بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب این شفا برسد به دست مجروح‌ترین رویاها | صفحه ۳ | طاقچه
تصویر جلد کتاب این شفا برسد به دست مجروح‌ترین رویاها

بریده‌هایی از کتاب این شفا برسد به دست مجروح‌ترین رویاها

انتشارات:انتشارات نگاه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۲از ۲۶ رأی
۳٫۲
(۲۶)
چقدر عشق خوب است اگر به تعريفِ پَردهْ‌نشينِ آن نرسيم که در اين باديه نرسيدن، راهِ مطلق است، چاره مطلق است، و شفایِ شفيع است در عبادتِ آدمی: وسيع، بزرگ، بخشنده و برای همه؛ هر کسی که هنوز ... حتی يک لحظه فرصت دارد تا به درک دريا بارِ آزادی برسد. عشقِ عظيم به همه هستی، به حضور، و به اولادِ حضرتِ آدمی، که انسانِ مطلق است. اين راز، دستْ‌خطی دارد که رؤيت آن ... عين شفاست. تو هم بگو اين شفا برسد به دستِ مجروح‌ترين رؤياها! چقدر خوب است عشق اگر آدمی به سامان‌اش بياورد بسيار. مردم به دستْ‌خطِ خوانایِ اين عشق، شعر می‌گويند، يعنی شفيعِ رهايی. من در بارشِ اين خواب‌ها، بی‌خبر نيستم؛ وحیِ واژه همان وثيقه آزادیِ آدمی است. خوب است، خوبِ خوب است؛
🌿sepidar🌿
نمی‌دانم واقعا به بهانه بيداری ... خوابم، يا بيدار مانده‌ام از دردِ اين همه خواب!   شاعری هم شد کار ...؟!
کاربر ۵۰۸۷۹۲۹
بی نياز ... تا آخرِ دنيا گاهی که دلم برای بعضی ناگفته‌ها لَک می‌زند، خودم را مجاب می‌کنم: هنوز وقت بسيار است ...
mohamad mirmohamadi
به قولِ آقای علی اسفندياری من مولودِ اضطرابِ جهانم، نگرانت می‌شوم گاهی تند تند تماس بگير
یك رهگذر
من هم آدمم، من اين تاريکی را تهديد می‌کنم: هر چه زودتر اگر صبح نشود، من همه چيز را می‌گذارم می‌روم جايی دور ...!
حیران
آخر اين چه منزلی‌ست که مادرانِ خسته ما دلشان هزار بی‌راهه می‌رود!
azar
اصلاً آدمی ... حق دارد به تنهايیِ آدمی اشاره کند؟
azar
من اين روزها گرفتارِ همين حال و هواهای بی‌هوده‌ام، تماس ... با تو!
azar
دنيا ... تا چشم کار می‌کند ديوار است درنده است درد است.
azar
يا هيچ ميا، يا تمام بيا ...!
کاربر ۸۶۴۹۴۷۴
عقلِ محض، چيز مزخرفی‌ست.
arghavan
دنيا ... تا چشم کار می‌کند ديوار است درنده است درد است.
arghavan
يک حَبه قند، قصه بايزيدِ بسطامی، رنگِ ولرم چای، و انکسارِ نور بر قوسِ بريده باد.
lucifer
نمی‌دانم واقعا به بهانه بيداری ... خوابم، يا بيدار مانده‌ام از دردِ اين همه خواب!   شاعری هم شد کار ...؟
Sina Mahmoodi
ماه، رُخسار، سپيده دم و دختری که ابريشم و انار مترجمِ لهجه بوسيدن‌اش بودند.
Raha_thranii
عشقِ عظيم به همه هستی، به حضور، و به اولادِ حضرتِ آدمی، که انسانِ مطلق است. اين راز، دستْ‌خطی دارد که رؤيت آن ... عين شفاست. تو هم بگو اين شفا برسد به دستِ مجروح‌ترين رؤياها! چقدر خوب است عشق اگر آدمی به سامان‌اش بياورد بسيار. مردم به دستْ‌خطِ خوانایِ اين عشق، شعر می‌گويند، يعنی شفيعِ رهايی. من در بارشِ اين خواب‌ها، بی‌خبر نيستم؛ وحیِ واژه همان وثيقه آزادیِ آدمی است. خوب است، خوبِ خوب است؛ من هم مثل شما پُشتِ پلک کلمات کمين کرده‌ام تا زندگی در شفا و شادمانی ذخيره شود. شعر برای شُستنِ شب از ظلمت آمده است، مسئول است. شعر برای ديدنِ رؤيا آمده است، مسئول است. خوبیِ عشق همين است. و ما همه در پَرتوِ همين حضور، دردها را پُشتِ سر خواهيم گذاشت
Raha_thranii
مردم در کوچه دارند پيشانیِ شکسته يکديگر را با پيراهن‌های پاره می‌بندند.
آرزو ایرانمهر
دردسرتان نمی‌دهم برای من همين حسِ آرامِ بی‌سبب کافی‌ست تا باور کنم دنيا پُر است از چيزهای خوب چيزهای دلپذير.
کاربر ۵۰۸۷۹۲۹
آنجا که تويی، حتما هوا روشن است هنوز ماندن در خانه مردم را خسته می‌کند رفتن به خيابان هم پول می‌خواهد. منتظرِ تماسِ توام، بی‌شنيدنِ تو همه کهکشان ... کر است.
رخسار
عشق همين است ديگر، تو بايد از گَردنه‌هایِ بارانْ‌گيرِ بسياری بگذری،
matbuat

حجم

۶۳٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۱۴۲ صفحه

حجم

۶۳٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۱۴۲ صفحه

قیمت:
۲۰,۰۰۰
تومان