بریده‌هایی از کتاب مکالمه با یک گاوپرست

- خب به این فرآیند تناسخ گفته می‌شود. ولی واقعاً تو ایمان‌داری که در صورت عدم اعتقاد به گاو دوباره بازمی‌گردی؟

به این فکر کن و فقط به این فکر کن که تمایلات ذهنی خود را به‌گونه‌ای مهار کنی که با هر اعتقاد و عقیده‌ای هیچ‌گاه به دیگران ضربه نزنی و حتی به حریمشان نیز وارد نشوی.

بله. خیلی فکر کرده‌ام و هر بار به عظمت و بزرگی گاو بزرگ بیشتر پی بردم و ایمانم قوی‌تر شد.

شما یک انسان بالغ را نمی‌توانید قانع به اعتقاد به گاو کنید. البته موارد استثنا مثل پول گرفتن برای نمایش و فریب طبقه کارگر را به‌حساب نمی‌آوریم؛ اما یک کودک را خیلی راحت به دلیل عدم تکمیل بلوغ فکری و نداشتن عقل تحلیلی و پرسشگر به‌راحتی می‌توانید گاو پرست کنید و این کودک در بزرگ‌سالی به‌سختی می‌تواند مثل یک انسان عاقل و آزاد در مورد گاوپرستی فکر کند و تصمیم بگیرد.

وقتی بر سر دو تیم فوتبال گروهی به جان هم می‌افتند، وقتی میل شدید مدپرستی در وجود کسی رخنه کرده و هزاران مورد مشابه. اگر نامش بت‌پرستی نیست پس چیست؟ من می‌گویم بت‌های نوین.

اگر این کار را بکنم مورد خشم گاو بزرگ قرار خواهم‌گرفت. - قرار نمی‌گیری. منی که اصلاً اعتقادی به گاو ندارم قرار نمی‌گیرم. تو چگونه مورد خشم قرار می‌گیری؟

چرا هست ولی تو...... - من چی؟ ببین من به گاو اصلاً اعتقادی ندارم ولی دارم زندگی می‌کنم مثل تمام مردم دنیا. من فقط یک ذهن پرسش‌گر دارم که هر چیزی را به‌راحتی قبول نمی‌کند. تو هم ذهنت را پرسش‌گر تربیت کن، اگر بازهم به گاو اعتقاد داشتی که چه‌بهتر با علم و آگاهی گاو را پرستش کن.

شاید درست بگویی ولی خودت هم قبول داری اگر پولی برای کاهنان نباشد، نه معبدی هست نه گاو جاودانی و نه حتی گاو بزرگی. - فقط و فقط گاوهایی می‌مانند که یا باید استفاده‌ای داشته باشند و یا از گرسنگی بمیرند. قرار بود فقط فرض کنیم. من فرض را تمام می‌کنم. حالا هم گاو بزرگ هست و هم گاو جاودان و هم معبد. دیگر نمی‌خواهم این افکار کفرآمیز را به ذهن من بیاوری.

- قرار نیست تو در یک شب، یک ماه یا حتی یک سال گاو پرستی را کنار بگذاری چون در یک شب و یک سال گاو پرست نشده‌ای.

به این فکر کن این چه خدایی است که تو با قبول نداشتنش، کاهنان و مریدان اصلی‌اش زیان می‌کنند و با قبول داشتنش بقیه مردمی که به آن اعتقاد ندارند زیان می‌کنند

در طول تاریخ هرگاه تجاوز، جنگ و آزار دیگران بوده پشت آن طمع، زیاده‌خواهی و بهره‌گیری فرد یا گروه اندکی از گروه بسیاری به خاطر جهل دیده می‌شود که گاهی در ظاهر دروغین ارزش‌ها پدیدار می‌شود.

سخن نویسنده مکالمه با یک گاو پرست صرفاً یک داستان نیست. تلنگری است برای اندیشیدن. گفتگو با یک گاو پرست در این کتاب صرفاً یک نمونه خیالی بوده و فقط بر اساس تخیلات ذهنی من شکل‌گرفته است. مکالمه با یک گاوپرست هرروز در دنیای واقعی اتفاق می‌افتد که این بار همراه با تخیل به‌صورت داستان بر روی کاغذ آورده‌ام. ولی منظور من صرفاً گاوپرستی نبود بلکه گاو اولین موردی بود که به ذهنم رسید. در زمان نگارش کتاب، فضای ذهنی من جهل نوینی که امروزه بشر را فراگرفته نشانه رفته بود و اینکه بت سنگی جلوی چشممان را به درون ذهنمان برده‌ایم. بت‌ها ذهنی شده‌اند؛ و چه‌بسا شکستن بت‌های سنگی به‌مراتب ساده‌تر بود. من این کتاب را سال‌ها پیش در سفری که داشتم نوشتم؛ شروعش از دیدن صحنه به خاک افتادن تعدادی انسان در پای مجسمه‌ای بی‌جان بود؛ تندیسی از یک حیوان. آنجا بود که با تمام وجود حماقت بشر را با چشم خود دیدم و درک کردم. ما انسان‌ها هرروز با حماقت زندگی می‌کنیم، از کنارش رد می‌شویم بی‌آنکه لحظه‌ای بیندیشیم. فقط هنگامی متوجه می‌شویم که کسی

اگر دیدی عده‌ای بی‌سواد، یک بی‌سواد را به مهتری پذیرفتند، بترس. اگر دیدی جمعی باسواد، یک بی‌سواد را به مهتری پذیرفتند، شک کن. و اگر دیدی گروهی بی‌سواد و باسواد یک بی‌سواد را به مهتری رساندند بدان که فرجام شومی در انتظارشان خواهد بود.

بزرگ‌ترین آفت اندیشمندان هر جامعه‌ای دست‌کم گرفتن کسانی است که سوداگران جهل هستند.

اندیشه هیچ‌گاه از بین نمی‌رود مگر این‌که متوقف شود. یک اندیشه مادامی‌که تکثیر می‌شود جاودان خواهد بود. فرقی ندارد چه خوب و چه بد.

- فرض کن من می‌ترسم. چه چیزی تغییر خواهد کرد؟ نیت تو برای من تفاوت خواهد داشت. - وقتی باهم سوار یک قایق در دریا هستیم و تو معتقدی که با سوراخ کردن قایق رستگار خواهی شد. این‌که من بخواهم جلوی تو را بگیرم و قانع کنم، دیگر چه فرقی می‌کند نیت من چه باشد؟

- ممکن است انسان حماقت کند و اشتباهی انجام دهد و تاوان‌های سنگینی هم بابت کاری که انجام داده بدهد، ولی ماندن بر سر اشتباه به خاطر اینکه تاوان داده، من نامش را حماقت مضاعف یا حماقت افزوده می‌گذارم.

. کمک به خود برای حذف هنجارهای غلط که از کودکی در درون ما کاشته شده‌اند و نتیجه نهایی آن ضربه به دیگران است، کفایت می‌کند. بله، فقط و فقط به خود کمک کردن برای محافظت از دیگران در مقابل خودمان کافی است.

. کمک به خود برای حذف هنجارهای غلط که از کودکی در درون ما کاشته شده‌اند و نتیجه نهایی آن ضربه به دیگران است، کفایت می‌کند. بله، فقط و فقط به خود کمک کردن برای محافظت از دیگران در مقابل خودمان کافی است.

. کمک به خود برای حذف هنجارهای غلط که از کودکی در درون ما کاشته شده‌اند و نتیجه نهایی آن ضربه به دیگران است، کفایت می‌کند. بله، فقط و فقط به خود کمک کردن برای محافظت از دیگران در مقابل خودمان کافی است.