یادش بخیر دوران شهید و شهید پروری.
دوران خوشِ شهادت.
الحمدالله علی کل حال
با خانه دل چه میکنیم؟!!!
چند لیست تهیه کردهایم از داشتهها و نداشتههایمان؟
از ایمان نداشته و یقینی که بوجود نیامده؟
از فراموشکاریها، از آنچه نباید باشد و هست و آنچه باید باشد و نیست.
آیا لیستی داریم از کارهای عقب مانده؟
از بیتوجهیها؟
از تلاش برای دیده شدن فقط برای رضای مردم و نه رضای خدا؟!!!
آیا لیستی از اعتقاداتمان داریم؟
چه برنامهای برای زندگی خود تهیه کردهایم؟
مسیرمان درست است یا غافل از شنیدن صدای بوق پایان راه، در غفلتیم؟!!!
عمر رفت. آرام آرام. بی صدا.
نکند در خمِ آخرِ جاده بایستیم و بخواهیم خانه را بتکانیم. که آن زمان دیر است برای خانه تکانی.
الحمدالله علی کل حال
عمر رفت. آرام آرام. بی صدا.
سیّد جواد
جنگ جنگ است. قانون بیقانونی خودش را دارد.
اما یادش بخیر آن دوران بیقانونی.
دوران یکی بودن منها برای ما شدن.
دوران وفاداری، عزت و افتخار آفرینی.
دوران سِپَر شدن یکی برای دیگری.
دوران شکوفا شدن استعدادها در پسِ خانههای خاموش.
دوران توسل و توکل.
مالِ من، مالِ او بود و مالِ او مالِ من. کسی گرسنه نمیماند. کسی بیپناه نبود. کسی درد و غم بیپدری را حس نمیکرد.
یادش بخیر دوران شهید و شهید پروری.
دوران خوشِ شهادت.
سیّد جواد