بریدههایی از کتاب آن فرانک؛ خاطرات یک دختر جوان
نویسنده:آن فرانک
مترجم:شهلا طهماسبی
انتشارات:بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه
دستهبندی:
امتیاز:
۴.۲از ۱۴۴ رأی
۴٫۲
(۱۴۴)
رختخوابهای مرتب نشده، ظرفهای رها شدهٔ صبحانه روی میز و یک پوند گوشت برای گربه در آشپزخانه، همه حکایت از این داشت که ما با عجله رفته بودیم. اما هیچکدام در بند تأثیری که این منظره برجا میگذاشت، نبودیم، فقط میخواستیم از آنجا دور شویم و خود را به سلامت به سرنوشت بسپاریم. جز این، هیچچیز اهمیت نداشت.
باقی ماجرا باشد برای فردا.
اِلوچ
آدم دیگران را فقط بعد از دعوا و بگومگو میشناسد و میتواند دربارهٔ شخصیتشان قضاوت کند!
fatima
پدر و مادرها تنها میتوانند بچههاشان را نصیحت کنند یا راه و چاه را نشانشان بدهند. درنهایت خود آدمها شخصیتشان را میسازند.
shahram naseri
اما آنجا که امید هست، زندگی هم هست. زندگی ما را سرشار از شجاعت میکند و بهمان قدرت دوباره میدهد. باید برای تحمل ترسها، سختیها و مرارتهای زیادی که پیش رو داریم، شجاعت نشان دهیم. حالا زمان آرامش و ثباتقدم است و همه باید جد و جهد به خرج بدهیم!
shahram naseri
بارها و بارها از خودم پرسیدهام که آیا بهتر نبود اصلاً مخفی نمیشدیم، شاید تا الآن مرده بودیم و مجبور نبودیم اینهمه رنج بکشیم، بهخصوص دیگران ناچار نبودند به خاطرمان اینهمه رنج بکشند. اما همه سعی داریم این فکر را به مغز خود راه ندهیم. ما هنوز زندگی را دوست داریم، هنوز آواهای طبیعت را فراموش نکردهایم و هنوز به همهچیز سخت امیدواریم.
shahram naseri
آدم دیگران را فقط بعد از دعوا و بگومگو میشناسد و میتواند دربارهٔ شخصیتشان قضاوت کند!
Mahdizadeh
خیلی سخت است که انسان در همهٔ موارد قوی و شجاع باشد!
کاربر ۴۰۲۹۳۸۹
کسانی که این را نمیدانند به تجربه درخواهند یافت که «وجدان راحت به انسان قدرت میدهد!»
کاربر ۴۰۲۹۳۸۹
ما همگی زندهایم ولی نمیدانیم چرا و برای چه؛ همه در جستوجوی خوشبختی هستیم و زندگیهایی را پیش میبریم که در عین تفاوت، به هم شباهت دارند.
کاربر ۴۰۲۹۳۸۹
حرف زدن برای مردها آسان است، چون هرگز مجبور نبودهاند و مجبور نیستند رنج و مصیبتی را که زنها تحمل میکنند، تحمل کنند!
کاربر ۴۰۲۹۳۸۹
«در عاشقی و جنگ همهچیز رواست.»
paniz moradinejad
ظاهراً من برایش حکم شربت انرژیبخش را دارم. آدم خودش نمیداند به چه دردهایی میخورد!
paniz moradinejad
«کاغذ صبورتر از انسان است.»
paniz moradinejad
میخواهم مفید باشم و برای همهٔ آدمها، حتی کسانی که هرگز ندیدهام، لذت بیافرینم. میخواهم حتی بعد از مرگم هم به زندگی ادامه بدهم! برای همین اینقدر از خدا سپاسگزارم که به من این استعداد را داده که بتوانم خودم را پرورش بدهم و درونیاتم را بیان کنم!
موقع نوشتن میتوانم همهٔ نگرانیها را از خودم دور کنم غمهایم ناپدید میشوند، روحیهام تجدید حیات میکند! اما سؤالی که برایم مطرح است این است که هرگز قادر خواهم بود چیز باارزشی بنویسم؟ میتوانم روزنامهنگار یا نویسنده بشوم؟
امیدوارم بتوانم. خیلی امیدوارم. چون با نوشتن میتوانم همهچیز را ثبت کنم؛
Rayhaneh Yadyad
بهظاهر من همهچیز دارم اما یک دوست واقعی ندارم.
ASMA
کار دنیا وارونه شده: انسانهای محترم و آبرومند به اردوگاه کار اجباری، زندان و سلول انفرادی فرستاده میشوند، درحالیکه پستترین موجودات به پیر و جوان و فقیر و غنی حکومت میکنند
zahra rahimzadeh
است. در مورد من، مثل یک بچهٔ چهارده ساله فکر نکنید، چون این مشکلات مرا خیلی پخته کرده.
zahra rahimzadeh
«من دیگر جرئت هیچ کاری را ندارم، چون میترسم مجاز نباشد.»
j
در عاشقی و جنگ همهچیز رواست.
سمر
کاش زودتر کار تمام میشد، هرچند ظالمانه باشد. دستکم آنوقت میدانیم برندهایم یا فاتحهمان خوانده است.
Book
حجم
۵۸۴٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۳۵۷ صفحه
حجم
۵۸۴٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۳۵۷ صفحه
قیمت:
۱۵۴,۰۰۰
۷۷,۰۰۰۵۰%
تومان