بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب دین در تاریخ تمدن | صفحه ۹ | طاقچه
تصویر جلد کتاب دین در تاریخ تمدن

بریده‌هایی از کتاب دین در تاریخ تمدن

۴٫۴
(۲۵)
در ادبیات بودایی، این اصطلاح یک معنای دنیایی هم دارد، زیرا ارهت، یا مرد ارزنده، را مکررا چنین وصف کرده‌اند که با یافتن «هفت بخش سازنده»‌ی نیروانه به آن می‌رسد. آن هفت بخش این‌هاست: متانت پژوهش در حقیقت، نیرو، شوق، آرامش، جمعیت خاطر، استغنای طبع
imaanbaashtimonfared
قربانی برای خدایان را رد می‌کند، و نگران قربانی جانوران در این آیین‌هاست؛ هر گونه آیین و پرستش موجودات فراتر از طبیعی، همه‌ی منتره‌ها و وردها، هر ریاضت و نمازی را رد می‌کند. آرام و بی‌هیچ جدالی، دینی را عرضه می‌دارد که یکسره‌ از هر گونه اصول جزمی و حرفه‌ی روحانیتی آزاد است، و راه رستگاری را به همه‌ی کافران و مؤمنان یکسان عرضه می‌دارد.
imaanbaashtimonfared
می‌گوید بی‌نهایت افسانه است، خیال‌بافته‌ی فیلسوفانی است که این فروتنی را نداشته‌اند که اعتراف کنند «پشه‌ کی داند که این باغ از کی است.» ‌او به مناظره بر سر محدود یا نامحدود بودن جهان لبخند می‌زند، چنان که گویی او این اسطوره‌ی نجومی عبث فیزیکدان‌ها و ریاضیدان‌ها را، که امروزه بر سر این مسأله بحث می‌کنند، پیش‌بینی می‌کرد. او از بیان هر گونه عقیده در این زمینه‌ها می‌پرهیزد: آیا جهان آغازی داشته یا انجامی خواهد داشت؟ آیا روان (= زندگانی) همان تن است یا متمایز از آن؟ آیا برای بزرگ‌ترین پاکان هم در بهشتی پاداشی هست یا نه؟ او این پرسش‌ها را «جنگل، بیابان، خیمه‌شب‌بازی، پیچ‌وتاب خوردن، و دام بحث و اندیشه» می‌نامد، و کاری با آن‌ها ندارد؛ این‌ها فقط به بحثی تب‌آلود، دلخوری‌های شخصی، و اندوه می‌انجامد؛ هرگز به فرزانگی و حکمت یا آرامش راه نمی‌برد. پارسایی و رضا در شناختن جهان و خدا نیست، بلکه تنها در زیست نیک‌خواهانه و دور از خودپرستی است. و آن گاه، با طنزی رسواکننده، پیشنهاد می‌کند که خود خدایان هم، اگر هستی می‌داشتند، نمی‌توانستند به این پرسش‌ها پاسخ بدهند.
imaanbaashtimonfared
در تاریخ دین، هیچ چیز عجیب‌تر از دیدن بودا نیست که دینی جهانی بنیاد می‌گذارد، اما با این همه از کشیده‌شدن به هر گونه بحثی در باره‌ی ابدیت، خلود، یا خدا پرهیز دارد.
imaanbaashtimonfared
مفهوم ذهنی او از دین مفهومی کاملا اخلاقی بود؛ او در همه چیز به رفتار و سلوک توجه داشت، نه به مراسم آیینی یا پرستش، ما بعدالطبیعه یا خداشناسی.
imaanbaashtimonfared
«پیروزی به دیگران کینه به بار می‌آورد؛ چرا که شکست‌یافته رنج می‌کشد. آن کس آرام و نیک‌بخت می‌زید که اندیشه‌های پیروزی و شکست را رها کرده باشد.»
imaanbaashtimonfared
وقتی ساده‌لوحی او را دشنام گفت، بودا، ساکت و خاموش، گوش داد؛ اما چون آن مرد از دشنام گفتن باز ایستاد، بودا از او پرسید: «ای فرزند اگر مردی نخواهد پیشکشی را که به او می‌دهند بپذیرد، آن پیشکش از آن که خواهد بود؟» مرد پاسخ داد «از آن پیشکش آورنده.» بودا گفت «پسرم، من نمی‌خواهم دشنامت را بپذیرم، تمنا دارم که آن را در خود نگاه داری.»
imaanbaashtimonfared
این گفتارها، که در یاد پیروانش برای ما محفوظ مانده، ندانسته، نخستین شخصیت برجسته‌ی تاریخ هند را برای ما تصویر می‌کند: مردی با اراده‌ای نیرومند، خویش کام و مغرور، اما با رفتار و گفتاری آرام، و با نیک‌خواهی بی‌پایان. او مدعی «روشن‌شدگی» بود نه وحی؛ هرگز وانمود نکرد که خدایی با واسطه‌ی او با بندگانش سخن می‌گوید. در مناظره شکیباتر، و از هر آموزگار بزرگ بشریت ملاحظه کارتر بود.
imaanbaashtimonfared
چه آرامشی در آن دل خواهد بود که خود را از هر آرزوی فردی پاک کرده باشد
imaanbaashtimonfared
دین در ثروت و غنا نمی‌بالد؛ حواس از تنگناهای پارسایانه آزاد می‌شود، و فلسفه‌هایی عرضه می‌دارد که آزادی آن‌ها را تصدیق کند.
imaanbaashtimonfared
صنعت و تجارت، ثروت و از ثروت فراغت پدید آمده بود، و فراغت هم دانش و فرهنگ را شکوفا کرده بود.
imaanbaashtimonfared
«یک مرد از هزار یافتم، اما از جمیع آن‌ها زنی نیافتم... و دریافتم که زنی که دلش دام‌ها و تله‌هاست، و دست‌هایش کمندها است، چیز تلخ‌تر از موت است؛ هر که مقبول خداست از وی رستگار خواهد شد.»
imaanbaashtimonfared
«مرد احمق نیز، چون خاموش باشد، او را حکیم می‌شمارند.»
imaanbaashtimonfared
ای دختران اورشلیم، شما را به غزال‌ها و آهوهای صحرا قسم می‌دهم که محبوب مرا، تا خودش نخواهد، بیدار نکنید...
imaanbaashtimonfared
زیباترین چیزی که در مزامیر مشاهده می‌شود آن است که حالت نشئه‌ی روحیی را که از تقوا به آدمی دست می‌دهد توصیف می‌کند
imaanbaashtimonfared
داستان‌های لذت‌بخش آفرینش، فریب خوردن آدم، و طوفان نوح از سرچشمه‌ی افسانه‌های بین‌النهرین گرفته شده، که ریشه‌ی آن‌ها به 3000 سال ق‌م و پیش‌تر از آن می‌رسد؛
imaanbaashtimonfared
تازه دو سال از تسخیر بابل به دست کوروش می‌گذشت که نخستین دسته‌ی یهودیان غیرتمند و مشتاق وطن مسافرت دراز سه‌ماهه‌ی خود را آغاز کردند تا به سرزمینی که پدران ایشان، نزدیک نیم قرن پیش، از آن جا اخراج شده بودند باز گردند.
imaanbaashtimonfared
ساعتی که کوروش، همچون مرد جهانگشایی، به بابل درآمد و یهودیان اسیر را آزاد گذاشت تا به سرزمین خود بازگردند، یکی از باشکوه‌ترین ساعات تاریخ بنی‌اسراییل به‌شمار می‌رود.
imaanbaashtimonfared
ای خداوند، تو عادل‌تر هستی از این که من با تو محاجه نمایم، لیکن در باره‌ی احکامت با تو سخن خواهم راند. چرا راه شریران خوش‌انجام است، و جمیع خیانتکاران ایمن هستند؟
imaanbaashtimonfared
وجود این، باید گفت که دو نیرو آن مردم را به طرف توحید می‌رانده است: یکی این که مملکت پس از جنگ‌ها پهناور می‌شد، و خود این پهناوری خدایان محلی را به فرمان خدای یگانه درمی‌آورد؛ دیگر آن که پاره‌ای از شهرها، از روی حب وطن، خدای خاص و محبوب خود را صاحب قدرت مطلقه و مسلط بر همه چیز تصور می‌کردند؛ مثلا نبو چنین می‌گوید: «به نبو ایمان داشته باش و به خدایان دیگر ایمان نیاور»
imaanbaashtimonfared

حجم

۵۴۱٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۵۵۲ صفحه

حجم

۵۴۱٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۵۵۲ صفحه

قیمت:
۵۰,۰۰۰
تومان