بریدههایی از کتاب در کمین گل سرخ؛ روایتی از زندگی شهید سپهبد علی صیاد شیرازی
۴٫۴
(۳۳۱)
هرچه بیشتر سعی کنید که بین ارتش و سپاه برادری باشد کشور ما یک ارتش دارد و یک سپاه. اگر این دو یک نباشند همراه نباشند، یک دست نباشند آسیبپذیرند اینها باید باهم باشند. کاری کنید که باهم باشند. شما سعی کنید همیشه باهم نزدیک باشند.
علیرضا
بود. مردم اسلامآباد اولین و آخرین محکومان حکومت منافقین بودند.
zahra.n
ایران سال ۶۵ را سال سرنوشت جنگ نامید. دنیا نیز همین را میخواست اما نه به قیمت پیروزی ایران. ابتدا آمریکا کوشید با ارسال نمایندگانی به ایران ردپایی در میان سیاستگزران جمهوری اسلامی پیدا کند و جنگ را با صلح به شیوه آمریکا به پایان برسانند. دستور امام به مقامات تأثیرگذار به عدم گفت وگو با نماینده رئیسجمهور آمریکا و افشای سفر مک فارلین برای دولت ریگان رسوایی به بار آورد. آنها برای انتقام بر فشار به ملت ایران افزودند و مردم ایران سال بسیار سختی را گذراندند. منابع نفتی و انرژی ایران با اطلاعاتی که آمریکا به عراق میداد، مورد هدف قرار میگرفت و ذخایر ارزی ایران بهشدت کاهش یافت. از سوی دیگر مستشاران شوروی ارتش عراق را بازسازی کردند. اکنون صدام احساس میکرد قدرت بازپسگیری فاو را دارد. پس خود را آماده حمله میکرد.
zahra.n
جناب سرگرد، با فرودگاه سنندج هیچ تماسی نداریم هر چقدر که پرچ میکنیم جوابی نمیشنویم.
zahra.n
صیاد خان از مردان خوش نام ایل افشار از عشایر ترک زبان فارس بود. در میان ایل به جوانمردی و شجاعت شهرت داشت. به مناسبتی گذرش به درگز از بخشهای شمال خراسان افتاد و معلوم نشد چرا مهر آن روستا این گونه بر دلش نشست که تصمیم به اقامت در آنجا گرفت. او حتی برای روشن کردن وضعیت مایملک خود هم به ایل برنگشت و باغ بزرگی را که در جیرفت کرمان داشت به یکیاز همراهانش، لطفخدا نامی سپرد و گفت: «ازش مواظبت کن! اگر برگشتم که هیچ، اما اگر برنگشتم برای خودت!» و هرگز برنگشت.
zahra.n
حکومت پیشهوری و حزب دمکرات آذربایجان در ۱۳۲۵، که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها!
zahra.n
یک شب چند نفر از خلبانان هلیکوپتر که در جنگ ویتنام شرکت داشتند با علی بحثشان شد. علی میگفت شما با چریکهای ویتنامی جنگ داشتید، زنان و بچهها را برای چه میکشتید؟ گیریم آنان هم مجرم بودند و نابودی حقشان بود؛ اما جانوران جنگل که گناهی نداشتند آنها را چرا نابود کردید؟
آنان وقتی جواب قابل قبولی نداشتند، با این سخن خودشان را راحت میکردند که، ما مأمور هستیم و تابع فرمان بالاتر از خودمان.
علی آن شب سخنی گفت که آمریکاییها را تکان داد. او گفت: «کسی که بتواند ظلم کند آمادگی پذیرش ظلم را هم دارد!»
کاربر ۳۷۶۱۷۱۹
روزی که در مراسم صبحگاه لشکر ۲۸ برای معارفه خود و فرمانده جدید آن لشکر شرکت کرده بود، به شدت تنها بود وغم غربت سراسر وجودش را فراگرفته بود. باید او را فرمانده ارشدش به یگانهای زیر دستش معرفی میکرد نه این که خودش، انتصاب خودش به فرماندهی منطقه را به آنان خبر میداد! و بدتر از این فرمانده جدید لشکر در مرخصی بود و نتوانسته بود به مراسم برسد. کلافه و سر درگم به جایگاه رفت. ناگهان اتفاقی افتاد که روحیه او را ترمیم کرد و با جسارت و شجاعت مأموریتش را انجام داد.
معلوم نیست که آقای آذربن در چهره درهم رفته دوستش علی چه دید که در گوش او آیهای را زمزمه کرد و او را از تنهایی در آورد: «لاتخافا، اننی معکما اسمع و اری. نهراسید من خود با شما هستم و میشنوم و میبینم.»
آن هنگام که موسی و برادرش هارون از سوی پروردگارشان مأمور شدند به سوی فرعون بروند و او را به خدا بخوانند، موسی به خدایش گفت: ما میترسیم که او بر ما پیشدستی و یا گردنکشی کند. پروردگارش فرمود: نهراسید من خود با شما هستم و میشنوم و میبینم.
این آیه به من انگیزه داد. وقتی که گفت، تبسمی زدم و رفتم پشت تریبون و شروع به صحبت کردم.
nasim
عظیمترین نعمت خدا را نعمت عظیم ولایت میدانم و استحکام در پیوند با ولایت را ضمانتبخش هدایت و عاقبت به خیری میپندارم.
wintergirl
خودمختاری بهانهای بیش نبود، آنچه که در دستور کار دشمن قرار داشت ایجاد تفرقه در میان اقوام مختلف و پیروان مذاهب گوناگون و نهایتاً تجزیه ایران بود.
معین کرمانی
همه نیروهای انقلابی، مخصوصاً مسؤولان سپاه که اهمیت صیاد را میفهمیدند، به دنبال راهی بودند تا او دوباره به منطقه برگردد. شاید به خواهش آنان بود که چهار امام جمعه شهید و تعدادی دیگر از علمای بزرگ خدمت امام رسیدند و خواستار برگشتن صیادشیرازی به منطقه شدند ولی حضرت امام با همه احترامی که به آنان قائل بودند، خواهششان را نپذیرفتند زیرا این طور امور به رئیسجمهور مربوط میشد و ایشان تمایلی نداشتند در کار او دخالت کنند. بعدها که صیاد به حکمت این برخورد امام با ایشان آشنا شدند، به ایشان حق دادند.
کاربر ۲۰۵۸۳۵۷
در روز سوم اردیبهشت ۶۳، خلبانان عراقی سوار بر هواپیماهای سوپراتاندارد فرانسوی نفتکشهای خارجی را در جزیره خارک به آتش کشیدند.
از سوی دیگر، درست در زمانی که ایران برای تهیه تسلیحات مورد نیازش تحریم شده بود، آمریکا با عراق قرارداد تجاری یک میلیارد دلاری بست و شوروی نیز برای اینکه از رقیب دیرینش عقب نیفتد، هیأت بلند مرتبهای به عراق فرستاد و آمادگی خودش را برای فروش ۴.۵ میلیارد دلار اسلحه به صدام اعلام کرد
کاربر ۱۶۵۴۶۳۱
دولت آمریکا، دستور زبان دیپلماتیک و ادعای بیطرفیش را از یاد برد و سراسیمه به یاری حاکم عراق شتافت و حمایتهای پیدرپی و کمکهای بیدریغش از عراق را آغاز کرد که به نام کمکهای حیاتی به بغداد مشهور شد.
نام عراق از لیست کشورهای تروریست خارج شد و محدودیت فروش تسلیحات به آن لغو گردید.
کمکهای اطلاعاتی و حمایتهای سیاسی و تبلیغاتی آمریکا از عراق به نحو چشمگیری افزایش یافت.
کاربر ۱۶۵۴۶۳۱
سراسر وجودش لبریز از شوق شد. تجربه او در اصفهان نشان میداد که اگر بین ارتش و سپاه وحدت برقرار باشد هیچ دشمنی توانایی ایستادگی در برابر آنان را نخواهد داشت. او بعدها این را ثابت کرد و از رهگذر این وحدت بزرگترین افتخارات نظامی را در تاریخ ایران ثبت کرد.
زهــرا م.ن
بعداز سالها دوری از خانه و خانواده، حالا برای رسیدگی به فرزندانش فرصت بیشتری میگذاشت. به دقت به درس و مشق آنان میرسید. اعمال و حرکاتشان را زیر نظر میگرفت و در مسائل مختلف به آنان مشاوره میداد. در انتخاب همسر مناسب برای مریم، ماهها وقت گذاشت تا این که از میان همه خواستگاران دانشجویی بسیجی را مناسب دامادی خود یافت. حتی از دختر معلولش مرجان هم غافل نبود. او عقبافتاده ذهنی است. پدر مانند یک عارف شکیبا وجود او را نعمت میپنداشت و به او به چشم یک بهشتی روی زمین مینگریست.
من خدا را شکر و سپاس میگویم که در قلبم محبتی نسبت به این فرزند قرار داده است که نه تنها از سه فرزند دیگرم کمتر نیست بلکه به دلایلی که وجود دارد به تدریج این محبت بیشتر میشود.
ulsar
طبیعی است که در چنان شرایطی اکثر تبلیغات جبهه مخالف که از قضا تعهدی هم برای رعایت انصاف و تقوا نداشتند، علیه دکتر بهشتی باشد. به گونهای که وقتی چند ماه بعد او توسط همانان و به دست منافقان به شهادت رسید، امام خمینی (ره) شهادت او را در مقابل مظلومیتش کوچک و ناچیز شمردند. در چنین اوضاع و احوالی وقتی که صیاد به دیدار او میرود، تمام توصیه او حفظ حرمت رئیسجمهور است!
نیم ساعت تمام ایشان فقط به من نصیحت میکردند. خیلی برای من جالب و آموزنده بود. ایشان گفتند: حواستان باشد که الان در رسانهها و افکار مردم این طور تلقی شده است که شما مخالف بنیصدر هستید و از شما میخواهند بهرهبرداری کنند.
ulsar
علی وقتی به هوش آمد، متوجه کسی در کنارش شد که با صدای محزون و حال عارفانهای دعایی را زمزمه میکرد. لحظاتی دل و جان به آن ندای روحبخش داد. وقتی چشم باز کرد، دنبال صاحب صدا گشت. آقای رجایی نخستوزیر در کنارش نشسته بود.
خیلی برایم عجیب بود. او تنهای تنها بود. حتی محافظ هم نداشت. پزشکان و پرستاران متوجه آمدنش نشده بودند و نمیدانستند که نخستوزیر در بیمارستان است.
ulsar
دولت آمریکا، دستور زبان دیپلماتیک و ادعای بیطرفیش را از یاد برد و سراسیمه به یاری حاکم عراق شتافت و حمایتهای پیدرپی و کمکهای بیدریغش از عراق را آغاز کرد که به نام کمکهای حیاتی به بغداد مشهور شد.
نام عراق از لیست کشورهای تروریست خارج شد و محدودیت فروش تسلیحات به آن لغو گردید.
کمکهای اطلاعاتی و حمایتهای سیاسی و تبلیغاتی آمریکا از عراق به نحو چشمگیری افزایش یافت. در پاسخ به این همه دست و دلبازی، دلیل آوردند: «این عمل آمریکا به منظور تنبیه ایران و بازکردن راهی برای عراق از بنبست موجود میباشد و ایران در جنگ با عراق از برتری محسوسی برخوردار است و این ناخوشایند برای آمریکاست.
~S.F~
ممکن است نظری نسبت به قانونی داشته باشم ولی تا روزی که قانون عوض نشده، خود را مقید به اجرا میدانم. این درس برای همه ما لازم بود.
فردین
باشند. حالا ممکن است قانون نقص هم داشته باشد ولی پایبند بودن به همین مقررات ناقص، بهتر است تا این که به چیزی پایبند نباشد.
فردین
حجم
۹۸۶٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۳۸۴ صفحه
حجم
۹۸۶٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۳۸۴ صفحه
قیمت:
۱۱۵,۰۰۰
۵۷,۵۰۰۵۰%
تومان