بریدههایی از کتاب شجاعت در برهوت
۳٫۴
(۸۱)
دستهبندی خودمان
وقتی افراد بهدنبال محیطهای اجتماعی موردنظر خود هستند، مثلاً گروهی را انتخاب میکنند که بیشترین احساس راحتی را در میان اعضایش دارند، کشور ازنظر سیاسی گسستهتر میشود. همچنین مزیتهایی که از وجود عقاید مختلف حاصل میشود، با این حقیقت که عقیدهٔ درست، ویژهٔ گروهِ یکپارچه و همبسته است، از دست میرود. همهٔ ما با پیامدها زندگی میکنیم: جوامعِ قطعهبندیشده که سکنهٔ آن امریکاییهای دیگر را غیرقابلدرک میدانند؛ نوعی عدم تحمل روبهرشد دربارهٔ تفاوتها که دستیابی به توافق ملی را غیرممکن میکند، و سیاستهایی که براثر قطبیشدن بیشازحد، مانعی بر سر راه کنگره شدهاند.
mim
وقتی میشنویم مردم با عناوین جانوری یا بیگانه خوانده میشوند، باید فوراً از خود بپرسیم «آیا این تلاشی برای تنزل سطح انسانیِ کسی است تا آزردهکردنش بدون اشکال باشد یا حقوق انسانی ابتداییشان را انکار کنیم؟»
احسان رضاپور
به همان سرعتی که خودمان را طبقهبندی میکنیم، افراد اطراف ما نیز با عجله در حال طبقهبندی ما هستند. بنابراین آنها میدانند چه کار کنند و چه چیزی بگویند و میتوانند تصمیم بگیرند چرا باید یا نباید به ما اعتماد کنند.
یاس
ازنظر من دنیا درحالحاضر، تنهایی عظیمی دارد و قلبش شکسته است. ما براساس سیاستها و ایدئولوژیمان، خودمان را بهصورت حزبهایی دستهبندی کردهایم. از یکدیگر روی برگرداندهایم و بهسوی اتهامزنی و خشونت رفتهایم. ما تنها و محدودیم، و پر از هراس، پر از این هراس لعنتی.
یاس
مویرز: شما به جایی تعلق دارین؟
آنجلو: هنوز نه.
مویرز: به کسی تعلق دارین؟
آنجلو: بیشتر و بیشتر. منظورم اینه که متعلق به خودمم. خیلی به این افتخار میکنم.
یاس
اینجا یه دنیای بزرگه. نمیخوام از دستش بدی. لحظهها رو نگیر زیر نظر؛ توشون زندگی کن
یاس
اعتماد به خودم یا دیگران، فرایندی پرمخاطره و شجاعانه است.
کاربر ۸۶۴۹۴۷۴
آنها نگران بودند که تنها چیزی که حالا کنارِ هم نگهشان میدارد، ترس و حس تحقیر مشترک است و نه انسانیت عرفی، اعتماد، احترام یا عشق مشترک.
کاربر ۸۶۴۹۴۷۴
تعلق به خودمان یعنی فراخوانده میشویم تا بهتنهایی ایستادگی کنیم، تا با برهوت بیاطمینانی، آسیبپذیری و انتقاد روبهرو شویم.
کاربر ۸۶۴۹۴۷۴
وقتی به اعماق بیشتری از تعلق واقعی رفتم، مشخص شد این تعلق چیزی نیست که با دیگران به آن دست پیدا کنیم؛ این تعلق چیزی است که در قلب خود حمل میکنیم. وقتی کاملاً متعلق به خودمان باشیم و به خودمان ایمانی تمامعیار داشته باشیم، تعلق واقعی از آن ما خواهد شد.
کاربر ۸۶۴۹۴۷۴
تعلق واقعی تنها وقتی روی میدهد که خودِ ناکامل و واقعیمان را به دنیا نشان بدهیم.
کاربر ۸۶۴۹۴۷۴
حس میکنم چیزی است که همهٔ ما در زندگی، مشتاق آنیم و به آن نیاز داریم. میخواهیم بخشی از چیزی باشیم؛ اما میخواهیم واقعی باشد، نه مشروط یا بدل، یا اینکه دائم در حال تغییر. به تعلق واقعی نیازمندیم؛ اما این تعلق واقعی دقیقاً چیست؟
کاربر ۸۶۴۹۴۷۴
سخته. من به هیچجا تعلق ندارم. به هیچ مکانی تعلق ندارم. حالا هرجا میرم، انگار یه بیگانهٔ قانونشکنم و دربارهٔ چیزایی صحبت میکنم که هیچکس دیگهای دربارهشون حرف نمیزنه. من هیچ تیمی ندارم. همه زندگیم همینطوری بوده.
کاربر ۸۶۴۹۴۷۴
با صدای آهسته و عمیق خواند: «مثل درختی که کنار رودخانه کاشته شده، نباید حرکت کنم.» سپس دستانم را محکم فشرد و گفت: «نذار جابهجات کنن برنی.»
کاربر ۸۶۴۹۴۷۴
گویی همهٔ شجاعت موردنیاز در کل زندگیام را بستهبندی کرد و به من داد.
کاربر ۸۶۴۹۴۷۴
هرگز قدرت دیدهشدن را نادیده نگیرید؛
کاربر ۸۶۴۹۴۷۴
بسیاری از اطرافیانم را بهتر از خودشان میشناختم؛ اما خودم را از دست میدادم.
کاربر ۸۶۴۹۴۷۴
به متخصص هماهنگی تبدیل شدم: آفتابپرست و غریبهای بسیار تنها برای خود.
کاربر ۸۶۴۹۴۷۴
در همرنگی با جماعت، واقعاً حرفهای شدم.
کاربر ۸۶۴۹۴۷۴
هرکاری لازم بود، میکردم تا حس کنم مرا میخواهند و بخشی از چیزی هستم
کاربر ۸۶۴۹۴۷۴
حجم
۱۶۲٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۷۷ صفحه
حجم
۱۶۲٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۷۷ صفحه
قیمت:
۵۵,۰۰۰
تومان