُقی، لا أحولُ عنها و لا أزولُ أبداً."
چڪاوڪ
سرورم!
حال و هوای مردمان در غیبت شما چند گونه است: خیلی از آنها و بیشترشان، کار خودشان را میکنند و اصلاً کاری به شما ندارند. عدّهای حرف شما را میزنند و کار خودشان را میکنند و باز کاری به شما ندارند. کمی هم هستند در حالی که کار خودشان را میکنند در حاشیهٔ کار و بارشان، برای شما هم دعا میکنند ولی من کسی را نمیشناسم که فقط با شما کار داشته باشد؛ دلش و نَفَسَش اندوهگین شما باشد. منتظر باشد که شما در بزنید و به خانه تشریف آورید و یا نه! اصلاً چه حاجتی به دَر زدن برای صاحب خانه! او در خانهاش سرایدار شماست در کارهایش مباشر کار شماست و در زندگیاش غلام شما و تازه بعد از همهٔ اینها وام دار، بدهکار و شرمندهٔ شما.
چڪاوڪ
سرورم!
شما و هر کدام از خاندان مطهّرتان، کلمهٔ حسنای الاهی هستید؛ مصداق همهٔ خوبیهایی که خدای متعال تفضّل فرموده و خلق کرده و خواهد کرد و مصداق و حقیقت همهٔ زشتیها، حقیقت دشمنان شما؛ پس: آنکه بهدرستی احکام و آداب دین را بهجا میآورد؛ حتّی فقط فرایض درجهٔ اوّل آن؛ مانند: نماز و روزه را از غیر شما که عین زشتیها و نتایج آنهاست، پاک میشود پس آنگاه در موطن نفس خود و در ملکوت باطن او شما میمانید که سلطان عالم ملکوتاید؛ چه در مُلک سلطنت داشته باشید و یا نداشته باشید؛ پس آنگاه بهدرستی میتواند بگوید: "سرورم!" نه مثل من که به لقلق زبان و از سر ادب و احترام بگوید: سرورم!
چڪاوڪ
حجم
۷۴٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۱۲ صفحه
حجم
۷۴٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۱۲ صفحه
قیمت:
۱۵,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد