بریدههایی از کتاب سیر عشق
۴٫۱
(۲۵۳)
او میداند که خوشحالیِ محض به شکل قسمتهای کوچک و فزاینده ظاهر میشود و هر بار هم شاید بیشتر از پنج دقیقه طول نکشد. این چیزی است که هرکسی باید دودستی بگیرد و قدرش را بداند.
Mähi
او با در نظر گرفتن اقیانوس و قارهای که بین آنها فاصله خواهد انداخت، به راحتی میتواند تمام اشتیاقش را به صمیمیت و نزدیکی رها کند. هر دو میتوانند در حسرت صمیمیت بمانند و از تمام پیامدهای آن در امان باشند.
نگار
عشق تنها شوروشوق نیست، بلکه مهارت است.
Mähi
نخستینِ این پنداشتها این است که انسان نمیتواند ادعا کند عاشق کسی است و تلویحاً به هر صورتی زندگی مشترکشان را ارزشمند بداند و بعد برود و با شخص دیگری همآغوش شود.
fatemeh saadat
او نمیداند کدام عضو بدنش زودتر از بقیه از کار میافتد.
tktm
آنها فقط رابطهٔ جنسی برقرار نکردند؛ بلکه احساساتشان را به عمل جسمانی ترجمه کردهاند: قدردانی، محبت، رضایت خاطر و تسلیم.
محمد صدوقی
دیدگاه رمانتیک نسبت به ازدواج، بر اهمیتِ یافتن شخص «درست و مناسب» پافشاری میکند، که یعنی شخصی همدل با علایق و ارزشهای فراوان ما. چنین شخصی اصلاً وجود نخواهد داشت. ما بیش از حد متفاوت و منحصربهفردیم. تناسب و همخوانی همیشگی غیرممکن است. شخصی که واقعاً و کاملاً متناسب با ماست، کسی نیست که به طور معجزهآسایی همهٔ سلایقش با ما یکی باشد، بلکه کسی است که بتواند با فراست و کلام خوش راجع به اختلاف سلایق گفتوگو کند.
mhzm
احتمال اینکه انسانی کامل و بینقص از ناکجا سروکلهاش پیدا شود صفر است. نیازی نیست کاملاً یک غریبه را بشناسیم تا به این موضوع برسیم. روش بخصوص آنان برای عصبانی کردن ما یا عصبانیت خودشان فوراً معلوم نمیشود (ممکن است سالها طول بکشد)، اما وجود آن را میتوان از همان ابتدا به عنوان پیشفرض در نظر داشت.
mhzm
خود ربیع اصلاً در کودکی اینقدر از پدرش بهانه نمیگرفت، اما در عوض هیچوقت هم اینچنین مورد عشق و محبت پدرش قرار نگرفته بود.
mhzm
ربیع «درسش» را با چنین حالت جنونآمیزی میدهد (درها را هم بسیار محکم به هم میزند)؛ نه به این خاطر که هیولاست (گرچه اگر شاهدی بیطرف حضور داشت، عجیب نبود که به همین نتیجه برسد)، بلکه به این دلیل که هم ترسیده و هم احساس بیکفایتی میکند: ترسیده، چون ظاهراً همسر و بهترین دوستش در دنیا نمیتواند این موضوع مهم راجع به پول و ربطش به احساس خوشبختی را درک کند؛ و احساس بیکفایتی میکند، چون نمیتواند چیزی را که کرستن اکنون ظاهراً به شدت میخواهد (آنطور که باید و شاید) فراهم کند (این را از صمیم قلب باور دارد).
او شدیداً نیاز دارد همسرش از زاویهٔ دید او به قضایا نگاه کند و در عین حال عملاً تمام توانایی خود برای کمک به همسرش در این راستا را از دست داده است.
mhzm
در عمق هر دلخوری، مخلوطی درهموبرهم از عصبانیت شدید و میلی به همان شدت برای حرف نزدن راجع به دلیل عصبانیت وجود دارد. کسی که قهر میکند هم سخت نیازمند درک شدن از سوی شخص دیگر است و هم کاملاً مصر است که هیچ کاری در راستای وقوع این درک انجام ندهد. خودِ نیاز به توضیح دادن، هستهٔ این دلخوری را شکل میدهد: اگر طرف مقابل توضیحی بخواهد، مسلماً لیاقت توضیح شنیدن ندارد. باید اضافه کنیم که این مزیتی است که دیگری با ما قهر کند: یعنی طرف مقابل آنقدری به ما احترام میگذارد و قبولمان دارد که فکر میکند ما باید ناراحتی ناگفتهٔ وی را درک کنیم. این یکی از موهبتهای عجیبوغریب عشق است.
mhzm
رمانتیسم فلسفهٔ توافق شهودی است. در عشق واقعی، نیازی نیست به طرز ملالتباری هرچیزی به زبان آورده یا دیکته شود. وقتی دو نفر به یکدیگر تعلق دارند، بالاخره یک احساس متقابلِ حقیقتاً حیرتآور وجود دارد که بر اساس آن هر دو طرف، جهان را کاملاً مشابه هم میبینند.
mhzm
مجموعهای از تعهدات تعیینشده از سوی دولت اسکاتلند را بلند خواندند و متعهد شدند که به یکدیگر عشق بورزند و از هم مراقبت کنند، صبور باشند و به هم مهربانی کنند، به هم اطمینان کنند و یکدیگر را ببخشند، بهترین دوستان هم باشند و تا زمان مرگ همدم و همراه وفادار یکدیگر بمانند.
دولت از آنجایی که مایل نبوده همهچیز را دیکته کند (یا شاید هم
mhzm
جذابیت ازدواج خلاصه میشود در ناخوشایند بودن تنهایی. لزوماً تقصیر شخص ما نیست. ظاهراً کل جامعه مصمم است تجرد را تا حد ممکن رنجآور و یأسآور جلوه دهد: به محض اینکه دوران بیقیدوبندی مدرسه و دانشگاه تمام میشود، پیدا کردن همدم و صمیمیت به طرز دلسردکنندهای سخت میشود؛ زندگی اجتماعی، ظالمانه حول محور زوجها میچرخد؛ دیگر کسی نمیماند که به او زنگ بزنیم یا با هم بیرون برویم. پس چندان تعجبی ندارد که اگر کسی را بیابیم که اندکی معقول باشد، دودستی به او بچسبیم.
mhzm
هر دو در کودکی اغلب با دوستانشان تماس فیزیکی داشتهاند. برایشان جالب بوده که دیگران را بزنند. کرستن با بالشهای کاناپه بچههای فامیل را محکم میزده، ربیع نیز با دوستانش روی چمنِ باشگاهِ شنا کشتی میگرفته. اما در بزرگسالی، هر نوع خشونتی ممنوع بوده؛ چون از هیچ انسان بالغی انتظار نمیرود علیه دیگری اعمال قدرت کند. و با این حال، در چهارچوب بازیهای زوجی، عجیب لذتبخش است که ضربهای بخوری، کمی زدوخورد کنی؛ ممکن است خشن و پیدرپی باشند؛ ممکن است شور و اشتیاقی وحشیانه در کار باشد. درون حلقهٔ حمایتی عشق آنها، هیچکدامشان نباید حس کند در معرض آسیب قرار گرفته یا احساس درماندگی کند.
mhzm
خشونت، بر خلاف معمول که خطرناک است، در رختخواب هیچ خطری ندارد؛ میتوان به دور از خطر، مقداری زور صرف کرد طوری که هیچیک از دو طرف ناراحت نشوند. ربیع میتواند خشونت آنیاش را کاملاً تحت کنترل خود نگه دارد حتی وقتی باعث تقویت انعطافپذیری کرستن شود.
mhzm
کرستن به طرز عجیبی به انواع واژههای ناشایست اشتیاق نشان میدهد. او از ربیع میخواهد طوری صدایش کند که انگار اصلاً برایش آدم مهمی نیست، و این کار برای هر دوی آنها هیجانانگیز است چون دقیقاً بر عکسِ حقیقت است. پس القاب ناشایست تبدیل میشوند به نشانههای مشترک وفاداری و اطمینان دوطرفهٔ آنها.
mhzm
ربیع بعد از تجربیات دردناکی که داشته، متوجه شده که همسر زیبا و باهوشش هیچوقت دلگرمی نمیدهد.
ftmlifeskills
لااقل آنقدری بالغ شده که بداند چیز مهمی در این حالتهای واپسرو وجود دارد که نباید فوراً سانسور شود. او متوجه است که به رغم نشانههای بیرونی، راه چندانی طی نکرده است.
ftmlifeskills
ممکن است دلایل معقول وقوع برخی چیزها کمکم ناپدید شود، اما هیچیک از تصاویر هرگز واقعاً از بین نمیروند.
ftmlifeskills
حجم
۲۲۷٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۵۲ صفحه
حجم
۲۲۷٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۵۲ صفحه
قیمت:
۱۲۰,۰۰۰
۳۶,۰۰۰۷۰%
تومان