بریدههایی از کتاب سیر عشق
۴٫۱
(۲۵۳)
ما از «عشق» طوری سخن میگوییم که انگار چیزی یگانه و یکپارچه است، اما عشق از دو وجه خیلی متفاوت تشکیل شده: دریافت عشق و عشق ورزیدن. ما باید زمانی ازدواج کنیم که آمادهٔ انجام دومی باشیم و از پایبندی خطرناک و غیرطبیعیمان به اولی آگاه شده باشیم.
sayna.s
اغلب، درونبینیهای مهم و سرنوشتساز را فقط شبها میتوانیم کسب کنیم
sayna.s
تنها کسانی که ممکن است به نظرمان متعارف بیایند، آنهاییاند که هنوز خوب نمیشناسیم.
sayna.s
ایراد دلباختگی در چیزهایی نامحسوستر است: ناتوانی در به ذهن سپردن این حقیقت اصلی ماهیت انسان که همه، نهتنها شریک کنونی زندگیمان که دیگر کاملاً از عیبهای متعددش آگاه هستیم، بلکه «همه» وقتی زمان بیشتری را با آنها سپری میکنیم، متوجه میشویم که ایرادهایی اساسی و دیوانهکننده دارند، ایرادهایی که آنقدر بد هستند که مسخره بودن و بیهودگیِ آن احساسات هیجانانگیز اولیه را نشان میدهند.
sayna.s
چنین نیست که همخوابگی با دیگران کمی بد باشد، بلکه این بدترین کاری است که شخص میتواند در حق کسی که ادعا میکند عاشقش است، انجام دهد.
sayna.s
مردانی که به طرز رقتانگیزی متزلزل هستند و از جذابیتهای خودشان مطمئن نیستند و میخواهند بدانند که آیا دیگران آنان را میپذیرند یا نه، چقدر خطرساز خواهند بود.
sayna.s
به جای اندیشهٔ موهوم مکمل تام یکدیگر بودن، این توانایی تحمل تفاوتهاست که نشانهٔ حقیقی شخص «درست و مناسب» است. مکمل یکدیگر بودن دستاورد عشق است؛
Morteza
عشق دیگران پاداشی برای خوب بودن است، نه رک و شفاف بودن.
sayna.s
در عمق هر دلخوری، مخلوطی درهموبرهم از عصبانیت شدید و میلی به همان شدت برای حرف نزدن راجع به دلیل عصبانیت وجود دارد
sayna.s
جذابترین آدمها آنهایی نیستند که بلافاصله او را قبول میکنند (به قضاوت آنها شک دارد) یا آنهایی که هیچوقت به او شانسی نمیدهند (از بیاعتنایی آنها خشمگین میشود)، بلکه آنهاییاند که به دلایل ژرفشاید یک گرفتاری عشقی دیگر، تعهد مذهبی یا استدلال سیاسی مخالفاو را پادرهوا معلق نگه میدارند.
sayna.s
آنچه ما به طور معمول عشق مینامیم در واقع تنها، آغاز عشق است.
sayna.s
برای بهبود روابطش باید بر احساساتی که در وهلهٔ اول او را به سمت آن روابط سوق داده، غلبه کند
sayna.s
عقاید رمانتیک همواره وجود داشتهاند، اما تنها چند قرن است که چیزی فراتر از بیماری انگاشته میشوند؛
sayna.s
او نور میخواهد، امید، مردمانی که با تمام وجودشان با شوروشوق زندگی میکنند. او خورشید را میستاید و در عین حال از رنگپریدگی خودش و رنجی که زیر اشعهٔ آفتاب میکشد، متنفر است
bluedream
نقطهٔ آغاز داستانهای عاشقانه زمانی نیست که میترسیم مبادا طرفمان نخواهد دوباره ما را ببیند، بلکه وقتی است که او تصمیم میگیرد مدام با ملاقات با ما مخالفت نکند؛ وقتی نیست که از هر فرصتی برای فرار از دست ما استفاده کند، بلکه وقتی است که قولوقرارهایی ردوبدل شود که او با ما بماند و ما نیز با او بمانیم، تا ابد.
fateme
ازدواج با خواستگاری یا حتی دیدار اولیه شروع نمیشود. آغاز آن برمیگردد به خیلی قبلتر، یعنی زمان رویش اندیشهٔ عشق در ذهن و اگر دقیقتر بخواهیم بگوییم، زمان شکلگیری رؤیای داشتن معشوق.
zamani
ما قادریم به هر غریبهای حرفهایی معقول و مؤدبانه بزنیم، اما تنها در حضور معشوق است که با تمام وجودمان معتقدیم میتوانیم به خودمان جرئت دهیم که بیش از حد و بیحدوحصر نامعقول باشیم.
zoha.mc
برای داشتن روابط خوب، نیازی نیست دائماً عاقلانه رفتار کنیم؛ تمام مهارتی که نیاز داریم این است که چند وقت یکبار بتوانیم با روی گشوده اقرار کنیم که شاید در یکی دو موقعیت، احمقانه رفتار کردهایم.
zoha.mc
او میتوانست بپذیرد که بعید است روحیات دختر در رنگپریدگی و انحنای گردنش قابلتشخیص باشد. او میتوانست خود را متقاعد کند که دختر آنقدر جذاب است که بیست و پنج سال دیگر برای شناخت بیشتر او زمان لازم دارد.
ناسور
کرستن با لبخندی یکوری میگوید: «شروع زندگیم اونقدری ایدهآل نبوده که منو به آدمها امیدوار کنه )
ناسور
حجم
۲۲۷٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۵۲ صفحه
حجم
۲۲۷٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۵۲ صفحه
قیمت:
۱۲۰,۰۰۰
۳۶,۰۰۰۷۰%
تومان