بریدههایی از کتاب نگاهی به رابطه عبد و مولا
۴٫۷
(۲۳۹)
بهطورکلی در هر ارتباطی با خدا، و به صورت جزئی و خاص در عبادت، باید خداوند متعال اذن و اجازه داده باشد. این چنین نیست که هر لحظه بتوانی هر ارادهای را اعمال کنی. فرقی نمیکند، چه برای خوب شدن و چه برای بد شدن، نیاز به اجازۀ او داری. ممکن است از این حرف تعجب کنید ولی خدا اجازه سقوط را هم به هر کسی نمیدهد.
Rezvan
رابطۀ انسان با خداوند متعال، بر خلاف تصور برخی که آن را یک رابطه یکطرفه میدانند، رابطهای کاملاً دو طرفه است. برخی تصور میکنند خدا مثل یک زیارتگاه و ضریحی است که ثابت سر جای خودش ایستاده و هرگاه ما اراده کردیم به سمتش میرویم و اگر به سمتش نرفتیم از او فاصله میگیریم. در حالی که خیلی وقتها ما اراده میکنیم که به سمت او برویم ولی خدا راه نمیدهد، بعضی وقتها هم ما اصلاً نمیخواهیم به سمت خدا برویم ولی او به دلیلی ما را به سمت خودش میکشاند.
Rezvan
انسان نباید همیشه خودش را در عرصۀ درگیریها نسبت به گناه و دنیا قرار دهد تا ببیند میتواند مقاومت کند یا نه. «برخورد متعبّدانه»، برخورد یک آدم فراری از حاشیههاست.
Ali.T
زندگی ما مثل امتحان تستی است که باید یکی را علامت بزنیم. ولی اینکه کدام گزینهها در مقابل ما باشد، در اختیار ما نیست.
Ali.T
وقتی خداوند متعال انسان را با هدف «عبودیت» آفریده، طبیعتاً تجهیزات عبودیت را هم در او قرار داده است.
Ali.T
امیرالمؤمنین (ع) میفرماید: «همانگونه که خورشید و شب با یکدیگر جمع نمیشوند، محبت دنیا و محبت خدا هم با هم جمع نمیشوند.»
امیری حسین و نعم الامیر
نمیفرماید کسی که سرکشی «نکند»، آخرت مال اوست، میفرماید کسی که «تقاضای» سرکشی در وجودش نیست، آخرت مال اوست.
hosseinbaghbani
تصور نکنید که این از خصوصیات یک «زندگی» قشنگ است، نه! این از نتایج یک «بندگی» زیباست. کسی که عبد شد، دیگر نمیتواند وقتش را بیهوده صرف کند.
hosseinbaghbani
بچه حواسش نبوده، زده ظرف چینی قشنگ شما را شکسته، این همه داد و بیداد برای چیست؟ خب، بچه اشتباه کرده باید طی مراحلی تنبیه شود، اما اینکه شما داد میزنی مثل اینکه معنای دیگری دارد. معنایش هم این است که چون خدا این وسط اجازه داده که ظرف شما بشکند، داد میزنی که او بشنود؟! لذاست که ما میگوییم هیچگاه نباید برای مسائل دنیایی محزون شوی، همیشه باید نشاط خودت را حفظ کنی.
hosseinbaghbani
اولاً، جنسی که خدا ارائه میدهد، بهترین جنس است، ثانیاً اصلاً دیگر فروشنده دیگری نیست که تو بخواهی از او خرید کنی. لذا به هر جایی و هر چیزی بخواهی برسی، مجبوری از فروشگاه خدا تهیه کنی.
hosseinbaghbani
در ارتباط با هر پدیدهای، تا دیدی مشغولیت ذهنیات امر و نهی الهی نیست، بدان که به سرعت مشغلههای دیگری روح تو را فرا میگیرد. و این منشأ همه گرفتاریهاست.
hosseinbaghbani
معنای توکّل این نیست که تو حتماً همیشه پیروز شوی. نه، توکل یعنی همه چیز را به خدا بسپار، اگر صلاح دید پیروز میشوی و اگر صلاح ندید، شکست میخوری.
hosseinbaghbani
امیرالمؤمنین (ع) میفرماید: «أَنَا یعْسُوبُ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمَالُ یعْسُوبُ الْفُجَّار» یعسوب یعنی رئیس، صاحب، مدیرکل و فرمانده. آنهایی که اهل فسق و فجورند، مال، رئیس و صاحب آنهاست، ولی صاحب مؤمنین علی (ع) است.
hosseinbaghbani
به این نیت انفاق نکن که خدا به تو اجری بدهد، بلکه به این نیت انفاق کن که کمکم برایت جا بیفتد که تو مالک نیستی و تنها خداست که مالک حقیقی است.
hosseinbaghbani
«لَیسَ الْعِلْمُ بِالتَّعَلُّمِ إِنَّمَا هُوَ نُورٌ یقَعُ فِی قَلْبِ مَنْ یرِیدُ اللهُ تَبَارَک وَ تَعَالَی أَنْ یهْدِیهُ فَإِنْ أَرَدْتَ الْعِلْمَ فَاطْلُبْ أَوَّلًا فِی نَفْسِک حَقِیقَةَ الْعُبُودِیةِ وَ اطْلُبِ الْعِلْمَ بِاسْتِعْمَالِهِ وَ اسْتَفْهِمِ اللهَ یفْهِمْک؛ علم و دانش به یادگیری نیست. بلکه نوری است که خدا در دل کسی که میخواهد او را هدایت کند، قرار میدهد. اگر طالب علم هستی ابتدا بندگی حقیقی را در جان خود جستجو کن. و علم را برای عملکردن بیاموز و از خدا طلب فهم کن تا خدا همه چیز را به تو بفهماند.»
hosseinbaghbani
مرحلۀ اعلایش این است که خودِ خدا برایش مهم باشد. میگوید: «خدایا! اگر مرا به جهنم بیندازی، من که طاقت عذاب تو را ندارم این که به کنار، اما تو هم ناراحت میشوی. با ناراحتی تو چه کنم؟ نمیشود من جهنم بروم ولی تو خوشحال بشوی؟ تو برای من عزیز هستی.» قبولی عمل برایش مهم است چون عاشق خداست.
hosseinbaghbani
عبد یعنی چه؟ یعنی «کسی که دستور میگیرد، نه اینکه بخواهد پیشنهاد بگیرد، رویش فکر کرده و توافق کند.»
hosseinbaghbani
دستورات او بسیاری از اوقات از پیچیدگیهایی برخوردار است که ما اسرار دستورات او را نمیفهمیم، باید از روی ایمان و اعتماد به او دستوراتش را اجرا کنیم. خدا با دستور و امر، عبد خود را رشد میدهد.
hosseinbaghbani
اگر کسی شدیداً کمبود محبّت داشته باشد وقتی درِ خانۀ خدا میآید فقط به دنبال محبّت است. تحمّل هیچ حرف دیگری را ندارد. فقط میگوید: «خدایا نوازشم کن!» تو چیز دیگر از خدای خودت نمیخواهی؟ قطعاً انسان از خدا چیزهای دیگری هم میخواهد. اما بعضیها اصلاً از خدای خودشان نمیخواهند که خدایی کند. یکبار هم نمیگویند: «خدایا! دستور بده، بزن، دوست دارم خدا داشته باشم.» انسان چیزهای متنوعی دوست دارد، پنهانترین و اساسیترین نیاز انسان که باید با تلاش بسیار آن را بیدار کرد، حسّ پرستش است.
hosseinbaghbani
تصور میکنند که ارتباط با خدا یک ارتباط عاطفی و عاشقانه است و بس. در حالی که ارتباط با خدا، ارتباط با مولایی است که تو عبد او هستی و باید مانند یک برده در برابر او ذلیل باشی.
hosseinbaghbani
حجم
۱۵۴٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۲۵۹ صفحه
حجم
۱۵۴٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۲۵۹ صفحه
قیمت:
۳۲,۰۰۰
تومان