بریدههایی از کتاب بیدل دهلوی
۴٫۱
(۶۳)
زبحث شورش دریا نبازد رنگ تمکینت
چوگوهرگر بفهمی معنی درس تأمل را
Juror #8
زعفران زار رفتن رنگم
خنده بیهوشکرده است مرا
حسرت لعل یار میکدهایست
که قدح نوشکرده است مرا
آنکهخود را به برنمیگیرد
صید آغوشکرده است مرا
Juror #8
ازکه دورمکه به خود ساختنم دشوار است
mohito
پیش آن نامهربان ما را که در یاد آورد
hosein
لفظ ما بیحاصلی دور از کتاب انداخته
یک نگهکم نیست بیدل فرصت عمرشرار
Toobakiani
به امید چکیدن دست و پایی میزند اشکم
تنزل در نظر معراج باشد همت دون را
Juror #8
نه تنها اغنیا را چرخ برمیدارد از پستی
زمین هملقمههای چرب داندگنج قارون را
Juror #8
چون قافلهٔ عمر به دوش نفسی چند
رفتیم به جاییکه خبر نیست خبر را
Juror #8
بیخامشیگم است سررشتهٔ سخن
بندی زبان بهکامکه یابی دهان به لب
Juror #8
ازخبش هرچه بود شکستیم وببختم
غیر از دل شکسته که نتوان شکست و ریخت
Juror #8
هزار معنی پیچیده در تغافل تست
Juror #8
راحتطلبی ما را چون شمع به خاک افکند
Juror #8
همه راست زین چمن آرزو، که به کام دل ثمری رسد
من و پرفشانی حسرتی، که ز نامه گل به سری رسد
Juror #8
جنون ما بیابانهاست از آوارگی بیرون
چو مجنون کاش سازد گرد ما با دامن هامون
Juror #8
پریدنفای چشمم بال نگرفتهست مژگان را
Juror #8
چارهسازان در صلاح کار خود بیچارهاند
به نسازد موم، زخم خانهٔ زنبور را
Juror #8
بیدل از اندیشهٔ اوهام باطل سوختم
بر سر داغم فشان خاکستر منصور را
Juror #8
تاکی ازغفلت به قید جسم فرساید دلت
یک نفس بر باد ده این خاک دامنگیر را
Juror #8
برنمیدارد عمارت خاک صحرای جنون
خواهی آبادمکنی بر باد ده تعمیر را
Juror #8
ما تحیرپیشگان را اضطراب دیگر است
Juror #8
حجم
۱٫۳ مگابایت
حجم
۱٫۳ مگابایت
قیمت:
رایگان