بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب جهنم تکریت؛ خاطرات سرگرد آزاده مجتبی جعفری | طاقچه
تصویر جلد کتاب جهنم تکریت؛ خاطرات سرگرد آزاده مجتبی جعفری

بریده‌هایی از کتاب جهنم تکریت؛ خاطرات سرگرد آزاده مجتبی جعفری

نویسنده:مجتبی جعفری
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۲از ۹ رأی
۳٫۲
(۹)
این صحبت، حاصل گپ‌های شبانه‌ای بود که گاهی تا ساعت ۲ بعد از نیمه‌شب طول می‌کشید. جعفر وقتی حرف می‌زد، با تمام وجودش مطلب را بیان می‌کرد و سیگاری پشت سیگار روشن و تعارف می‌کرد. گاهی هم به شوخی، عرق صورتش را پاک می‌کرد؛ یعنی اینکه ببخشید، چیزی برای پذیرایی نداریم. صدای جالب و غم‌انگیزی داشت.
منصورسعیدی

حجم

۵۴۲٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۲۳۲ صفحه

حجم

۵۴۲٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۲۳۲ صفحه

قیمت:
۶۹,۰۰۰
۳۴,۵۰۰
۵۰%
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد