بریدههایی از کتاب شجاعت در برهوت
۳٫۴
(۸۱)
دستیابی به جایگاهی در زندگی که در آن، به هیچجا و همهجا تعلق داشته باشیم، به چه چیزی نیاز دارد؛ جایی که تعلق در قلب ما جای گرفته باشد و پاداشی نباشد که بهدلیل «عمل بینقص، خوشایند دیگران، تأیید و تظاهر» به ما دادهاند یا چیزی نباشد که دیگران بتوانند آن را تصاحب کنند یا با خود ببرند؟
پردیس
عالم روحانی یا معنویت درواقع شناخت و تقدیسِ این امر است که همهٔ ما رابطهٔ انکارناپذیری با یکدیگر داریم. چیزی که نیرومندتر از همهٔ ما بوده، این ارتباط را ایجاد کرده است و ارتباط ما با آن قدرت و یکدیگر، در عشق و عاطفه ریشه دارد.
پردیس
باید بگویم آن رضایتنامههایی که برای خودم نوشتم، درواقع تلاشی برای وابستگی و تعلق به خودم بود و نه به کس دیگر
پردیس
حتی در موقع رنج و عذاب، یعنی در فقر، خشونت و نقض حقوق بشر، بیتعلقی به خانواده هنوز یکی از خطرناکترین دردهاست؛ چراکه قدرت شکستن قلب، روح و حس خودارزشمندی ما را دارد.
پردیس
«پیام ناگفتهای وجود داره که میگه فقط داستانهایی ارزش گفتن دارن که تو کتابهای تاریخ نوشتنشون. این دُرُست نیست. هر داستانی اهمیت داره. داستان پدرم اهمیت داره. همهمون ارزش این رو داریم که داستانهای خودمان رو بگیم و داستانهامون شنیده بشن. همهمون باید درست به همون روشی که نیاز داریم نفس بکشیم، دیده بشیم و بهمون احترام بذارن.»
کاربر ۱۱۸۹۶۲۱
به شما میگویند پوستکلفت شوید تا هیچچیز در شما اثر نکند. آنچه به شما نمیگویند، این است که پوستکلفتی باعث میشود هیچچیز نیز بیرون نریزد: نه عشق، نه صمیمیت و نه آسیبپذیری.
«این رو نمیخوام. پوستکلفتی دیگه بهکارم نمیآد. میخوام شفاف و نیمهشفاف باشم. برای انجام این کار، معایب و انتقادای دیگران رو میذارم کنار. چیزایی که دربارهم میگن رو تبدیل نمیکنم به یهجور بار رو دوشم.»
کاربر ۱۱۸۹۶۲۱
تصور میکنم یکی از دلایلی که مردم با لجبازیِ تمام به تنفرشان میچسبند، این است که حس میکنند وقتی تنفر از بین برود، مجبور میشوند با درد روبهرو شوند. (۱)
جیمز ای. بالدوین
کاربر ۱۱۸۹۶۲۱
به این نتیجه رسیدهام که روش برخورد با رسانههای اجتماعی مثل برخورد با آتش است: میتوانید از آنها برای گرم نگهداشتن خود و تغذیه استفاده کنید یا میتوانید کل یک انبار کاه را بسوزانید. همهٔ اینها به مقاصد، انتظارات و مهارتهای کنترل واقعیت بستگی دارند.
Par.ya
«اجازه داری پرهیجان و احمق باشی و خوش بگذرانی.»
کاربر ۹۸۸۹۵۷
«تصمیم بگیرید چیزی را که برای شما ارزشمند است، در برابر اقدامات فرد دیگر، آسیبپذیر کنید.»
آگاهی»موفقیت»خشنودی
«تصمیم بگیرید چیزی را که برای شما ارزشمند است، در برابر اقدامات فرد دیگر، آسیبپذیر کنید.»
آگاهی»موفقیت»خشنودی
شجاعت در درد شکل میگیرد؛ اما نه در همهٔ دردها. دردی که انکار شده یا نادیده گرفته میشود، به ترس یا تنفر تبدیل میشود. خشمی که هرگز تغییر شکل نیافته، به رنجش و تلخی تبدیل میشود.
کاربر ۷۰۳۱۰۴
اینکه بدانید میتوانید بهتنهایی، مسیر را در برهوت بیابید، اینکه بدانید میتوانید با باورهای خود روراست باقی بمانید، به خود اعتماد کنید و بر آن استوار بمانید، این، تعلق واقعی است.
Mahdi Mahdavi
وقتی به این نتیجه میرسیم که «منطقی نیست برای حقایق واقعی تلاش کنیم»، بهسادگی به «درستبودن از دید خودمان» پناه میبریم. ازنظر من، این شرایط، زادگاه یکی از بزرگترین مشکلات مزخرفگوییِ در زمان ماست: استدلال «تو یا با ما هستی یا علیه ما».
اگر با من نیستی، پس دشمنم هستی
Mahdi Mahdavi
حتی در موقع رنج و عذاب، یعنی در فقر، خشونت و نقض حقوق بشر، بیتعلقی به خانواده هنوز یکی از خطرناکترین دردهاست؛ چراکه قدرت شکستن قلب، روح و حس خودارزشمندی ما را دارد. این حس هر سه بخش وجود مرا شکست و وقتی آن چیزها بشکنند، فقط یکی از این سه نتیجه بهدست میآید؛ چیزی که در زندگی و کارم، بعینه شاهد آن بودهام:
۱. با دردی همیشگی زندگی میکنید و با بیحسکردن آن و/یا تحمیل آن به دیگران، در جستوجوی تسلی هستید؛
۲. درد خود را انکار میکنید و این انکار تضمین میکند آن احساس را به افراد اطراف خود و کودکانتان منتقل میکنید؛
۳. شجاعت پذیرش دردمندیِ خود را مییابید و به سطحی از همدردی و دلسوزی برای خود و سایرین میرسید که اجازه میدهد درد را بهروشی منحصربهفرد در دنیا کشف کنید.
مطمئناً دو مورد اول را امتحان کردم، و تنها با تشویق محض، راهم را بهسوی گزینهٔ سوم باز کردم.
کاربر ۱۵۵۹۶۴۹
راحت نیست جستوجوی تأیید بیتعلقیِ خود یا کافینبودنمان را متوقف کنیم. حداقل این عادتِ خیلی از ماست و در بدترین حالت، تأیید ناکارآمدیهای ما کاری است تماموقت. اولین بار وقتی در تحقیق، به وجود این الزام پی بردم، اندکاندک شروع بهکار روی آن کردم. هدفی تعیین میکردم تا وقتی به جلسه وارد میشوم، جستوجو را کنار بگذارم. جستوجوی چه؟ جستوجوی تأییدی بر این مطلب که بهاندازهٔ کافی باهوش نیستم یا به جلسهٔ والدین در مدرسهٔ پسرم تعلق ندارم. نمیتوانستم قدرت این روش را باور کنم. پسرم چارلی دبیرستانی و دخترم الن در اولین سال کالج است. ما دربارهٔ اعتبار این روش، گفتوگوهایی طولانی داشتیم. هر دو آنها گفتند توانستهاند تفاوتِ ایجادشده در چگونگی حضور خود در جمع دوستان و زندگیشان را فوراً حس کنند.
donye.book
سرگردانی در سراسر دنیا در جستوجوی تأیید بیتعلقیتان را متوقف کنید. همیشه آن را پیدا خواهید کرد؛ چراکه آن را به مأموریت خود تبدیل کردهاید. از جستوجو در نشانههای چهرهٔ افراد برای یافتن مدرک کافینبودنتان دست بردارید. همیشه آن را خواهید یافت؛ چراکه آن را به هدف خود تبدیل کردهاید. تعلق واقعی و ارزشگذاری به خود، کالا نیستند؛ ارزش آنها را با دنیا بهمذاکره نمیگذاریم. حقیقت دربارهٔ اینکه چه کسی هستیم، در قلب ماست.
donye.book
درنهایت، حامی مالی جدید به من گفت نوعی اشتهای خاص برای اعتیاد دارم: درواقع از هرچیزی که میتوانستم پیدا کنم، استفاده میکردم تا حس آسیبپذیری نداشته باشم.
Hooryar
مرزها؛ شما به مرزهای من احترام میگذارید و وقتی بهروشنی نمیگویید چه چیزی خوب است و چه چیزی نیست، سؤال میپرسید. تمایلی به گفتن خیر ندارید.
قابلیت اطمینان؛ چیزی را که میگویید، انجام خواهید داد؛ یعنی از مهارتها و محدودیتهای خود، آگاهید و بنابراین بدعهدی نمیکنید و میتوانید از پس تعهداتتان بربیایید و اولویتهای رقابتی را متعادل کنید.
پاسخگویی؛ اشتباهات خود را میپذیرید، عذرخواهی میکنید و اصلاحاتی انجام میدهید.
Ara Hemmat
فلتمن اعتماد را به این صورت توصیف میکند: «تصمیم بگیرید چیزی را که برای شما ارزشمند است، در برابر اقدامات فرد دیگر، آسیبپذیر کنید.» او عدماعتماد را نیز اینگونه توصیف میکند: «رسیدن به این نتیجه که آنچه برای من مهم است، در این موقعیت (یا هر موقعیتی) در دست این شخص، ایمن نیست.»(۳)
Ara Hemmat
حجم
۱۶۲٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۷۷ صفحه
حجم
۱۶۲٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۷۷ صفحه
قیمت:
۵۵,۰۰۰
تومان