بریده‌هایی از کتاب حکمت روزانه موفقیت

نمی‌توان خود را بر اساس توقع و انتظار دیگران شکل داد و زندگی را بر پایه‌ی قوانین وضعی آنها پیش برد. چرا که این روش مانع از رسیدن به موفقیت و کامیابی در زندگی می‌شود.

شکست تنها یک عقیده و قضاوت است که ریشه در ترس دارد و می‌توان آن را با علاقه به خود، علاقه به شغل خود، اطرافیان و علاقه به جهانی که در آن زندگی می‌کنیم، از بین برد.

یکی از بالاترین مراحلی که در زندگی می‌توان به آن رسید، مرحله‌ای است که در آن مستقل و بدون وابستگی به نظرات مثبت دیگران زندگی کنی.

از دو حال خارج نیست: یا امکان کنترل مسائل و اتفاقاتی که در زندگی می‌افتد را دارید ...، یا کنترل اتفاقات از دست شما خارج است. در حالت اول بهتر است از این امکان به‌نحو احسن استفاده کنید و در حالت دوم که از دست شما کاری ساخته نیست، بهتر است انرژی‌تان را با نگرانی هدر ندهید.

آیا تا به حال متوجه این موضوع شده‌ای که جر و بحث کردن با کسی که روی نظرش پافشاری نمی‌کند، چقدر مشکل است؟

داشتن آزادی عمل در زندگی روزمره و انجام امورات شخصی، تا حدی صحیح است که حقوق مشابهِ دیگر افراد پایمال نشود.

نسبت به تمام کسانی که تا به حال به تو جواب منفی داده‌اند، قدردان باش. زیرا به خاطر همین جواب آنها بوده که تصمیم گرفته‌ای خودت همه‌ی مشکلات را از سر راه برداری.

جدا از موقعیت فعلی‌تان در زندگی، باید بدانید که هر یک از ما تعهدی معنوی در مورد این که همیشه شکرگزار و خوشحال باشیم داده‌ایم و مجبور نیستیم با احساسی به غیر از احساس خوشبختی زندگی کنیم.

در هر شرایط سختی باید از خود پرسید: آیا من قسمتی از مشکل هستم، یا قسمتی از راه‌حل مشکل؟

مطمئن باش که هر چیزی دقیقاً در زمان و مکان خاص خودش، به همراه افراد مناسب خودش، اتفاق خواهد افتاد.

از جمله بی‌فایده‌ترین و پوچ‌ترین احساسات در گذران زندگی، یکی احساس گناه نسبت به خطاها و اشتباهات گذشته و دیگری احساس نگرانی نسبت به آنچه در آینده امکان وقوع دارد، هستند.

ارزش واقعی خودت را با تعداد کارهایی که در زندگی به نتیجه رسانده‌ای برابر ندان. موفقیت در انجام کارها معرف واقعیت تو نیست. اگر این‌طور بود با عدم موفقیت در کارها، واقعیت وجود تو هم زیر سؤال می‌رفت. برایش اسمی انتخاب کن و اگر توانستی به فهرست آرزوهایت اضافه‌اش کنی ... پس توانایی رسیدن به آن را حتماً داری. توانایی موفق شدن در هر زمینه‌ای را داری ... هر زمینه‌ای که فکرش را بکنی!

به‌زودی به این نتیجه خواهی رسید که ترس از به اندازه‌ی کافی نداشتن، چشم خیلی‌ها را به روی اینکه همین حالا هم به اندازه‌ی کافی دارند، می‌بندد. شما در به وجود آوردن افکارتان نقش دارید. افکارتان، قصد و نیت شما را شکل می‌دهند و در نهایت نیت هر کس معرف واقعیت او خواهد بود. این دنیا به خودی خود هیچ‌گونه استرس و نگرانی‌ای به وجود نمی‌آورد و فقط انسان‌ها هستند که با افکار منفی‌شان، برای خود و دیگران استرس و نگرانی به وجود می‌آورند.

اگر قویاً باور داری که برای هدفی خاص به این دنیا آمده‌ای، پس باید انرژی‌ات را در راه رسیدن به این هدف صرف کنی. وقتی صحبت از رسیدن به هدفی خاص می‌شود، پول و مادیات رفته‌رفته اهمیت خود را از دست می‌دهند. قلباً باور داشته باش که در این لحظه کامل هستی و نیاز به چیز دیگری برای کامل شدن نداری. آن‌گاه مشاهده خواهی کرد عوامل بیرونی‌ای که قبلاً برای کامل شدن به دنبالشان بودی، چگونه اهمیتشان را رفته‌رفته از دست می‌دهند. برای داشتن زندگی‌ای که همیشه آرزویش را داشته‌اید، باید با اطمینان کامل به سمت آرزوهایتان قدم بردارید ... در این صورت مطمئن باشید که موفقیت متعلق به شما خواهد بود.

این اصل را به خاطر بسپار: وقتی دید خود را نسبت به آنچه در اطرافت هست تغیر دهی، در مقابل آنچه در اطرافت هست تغییر می‌کند. به‌طور کلی دید هر کس نسبت به زندگی و اطرافش، اسبابی بی‌نهایت قوی است که می‌تواند او را در رسیدن به خواسته‌هایش یاری دهد. همیشه تصویری واضح و روشن از آنچه به دنبالش هستی در ذهن داشته باش و هیچ‌گاه اجازه نده که این هدف و انگیزه‌ی رسیدن به آن در فکرت کم‌رنگ شود، یا از بین برود. امروز در انجام کاری که به آن علاقه داری و همچنین علاقه ورزیدن به کاری که انجام می‌دهی، صادقانه تلاش بیشتری کن.

به یاد داشته باش که اگر بتوانی چیزی را در ذهنت تجسم کنی، پس می‌توانی آن را وارد این دنیای مادی هم بکنی. اگر در هم‌جهت کردن فکر با موفقیتی که لیاقت به دست آوردنش را دارید شکست خوردید، آن‌گاه نیرو و سنگینی افکار بیهوده مانع رسیدن شما به نقطه‌ی تعادل در زندگی می‌شوند. هر لحظه‌ای در زندگی که با ناراحتی، ناامیدی، عصبانیت، یا دلخوری از رفتار دیگران سپری می‌شود، نشان‌دهنده‌ی این است که از زیر مسئولیت نظارت و کنترل بر زندگی خود شانه خالی کرده‌اید. از جمله بی‌خاصیت‌ترین احساسات در زندگی، یکی احساس گناه است و دیگری احساس نگرانی.

هر وقت توانستی در حالت سکوت بر احساس نفرت و بیزاری غلبه کنی، آن‌گاه می‌توانی بر بسیاری از حس‌های منفی و نکبت‌بار دیگر هم غلبه کنی. سعی کن اثر خداوند را در همه جا و همه‌ی موجودات زنده مشاهده کنی و به این موضوع توجه داشته باش که چگونه تا به امروز نیکی و برکت توسط این اثر وارد زندگی‌ات شده و در آینده هم به همین منوال زندگی‌ات را تحت تأثیر خودش قرار خواهد داد. شهرت اعتباری است که توسط دیگران ساخته می‌شود پس در نتیجه نمی‌توانید آن را کنترل کنید. اما هر کس می‌تواند روی شخصیت و خصوصیات اخلاقی‌اش نظارت و کنترل داشته باشد.

وقتی در ابتدا وارد اجتماع می‌شوید، این شما هستید که نوع رفتارتان را انتخاب می‌کنید. حال ممکن است رفتار شما مورد پسند عده‌ای و موجب نارضایتی عده‌ای دیگر شود ... به‌طور کلی ماهیت اجتماع بدین گونه است. با اینکه احتمال دارد بعضی وقت‌ها صدایی که از درونتان می‌شنوید غیرمنطقی به نظر برسد، اما در هر صورت این صدا متعلق به شخص شماست. بنابراین توجه به این الهام درونی که ماهیتاً تحت تأثیر نظر دیگران نیست و عمل کردن به آن امری ضروری است.

اگر خود را در قیدوبند اینکه هر چیزی باید مسیر خاصی را طی کند، انداختی ... آن‌گاه در زندگی رنج خواهی کشید. انسان تنها زمانی احساس بی‌نیازی می‌کند که عمیقاً باور داشته باشد برای رسیدن به خوشبختی، همه‌ی اسباب و وسایل لازم را در اختیار دارد. با چنین بینشی می‌توان همه‌ی لحظات زندگی را جشن گرفت. دفعه‌ی بعدی که به خاطر نظر و فکر شخصی خاص نگران شدی، خود را در جلوی این شخص تصور کن و در حالی که به چشمانش نگاه می‌کنی به او بگو: برایم اهمیت ندارد درباره‌ی من چه فکر می‌کنی.

در این دنیای بی‌کران که ابتدا و انتهای آن نامشخص است، گذشته وجود ندارد. حقیقت وجود شما چیزی جدا از کاری است که انجام می‌دهید، پس ارزش خود را با شغل و دستاوردهایتان یک‌سان ندانید. سعی کن خودت را از قیدوبند قیمت گذاشتن روی داشته‌ها، کارها و گفته‌هایت آزاد کنی. در مقابل همیشه کاری را انجام بده که قلبت به آن گواه می‌دهد، بدون در نظر گرفتن اینکه از نظر مادی مقرون‌به‌صرفه هست یا نه. ریسک، فقط فکر یا ایده‌ای است که از نظر شما اجرا کردنش غیرممکن است.