بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب اضطراب موقعیت | صفحه ۴۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب اضطراب موقعیت

بریده‌هایی از کتاب اضطراب موقعیت

نویسنده:آلن دوباتن
امتیاز:
۳.۶از ۲۴۰ رأی
۳٫۶
(۲۴۰)
«دست کشیدن از ظواهر دنیایی به همان اندازه مایهٔ راحتی و سعادت است که دستیابی به آنها. وقتی هیچیِ فرد در زمینه‌ای بخصوص با ایده‌ای خوب پذیرفته شود، سبکی عجیبی در قلبش حس می‌کند. چقدر روزی که برای جوانی و خوش‌اندامی دست از تلاش بکشیم، لذت‌بخش است. می‌گوییم خدا را شکر! آن توهمات از بین رفت. هر چیزی که به فرد اضافه می‌شود، همان‌قدر که مایهٔ افتخار اوست، باری بر دوش وی هم به حساب می‌آید.»
rana
فلاسفه مدت‌ها پیش گفته‌اند وقتی شروع می‌کنیم به موشکافی نظرات دیگران، چیزی را کشف می‌کنیم که همزمان هم ناراحت‌کننده است و هم به طرز غریبی رهایی‌بخش. متوجه می‌شویم که دیدگاه‌های بیشتر مردم در مورد بیشتر موضوعات پر است از پریشانی‌ها و خطاهای خارق‌العاده. چامفورت که صدای رفتار مردم‌گریزانه‌ای را، که فلاسفهٔ پیش و پس از او در نظر داشتند، به گوش عموم می‌رساند، موضوع را به سادگی بیان می‌کند: «نظر عموم بدترین نوع نظرات است.»
مهدی ابراهیمی
به لطف منطق، موقعیت فرد به جای اینکه به دست هیاهو و احساسات بازار سپرده شود، می‌تواند به وسیلهٔ ضمیر فکری تعیین شود. اگر بررسی منطقی نشان دهد که جامعه ناعادلانه با فرد رفتار کرده است، او نباید از این داوری مردم آشفته شود؛ درست مثل اینکه نباید از یاوه‌سرایی‌های غربیهٔ متوهمی که اصرار دارد ثابت کند مجموع دو و دو پنج می‌شود آشفته شود.
مهدی ابراهیمی
آنها این احتمال را رد کردند که آنچه دیگران دربارهٔ ما فکر می‌کنند، چیزی را که ما در مورد خودمان فکر می‌کنیم تعیین می‌کند و اینکه هر توهینی، چه درست باشد، چه نباشد، باید مایهٔ شرم ما شود. فلسفه عنصر واسطهٔ جدیدی را بین نظر درونی و بیرون معرفی کرد. این عنصر را می‌توان جعبه‌ای در نظر گرفت که همهٔ ادراکات عمومی از شخص، چه مثبت و چه منفی، اول در آن قرار می‌گیرد تا ارزیابی شده، سپس (اگر صحیح بود) با نیرویی تازه به خود فرستاده شود وگرنه (اگر غلط بود) بدون وارد کردن ضرری به فضای بیکران فرستاده شده، با خنده یا شانه بالا انداختن رد شود. فیلسوفان اسم این جعبه را «منطق» گذاشتند.
مهدی ابراهیمی
این جایگاه من در جامعه نیست که زندگی‌ام را آسوده می‌کند، بلکه داوری من است. همین‌ها را می‌توانم با خودم ببرم... تنها اینها مال من است و از من گرفته نخواهد شد. اپیکتت، مباحثات (حدود سال ۱۰۰ میلادی)
مهدی ابراهیمی
سر دیگران آن‌قدر جایگاه پستی است که جایی برای خوشحالی واقعی در آن وجود ندارد. شوپنهاور، پاررگا و پارالیپومنا (ضمیمه‌ها و حذفیات) (۱۸۵۱)
مهدی ابراهیمی
مطمئن‌تر این است که از شما بترسند تا اینکه به شما عشق بورزند. عشق با قدردانی پایدار است و از آنجا که انسان‌ها به شدت خودخواه‌اند، هرگاه فرصتی برای سود رساندن به خود ببینند این قید شکسته می‌شود. اما ترس با وحشت از تنبیه پایدار است که همیشه اثر می‌کند.
مهدی ابراهیمی
اگر شما درگیر روابطی مهم هستید... همیشه باید شکست‌هایتان را پنهان کنید و در مورد موفقیت‌هایتان اغراق نمایید. این صورتی از فریب است. اما از آنجا که سرنوشت شما معمولاً بیشتر وابسته به نظر دیگران بوده تا واقعیات، فکر خوبی است که طوری تظاهر کنید انگار همه‌چیز خوب است.
مهدی ابراهیمی
بولتون هال با اشاره به ناخوشایندیِ کار کردن برای فردی دیگر شروع می‌کند و پیشنهاد می‌دهد که خوانندگان با رها کردن ادارات و کارخانجاتشان و خرید زمین زراعی ارزان‌قیمت در مرکز آمریکا به مساحت یک و نیم هکتار آزادی خود را به دست آورند. این مساحت زمین به آنها اجازه می‌دهد به زودی برای خانواده‌ای چهارنفره غذای کافی تولید کنند و خانه‌ای ساده اما راحت برای خود بسازند و بهتر از همه برای همیشه از نیاز به سر و کله زدن یا بحث کردن با همکاران و بالادستی‌ها راحت شوند.
مهدی ابراهیمی
«من بیشتر فرماندهانم را از دل لجن بیرون کشیدم. هرگاه که استعدادی را می‌یافتم، به آن پاداش می‌دادم.»
مهدی ابراهیمی
جایگاه فرد در سلسله‌مراتب اجتماعی بازتاب ویژگی‌های واقعی وی نیست. شخص باهوش، مهربان، کاردان، زیرک و خلاق ممکن است مشغول جارو زدن زمین باشد و شخص بی‌اراده، فاسد، منحط، مردم‌آزار و احمق در حال ادارهٔ کشور.
مهدی ابراهیمی
هزینه‌ای که ما به خاطر انتظار بیش از حد خود در مقایسه با پیشینیانمان پرداختیم، اضطرابی ابدی است مبنی بر اینکه نکند از چیزی که باید باشیم، فاصلهٔ بسیاری داریم.
مهدی ابراهیمی
به جای اینکه سعی کنیم ماهی بزرگ‌تری باشیم، می‌توانیم انرژی‌مان را روی پیدا کردن برکه‌های کوچک‌تر یا گونه‌های کوچک‌تری از ماهی برای شنا کردن در کنار آنها متمرکز کنیم که اندازه‌مان کمتر ما را اذیت کند.
مهدی ابراهیمی
ممکن است تلاش کنیم به چیزهای بیشتری دست یابیم و از طرف دیگر ممکن است تعداد چیزهایی را که می‌خواهیم کم کنیم. جیمز به مزایای گزینهٔ دوم اشاره می‌کند: «دست کشیدن از ظواهر دنیایی به همان اندازه مایهٔ راحتی و سعادت است که دستیابی به آنها. وقتی هیچیِ فرد در زمینه‌ای بخصوص با ایده‌ای خوب پذیرفته شود، سبکی عجیبی در قلبش حس می‌کند. چقدر روزی که برای جوانی و خوش‌اندامی دست از تلاش بکشیم، لذت‌بخش است. می‌گوییم خدا را شکر! آن توهمات از بین رفت. هر چیزی که به فرد اضافه می‌شود، همان‌قدر که مایهٔ افتخار اوست، باری بر دوش وی هم به حساب می‌آید.
مهدی ابراهیمی
اصول، ایده‌ها و قوانین، بیش از آن حماقت و طرفداری وجود دارد که بتوان آنها را دیدگاهی طبیعی دانست.
مهدی
آیا واقعاً باید نظرات چنین افرادی را جدی بگیریم؟ آیا باید همچنان بگذاریم رأی آنها نظر ما دربارهٔ خودمان را کنترل کند؟ آیا باید گروهی ورق‌باز درک ما را از عزت نفسمان احاطه کنند؟ و حتی اگر بتوانیم زمانی احترام آنها را به خودمان جلب کنیم، چقدر ارزش خواهد داشت؟
مهدی
ممکن است با «کم» احساس خوشبختی کنیم، اگر «کم» چیزی باشد که انتظار داریم و ممکن است با «زیاد» احساس بدبختی کنیم، اگر به ما آموخته باشند که باید «همه‌چیز» را بخواهیم.
ange
ثروت چیزی مطلق نیست. بسته به میل هرکس نسبی است. هر بار که ما آرزوی چیزی را در سر می‌پرورانیم که نمی‌توانیم از عهدهٔ هزینه‌اش بربیاییم، فقیرتر می‌شویم. هرقدر هم که منابع داشته باشیم و هر بار که از داشتهٔ خود احساس رضایت می‌کنیم، می‌توانیم خودمان را ثروتمند به حساب بیاوریم. هرقدر هم که دارایی‌های واقعی‌مان کم باشد.
ange
«وقتی تلاشی نباشد، شکستی هم نیست. شکستی که نباشد، تحقیری هم نیست. بنابراین عزت نفس ما در این دنیا کاملاً وابسته به این است که خودمان تصمیم بگیریم چطور باشیم و چه‌کار کنیم. این عزت نفس حس ما را به واقعیت‌هایمان و پتانسیل‌های فرضی ما تعیین می‌کند»
ange
ما همیشه از شکست تحقیر نمی‌شویم. تنها زمانی تحقیر می‌شویم که غرور و حس ارزشمان را در آرزو یا دستاورد مشخصی سرمایه‌گذاری کنیم و بعد از اینکه آن را دنبال کردیم احساس ناامیدی کنیم. اهداف ما معین می‌کنند که چه چیزی را پیروزی و چه چیزی را شکست مفتضحانه تفسیر کنیم.
ange

حجم

۱٫۸ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۲۳۲ صفحه

حجم

۱٫۸ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۲۳۲ صفحه

قیمت:
۵۵,۰۰۰
۱۶,۵۰۰
۷۰%
تومان