بریدههایی از کتاب تراژدی تنهایی
۳٫۸
(۵۰)
بعضی مسافرانِ خارجی عقبماندگیِ ایران را جزء آن دسته خصایلی از شرق شمردهاند که پایدار و همیشگی است. فوریه، پزشکِ فرانسویِ ناصرالدینشاه، نوشت که در این کشور «رسوم و عادات تغییرناپذیرند»، شیوهٔ زندگیِ شاه «خیلی کم با شیوهٔ زندگیِ اسلافش فرق میکند، و احتمالاً با شیوهٔ زندگیِ نوه و نتیجههایش هم.»
مروارید ابراهیمیان
در آستانهٔ جنگِ اولِ جهانی، مصر، ترکیه و سوریه صاحبِ خطآهن بودند، و هندِ مستعمرهٔ بریتانیا به بیشتر از پنجاه هزار مایل خطآهنش مینازید. برعکس، کلِ راههای بهدردبخورِ ایران آنقدری بود که اشرافِ تهران را به حرمِ عزیزشان، شاهعبدالعظیم، دوازده کیلومتر آنسوتر، برساند.
مروارید ابراهیمیان
ز نگاهِ یک امریکایی، تراژدیِ مصدق به این دلیل اتفاق افتاد که ایالاتِ متحد پذیرفت همدست و ماشهکِشِ بریتانیا بشود. مأمورانِ امریکایی مطابقِ نقشهای بریتانیایی او را سرنگون کردند. تا آن زمان به چشمِ ایرانیانِ ملیگرایی چون مصدق امریکا نیرویی سودمند برای دنیا بود. این دیدگاه به دلیلِ نقشِ امریکا در کودتای سالِ ۱۳۳۲ خدشه برداشت و سرِ انقلابِ سالِ ۱۳۵۷ که دیگر یکسر از سرها بیرون شد. امروز امریکا و بریتانیا به یک اندازه بدناماند.
مروارید ابراهیمیان
مصدق نخستین رهبرِ آزادیخواهِ خاورمیانهٔ مدرن بود. عقلگرایی منزجر از عدمِشفافیت و معتقد به تقدمِ قانون بر همهچیز بود. در ایران و در گسترهای فراتر از آن، درکش از آزادی استثنایی بود. حقیقت این است که اگر کمتر سرسپردهٔ آزادی بود، غرب بیشتر دوستش میداشت. او از خواستش برای استقلالِ اقتصادی از بریتانیا پا پس نمیکشید. برای جلبِ رضایتِ واشنگتن کمونیستها را به زندان نمیانداخت.
مروارید ابراهیمیان
سالها بعد، مقامهای ایالاتِ متحد علناً تصدیق کردند که در سرنگونیِ مصدق اشتباهِ هولناکی کردند، چون در روندِ کودتا ارزشهایی موافق و همسو با ارزشهای خودشان را زیر پا گذاشتند. سال ۱۳۷۹ مادلین آلبرایت، وزیر امورخارجهٔ رییسجمهور بیل کلینتون، رسماً پذیرفت که در ماجراهای سال ۱۳۳۲، ایالات متحد «نقشی مهم در سازماندهیِ سرنگونیِ نخستوزیر محبوبِ ایران، محمد مصدق» ایفا کرده است، و این نقشآفرینی بهوضوح «ضربهای به فرایندِ توسعهٔ سیاسی ایران» بوده است.
مروارید ابراهیمیان
مصدق سالِ ۱۳۳۰ در سرتاسرِ دنیا بدنام شد، زمانی که جرئت کرد عظیمترین داراییِ بریتانیا در آنسوی آبهایش را ملی کند، «شرکتِ نفتِ ایران و انگلیس» را. او کماکان به ریاستِ روشنبینترین دولتی ادامه داد که کشورش در تمامِ تاریخ به خودش دیده است. بریتانیا میخواست انتقام بگیرد و با این ادعا که مصدق دستنشاندهٔ کمونیستها است، از ایالاتِ متحد طلبِ کمک کرد.
مروارید ابراهیمیان
او ــ خیلی ساده ــ خودِ ایران بود.
مروارید ابراهیمیان
ایران جایی نبود که نخستوزیرش دهاتیها را بغل کند.
مروارید ابراهیمیان
در بهار و اوایلِ تابستانِ ۱۳۳۲ خشونت در همهٔ اَشکالِ ممکنش ایران را فرا گرفت. بدنِ طنابپیچ و مُثله رییسِ شهربانیِ مصدق، تیمسار محمود افشارطوس، را در کوههای اطرافِ تهران پیدا کردند، و آیتالله کاشانی از دوتا از مظنونانِ اصلیِ پرونده، بقایی و زاهدی، در مجلس استقبال کرد و پناهشان داد.
melodious_78
تفاوتش با فرمانفرمای همیشه یکوری و سبیلقیطانی برایش میانِ تفنگدارانِ جنوبِ ایران احترامی به ارمغان آورد که احتمالاً باید همه را تحتتأثیر قرار داده باشد. مصدق از آن آدمها نبود که گوشبهفرمانِ تفنگدارانِ جنوبِ ایران باشد.
مستعدِ برخوردهای عاطفی بود. وقتی فهمید معاونش از مقامی که دارد سوءاستفاده میکند، شهر را بههم ریخت که دارد حاضر میشود همهچیز را رها کند و به تهران برگردد. مردمِ شهر دورش را گرفتند و بهزور از معاونِ فرماندار قول گرفتند رفتارش را اصلاح کند.
melodious_78
دستاوردهای مصدق در فارس چشمگیر بود. میانِ ایلات و عشایر صلح برقرار کرد و وضعیتِ نظم و قانون را چنان بهبود داد که داراییهای شاهزاده ارفع به او برگشت و جادهٔ شیراز به تهران حتا برای کالسکههای حملِ جواهر امن شد. فلک کردن را ممنوع کرد، حقوقهای معوقه را پرداخت و مدرسه ساخت. روزنامهای چاپِ شیراز او را نمادِ «اتحاد، اتفاق و ثبات» خواند.
melodious_78
حجم
۴۸۵٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۸۴ صفحه
حجم
۴۸۵٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۸۴ صفحه
قیمت:
۶۳,۰۰۰
۳۱,۵۰۰۵۰%
تومان