بریده‌هایی از کتاب دنیای درون؛ منبع جهانی عرضه؛ هشت کیفیت انکارناپذیر فرد موفق

هر صبح، زمانی‌که برمی‌خیزید، باید به‌دنبال ندای قلب‌تان باشید. در عمق وجودتان آگاه باشید که همان حقیقتی هستید که خداوند شما را فراخوانده تا این‌گونه زندگی کنید.

زمانی‌که به دیگران خدمت می‌کنید، رضایتی قلبی ایجاد می‌گردد که با هیچ قیمتی نمی‌توان آن را با پول خریداری کرد. شما احساس آرامش، لذت، قدرت و رضایتی خواهید کرد که تنها خداوند می‌تواند به شما اعطا کند.

«من قصد دارم که امروز شاد و خوشحال باشم. امروز می‌خواهم با دیگران با مهربانی و محبت رفتار نمایم. امروز قصد دارم با جریان زندگی پیش بروم و هیچ‌اندوهی در خود راه نخواهم داد. می‌دانم که خداوند کنترل همۀ وقایع را در دست دارد و من را در هر قدم راهنمایی می‌کند. هیچ‌مانعی برای من آنقدرها بزرگ نیست که نتوانم بر آن غلبه کنم و هیچ رؤیایی آن‌چنان بزرگ و عظیم نیست که قادر به به‌دست آوردنش نباشم. من لیاقت و کفایت کافی برای انجام هرآنچه برایش به اینجا آمده‌ام را دارم».

«رویداد خوبی برای من اتفاق خواهد افتاد. من فردی نیرومند، سالم، بااستعداد و منضبطی هستم. من دارای شخصیت جذابی هستم که دیگران از وقت‌گذراندن و با من بودن، لذت می‌برند. فرزندان من سعادتمند و موفق خواهند بود. من با کمک خداوند می‌توانم بر هر مشکل و مانعی غلبه کنم. من هر آزمونی را با موفقیت پشت سر خواهم گذاشت. من سرانجام فرد مناسب و مورد علاقه‌ام را ملاقات خواهم کرد. بهترین روزهای من در راه آمدن هستند».

«اگر قادر به دیدن رؤیای‌تان باشید، دراین‌صورت من آن را محقق خواهم کرد. اگر بینشی برای رؤیای خود دارید، پس من نیز راهی برای آن ایجاد خواهم کرد. درب‌های جدیدی پیش روی‌تان خواهم گشود، افراد توانمندی را در مسیر راه‌تان قرار خواهم داد، توانایی مالی به شما عطا خواهم کرد و زنجیرهای بازدارنده از پیشرفت‌تان را درهم خواهم شکست».

به عبارت دیگر «باید باشیم، تا داشته باشیم»؛ یعنی اگر به‌دنبال پول هستیم باید از درون غنی باشیم تا در بیرون به ثروت دست یابیم؛ اگر به‌دنبال آرامش هستیم، می‌بایست از درون آرام باشیم تا صلح و آرامش را در بیرون تجربه نماییم. اگر درونی فقیر داشته و اندیشه‌های کمبود و فقر را پیوسته با خود به همراه دارید، تعجبی نیست که در دنیای بیرونی، سراسر درد و رنج و کمبود را تجربه نمایید. راز آرامش، کام‌یابی، موفقیت و شکوفایی در درون نهفته است و رشد تنها از درون به بیرون اتفاق می‌افتد؛ درنتیجه، تنها، خواندن این کتاب و کتب دیگر، تحول و تغییری در رشد و باروری شما ایجاد نخواهد کرد؛ چراکه معتقدم، کلمات، تنها حقایقی مرده و بی‌جان هستند که قابلیت ایجاد تغییر را در انسان ندارند و تنها تجربه به عنوان حقیقت زنده و پایداری است که می‌تواند دنیای درون و متعاقبا دنیای بیرون ما انسان‌ها را دگرگون نماید؛ به‌زبان دیگر، شایسته است که با خواندن مفاهیم این کتاب و هر کتاب دیگری، آنها را در عمل تجربه نموده و توانایی‌های بالقوۀ خود را به فعل درآوریم.

هیچ‌روندی در جهان هستی، تصادفی و اتفاقی نیست چراکه معادلات پیچیده‌ای که بر گیتی حاکم است گویای چنان نظمی است که نمی‌توان شانس یا تصادف را در کنار چنین نظم دقیقی، تعریف یا توجیه کرد؛ درنتیجه حوادث و رویدادهایی که در زندگی اتفاق افتاده و گاه مسیر زندگی ما را تغییر می‌دهند جنبه‌ای تصادفی و شانسی ندارند، بلکه انعکاس نیروهای درونی ما است که در بیرون از ما ظهور می‌یابند.

نکتۀ اساسی در این است که ما هرگز به نیروها و عظمتی که در درون با خود حمل می‌کنیم هیچ توجه‌ای نکرده یا آنها را کشف نمی‌کنیم و همواره چشم‌انتظار نیروهای غیبی از بیرون هستیم

عمل گرچه الزامی است ولی تنها عاملی ثانوی در آشکارساختن واقعیت خارجی ما است. عامل اصلی در آفرینش، آگاهی است. مهم نیست ما چقدر فعال هستیم و چه مقدار تلاش می‌کنیم؛ وضعیت آگاهیِ ما، جهان ما را خلق می‌کند و اگر در آن سطحِ درونی تغییری وجود ندارد، اعمال بسیار، تغییری ایجاد نخواهند کرد. اکهارت تله

تنها انتظار نداشتنِ وقوع چیزهای منفی و وقایع ناگوار کافی نیست؛ بلکه شما باید به‌صورتی پویا، توقع وقوع پیشامدهای مثبت و خوب را داشته باشید. آیا شما انتظار تحقق رؤیاهای‌تان را دارید؟ آیا انتظار دارید که سال جاری برای شما، بهتر و پربارتر از سال گذشته باشد؟ آیا انتظار دارید که زندگی‌ای طولانی، سالم و سعادتمند را تجربه کنید؟ به هرآنچه انتظار دارید، توجه کنید.

سومین کیفیت انکارناپذیری که برندگان و افراد موفق همواره در خود پرورش می‌دهند، چشم‌داشت به وقوع رخدادهای خوب در زندگی است.

هرآنچه پیش روی خود قرار دهید، به سمت آن حرکت خواهید کرد.

زمان شما بسیار با ارزش‌تر از آن است که بخواهید نگران خشنودی یا شادکردن دیگران باشید.

زمانی‌که چیزی را به مدت طولانی مشاهده می‌کنید، در ضمیر ناخودآگاه شما نقش می‌بندد؛ و در نهایت با روح شما یکی می‌شود و این دقیقا همان زمانی است که یقین دارید رؤیای شما به واقعیت تبدیل خواهد شد.

می‌توانید از اشتباهات‌تان، درس‌هایی بیآموزید، ولی قرار نیست که آن اشتباهات را در اولویت فکری و ذهنی‌تان قرار دهید. شما باید وقایع و فرصت‌هایی را به‌یاد آورید که به شایستگی به پایان رسانده‌اید؛ موقعیت‌هایی که با موفقیت و پیروزی به سرانجام رساندید؛ لحظاتی را که بر وسوسه‌های‌تان غلبه نمودید؛ زمان‌هایی را که با غریبه‌ها، مهربان بوده‌اید. برخی از افراد، در زندگی شاد نیستند، بدین خاطر که هر اشتباهی را که از سال ۱۹۲۷ مرتکب شده‌اند را پیوسته به خود یادآوری می‌کنند. آنها لیست بلندبالایی از خاطرات تلخ و اشتباهات گذشته‌شان را به همراه دارند. نسبت به خودتان لطف بزرگی کنید و شبکۀ خاطرات‌تان را تغییر دهید. تمرکز روی این موضوعات که به اندازۀ کافی شایسته نبوده‌اید، باید انضباط بیشتر می‌داشتید، هرگز نباید مدرسه را ترک می‌کردید یا باید زمان بیشتری را با فرزندان‌تان صرف می‌کردید، را رها کنید. ممکن است که شما زمین خورده باشید، ولی روی این حقیقت تمرکز کنید که دوباره بلند شده‌اید؛ امروز، شما در این نقطه قرار دارید و یادآوری روزهای تلخ گذشته مشکلی از مشکلات امروزتان را حل نخواهد کرد.

آنها روی فرصت‌ها تمرکز می‌کنند، نه روی مشکلات و موانع. آنها برای هر آنچه در اختیار دارند، قدردان وسپاسگزار هستند و هیچ‌گاه برای آنچه ندارند گله و شکایتی نمی‌کنند. افراد مثبت‌نگر می‌دانند که خداوند کنترل همۀ وقایع را به‌دست دارد

خداوند همواره همۀ وقایع و رخدادها را تحت کنترل خود دارد. شاید رخدادی که در انتظار آن هستید، در گذشته اتفاق نیفتاده باشد ولی قابلیت و پتانسیل جاری شدن این واقعه در آیندۀ شما اجتناب‌ناپذیر است. خطی روی شن بکشید و بگویید: «دیگر کافیست! من از انتظارات پایینم نسبت به زندگی خسته شده‌ام. من به زندگی در سطح متوسط قانع نخواهم شد. من توقع لطف، افزایش و ترقی را دارم. انتظار دارم که سعادت و برکت همواره مرا دنبال کنند. انتظار دارم که سال جاری، بهترین سالی باشد که تابه‌اکنون به چشم دیده ام».

«زمانی‌که رؤیایی وجود نداشته باشد، مردم زندگی را می‌بازند». بدون رؤیا، شما راهی برای رفتن نخواهید داشت.

آنچه به آن باور دارید، از یاد نبرید

ما به شک، ترس و موارد مأیوس کننده‌ای که دیگران در مورد ما بیان می‌کنند، اجازه می‌دهیم که ما را محدود و متقاعد کرده تا به‌جایی که اکنون در آن قرار داریم، قانع باشیم.