بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب عشق نامرئی | صفحه ۴ | طاقچه
تصویر جلد کتاب عشق نامرئی

بریده‌هایی از کتاب عشق نامرئی

۴٫۰
(۱۰)
به عقیدهٔ من در انتهای این صفحه، ساموئل هایمان نه تنها دست از نوشتن کشیده بلکه بی‌باکانه دست از احساساتی بودن نیز کشیده است. شاید بیشتر از این اعتراف کردن باعث می‌شده از تصمیمش منصرف شود و بین ما بماند... بی‌باکی و ترس بسیار به هم نزدیک‌اند، دو روی یک سکهٔ احساسند.
Baseer Koushan
در دوران کودکی‌ام، آرگو بو داشت ولی پدرم نداشت. او فاصله‌اش را با من حفظ می‌کرد، بوی هیچ چیز نمی‌داد. به جز بوی تمیزی. منظورم این است که او بوی تمدن می‌داد، بویی که از بطری‌ها می‌آمد، ادوکلن یا ضدعفونی کننده‌ها، بوی یک مرد، بوی یک دکتر، فقط آرگو بویی که داشت مال خودش بود و من بوی او را می‌دادم. مرا نگاه کرد و من به جای او گفتم. «مثل یک مادر...»
Baseer Koushan

حجم

۱۵۸٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۲۰۴ صفحه

حجم

۱۵۸٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۲۰۴ صفحه

قیمت:
۳۰,۰۰۰
تومان
صفحه قبل۱
...
۳
۴
صفحه بعد