بریدههایی از کتاب اسرار ماه رمضان؛ ادب حضور (دفتر سوم)
۴٫۸
(۱۰۰)
خرقه از سر به در آورد و به شکرانه بسوخت
آشنایان، نه غریب است، که دلسوز منند
چون من از خویش برفتم، دلِ بیگانه بسوخت
خرقه زهد مرا، آبِ خرابات ببرد
خانه عقل مرا، آتش خُمخانه بسوخت
تَرک افسانه بگو حافظ و می نوش دمی
که نخفتیم شب و شمع به افسانه بسوخت
کاربر ۵۴۴۵۰۵۷
سینهام ز آتش دل، در غم جانانه بسوخت
آتشی بود در این خانه، که کاشانه بسوخت
تنم از واسطهٔ دوری دلبر بگداخت
جانم از آتش هجرِ رُخ جانانه بسوخت
هر که زنجیر سر زلفِ گرهگیر تو دید
شد پریشان و دلش بر منِ دیوانه بسوخت
سوز دل بین، که ز بس آتش و اشکم، دل شمع
دوش بر من، ز سَرِ مِهْر، چو پروانه بسوخت
چون پیاله، دلم از توبه که کردم بشکست
چون صُراحی، جگرم بیمی و پیمانه بسوخت
ماجرا کم کن و بازآ، که مرا مَردُمِ چشم
کاربر ۵۴۴۵۰۵۷
«یقین، قناعت، صبر، شکر، حلم، خوش خلقی، دست و دل بازی، غیرت، شجاعت و مردانگی»
کاربر ۵۴۴۵۰۵۷
میزنم هر نفس از دست فراقت فریاد
آه اگر ناله زارم نرساند به تو باد
چه کنم گر نکنم ناله و فریاد و فغان
کز فراق تو چنانم که بد اندیش تو باد
روز و شب غصه و خون می خورم و چون نخورم
چون ز دیدار تو دورم به چه باشم دلشاد
تا تو از چشم من سوخته دل دور شدی
ای بسا چشمهٔ خونین که دل از دیده گشاد
از بُن هر مژه صد قطرهٔ خون بیش چکد
چون برآرد دلم از دست فراقت فریاد
کاربر ۵۴۴۵۰۵۷
بنال بلبل! اگر با مَنَت سَرِ یاری است
که ما دو عاشق زاریم و کارِ ما، زاری است
در آن چمن، که نسیمی وزد زِ طُرّهٔ دوست
چه جای دم زدنِ نافههای تاتاری است
بیار باده، که رنگین کنیم جامهٔ دلق
که مستِ جامِ غروریم و نام، هشیاری است
نبستهاند دَرِ توبه، حالیا برخیز
که توبهٔ وقتِ گُل از عاشقی، ز بیکاری است
کاربر ۵۴۴۵۰۵۷
شب قدر است و طی شد نامهٔ هجر
<سَلامٌ فیهِ حَتْی مَطْلَعِ الَفَجْر>
دلا در عاشقی ثابت قدم باش
که در این ره نباشد کار بیاجر
من از رندی نخواهم کرد توبه
«وَ لَوْ آذَیتَنی بالْهَجْرِ وَالْحَجْر»
دلم رفت و ندیدم روی دلدار
فغان از این تطاول آه از این زجر
کاربر ۵۴۴۵۰۵۷
روز قدر در شرافت کمتر از شبهای آن نیست و لذا باید روزهای آن را نیز مانند شبها حرمت نگاه داشت و بیش از سایر ایام بر مراقبه کوشید و نواقص اعمال در شبهای قدر را با روزهای آن جبران کرد.
کاربر ۲۲۳۹۲۳۰
تعدّد شبهای قدر طولی است و نه عرضی؛ به این معنا که تقدیر امور از عوالم فوق تدریجاً نازل میشود و در هر شب مرتبهای از تعین را پیدا میکند تا در شب بیست و سوم قطعیت یافته و به امضای امام عصر (عج) میرسد:
«امام صادق (ع) فرمود: تقدیر در شب نوزدهم، و استقرار آن در شب بیست و یکم است و در شب بیست و سوم قطعیت مییابد و امضا میشود.»
마흐사
خداوند در حدیث معراج به پیامبر اکرم (ص) میفرماید:
«یعنی در میان عبادات، چیزی نزد من محبوبتر از روزه و سکوت نیست؛ پس کسی که روزه بگیرد ولی زبانش را حفظ نکند، مثل کسی است که به نماز ایستاده ولی قرائت نمیکند، من به او اجر قیام را میدهم ولی اجر عبادتکنندگان را نمیدهم.»
در این روایت، روزه در کنار سکوت قرار داده شده است. البته مراد روایت از سکوت این نیست که اصلاً سخن گفته نشود؛ بلکه منظور کنترل زبان است و اینکه از صحبتهای زائد و بگو مگوهای بیحاصل پرهیز شود
마흐사
مرحوم سید در اقبال توصیه مینماید که در این شبهای عزیز در حقّ گنهکاران امت اسلام نیز باید دعا کرد که اوّلاً، تأسّی به سیرهٔ انبیاء الهی (ع) است؛ چنانکه حضرت ابراهیم (ع) برای عموی خود آذر دعا میکرد و رسول خدا (ص) دربارهٔ امّت خود از خداوند طلب مغفرت مینمود؛ ثانیاً، ضرر گناهکاران از امّت اسلام بر سایرین بیش از دیگران است و با دعا بر اصلاح آنان، این ضرر برداشته میشود؛ ثالثاً، چون برای رفتگان از خطاکاران کسی دعا نمیکند، با طلب مغفرت در حقّ آنها، ایشان نیز بسیار خوشحال میشوند و در حقّ داعی دعا میکنند؛ البته مراد از این گروه، ظالمان در حقّ اهل بیت (ع) نیست که حساب آنها جدای از دیگران است.
마흐사
حضرت عیسی (ع) چنین کردند، ناگهان یکی از آنان پاسخ داد که ای نبی خدا چه میفرمایید؟ ایشان پرسید: شما را چه شد که به عذاب گرفتار شدید؟ پاسخ داد:
«عبادت طاغوت و دوستی دنیا و آرزوهای طولانی و غفلت در سرگرمی و بازی.»
REadER
زشتترینها آن است که کسی را وارد باغی کنند و در میان گل و ریحان و چمن قرار دهند و همهٔ حیوانات درنده و موذی را در غل و زنجیر کرده و از او دور کنند و با بهترینها پذیراییاش نمایند، و او در چنین حالی به دنبال خوردن لجنها و کثافات باغ برود! یعنی در این ماه که غرق رحمت و عنایت الهی است، خود را آلودهٔ به گناهان سازد!
REadER
مراد از «لَیلَةِ» در این آیه، وجود مبارک صدیقهٔ طاهره (س) است. لذا استاد توصیه میفرمود که در شبهای قدر و حتّی از شب نوزدهم تا بیست و چهارم، به مقام نوری حضرتش و نیز به وجود مبارک امام عصر (عج) توسّل پیدا کنیم. لذا به هر وسیله که میتوانیم در این ایام عرض ارادت و توسّلی به محضر این دو بزرگوار داشته باشیم؛ مثلاً هدیه کردنِ ثواب عبادتها یا خواندن زیارات ایشان، خصوصاً زیارت آل یاسین، نوعی توسّل به این بزرگواران محسوب میشود.
کاربر ۴۸۶۰۹۱۹
ابزار اصلی سلوک، کنترل شکم و زبان است.
REadER
صبا! به لطف بگو، آن غزالِ رعنا را:
که سر به کوه و بیابان تو دادهای ما را
شکر فروش، که عمرش دراز باد! چرا
تفقّدی نکند طوطی شکر خارا؟
غرور حسن، اجازت مگر نداد ای گل!
که پرسشی نکنی، عندلیبِ شیدا را؟
چو با حبیب نشینی و باده پیمایی
به یاد آر، حریفانِ بادهپیما را
ندانم از چه سبب، رنگ آشنایی نیست
سَهی قدانِ سیهْچشمِ ماهسیما را؟
جز این قدر نتوان گفت در جمال تو عیب:
که خال مِهْر و وفا نیست روی زیبا را
کاربر ۵۴۴۵۰۵۷
در این سیر، هریک از فرائض و نوافل عبادی جایگاه خاصّی دارند؛ مثلاً امام باقر (ع) دربارهٔ نماز میفرمایند:
«اوّلین عمل بنده که در روز قیامت مورد محاسبه قرار میگیرد، نماز است؛ پس اگر مورد قبول واقع شود، سایر اعمال هم پذیرفته است.»
این بیان، نشاندهندهٔ جایگاه نماز در میان سایر عبادات است و اینکه روح سایر اعمال انسان در زندگی نماز است و همان طور که جسدِ بیروح، جیفهای بیخاصیت است، زندگی و عبادت بینماز، مردگی و تقرّبی بیحاصل است.
قطره دریاست اگر با دریاست
ما از اوّل عمر، شیطان را ملعون و مطرود خواندیم و خود به اوصاف خبیثهٔ او متّصف هستیم. و در فکر آن برنیامدیم که آنچه سبب مطرودیت درگاه قدس است، در هر کسی باشد مطرود است؛ شیطان خصوصیتی ندارد؛ آنچه او را از درگاه قرب دور کرد، ما را نگذارد که به آن درگاه راه یابیم. میترسم لعنهایی که به ابلیس میکنیم، خود نیز در آن شریک باشیم.
مجيد اسطيري
یکی دیگر از نکات مهم در بهرهمندی عملی از تلاوت قرآن، تطبیق آیات با احوال خویش است. از تلبیسهای خفی و بلکه اخفای شیطان در عدم بهرهمندی از کلام الهی، دور کردن قاری از مصادیق آیات و فرافکنی ناخواستهٔ مؤمن در هنگام انس با قرآن است.
مجيد اسطيري
استاد میفرمود که بدون محاسبةالنفس نباید استغفار کرد، زیرا تا انسان به جزئیات کوتاهیها و نقطههای سیاه زندگی خود متوجه نباشد، امکان جبران آنچه گذشته و تصمیم بر عدم تکرار آن در آینده میسّر نخواهد بود. چنانکه امام هشتم (ع) میفرمایند که توبه بدون پشیمانی از گذشته و تصمیم جدّی بر عدم تکرار گناه، به منزلهٔ مسخره کردن پروردگار است
مصطفی
ای بسا ابلیس آدم رو که هست
پس به هر دستی نباید داد دست
منتظر
حجم
۱۴۰٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۲۱۴ صفحه
حجم
۱۴۰٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۲۱۴ صفحه
قیمت:
رایگان