بریده‌هایی از کتاب حکمت روزانه موفقیت

اگر وارد بازی زندگی شده‌اید، پس باید بدانید که جدا از میزان استعدادها و توانایی‌هایتان، موفقیت‌ها و شکست‌های متعددی پیش رو خواهید داشت. داشتن ارتباطات گسترده و قوی هیچ‌گاه بی‌فایده نیست. چرا که درست مانند تصاعد هندسی با ایجاد هر رابطه‌ی جدید، ارتباطات دیگر شخص هم قوی‌تر می‌شوند. بدان که خداوند هیچ‌وقت چیزی خارج از حیطه‌ی توانایی‌های تو، بر سر راهت قرار نمی‌دهد. احساس ترس، فقط در اثر آن دسته از افکار غیرواقعی به وجود می‌آید، که خودشان را به‌صورت واقعی جلوه می‌دهند.

اگر با زیر و رو کردن افکارتان متوجه شدید که در مسیر اشتباه حرکت می‌کنید، می‌توانید با افکار جدید (دور برگردان) خود را وارد مسیر درست کنید. بدان که رسیدن به هر آرزویی امکان‌پذیر است و تا زمانی که فکرت را روی هدف متمرکز نگه داری ... کمک مورد نیاز برای رسیدن به این آرزوها، خودبه‌خود فراهم می‌شود. همیشه باید افرادی را که در گذشته باعث ایجاد انرژی منفی در زندگی شما شده‌اند، در ذهن نگه داشت و سعی کرد با جستجو در اعمال و رفتار به‌ظاهر ناپسندانه‌ی آنها، نکات مثبت و سازنده پیدا کرد.

جدا از موقعیت فعلی‌تان در زندگی، باید بدانید که هر یک از ما تعهدی معنوی در مورد این که همیشه شکرگزار و خوشحال باشیم داده‌ایم و مجبور نیستیم با احساسی به غیر از احساس خوشبختی زندگی کنیم. نقطه‌ی مقابل شجاعت، پیروی کورکورانه است نه ترس. چرا نباید به زندگی همچون طرحی از پیش تعیین‌شده نگاه کرد؟ طرحی که هر یک از ما قبل از ورودمان به این دنیا، یک بار در آن شرکت کرده‌ایم؟ با چنین طرز فکری، به‌جای مقصر دانستن دیگران و شرایط، خود به زیر بار مسئولیت می‌رویم و متعاقباً هدف را پیدا خواهیم کرد.

رسیدن به کامیابی، درست مانند رسیدن به هر چیز دیگری در زندگی است: نباید خود را به آن وابسته کرد و نباید به آن آن‌قدر اهمیت داد که مسیر زندگی را به هر جهتی تغییر دهد. هر وقت اطمینان جای شک و تردید را در زندگی گرفت، آن‌گاه می‌توان توانایی موفق شدن در زمینه‌ی رسیدن به هدف را در خود ایجاد کرد. در تک‌تک روزهای زندگی، که هر یک شبیه به سفری کوتاه و یک‌روزه هستند، سعی کن به صدایی که از درونت می‌آید و تو را در گرفتن تصمیم‌های درست کمک می‌کند، گوش کنی، نه به نظرات دیگران. هم‌دلی و عشق به همراه هم، روند هر چیزی را در این دنیا راحت و ملایم می‌کند.

حتی اگر نمی‌دانی کدام مسیر را باید انتخاب کرد و مقصد کجاست، باز هم باید تجسم هدف در ذهن را تمرین کرد. اگر اعتماد به نفس پائینی داری، به‌جای نشستن و دست روی دست گذاشتن، از جایت بلند شو و کاری انجام بده که باعث شود احساس بهتری نسبت به خودت پیدا کنی. هر گاه با سعی و کوشش، در زمینه‌ی تسلط بر نفس قدمی برداشتی و به خاطر سپردی که رفتار هر کس متعلق به شخص اوست و تا زمانی که خود ما اجازه ندهیم، رفتار دیگران نمی‌تواند باعث ناراحیتمان شود، آن وقت است که دیگر به عنوان شخصی ضعیف و بی‌اراده مورد هدف‌گیری دیگران قرار نمی‌گیری.

سعی کنید با انساهای مثبت و سازنده ارتباط نزدیک داشته باشید. انسان‌هایی که شگفت‌انگیز بودن شما را می‌بینند، انسان‌هایی که ارتباط خودشان با خدا را دائما حس می‌کنند و افرادی که خداوند شادی و نشاط را در وجودشان جلوه‌گر ساخته است. برای رسیدن به موفقیت، راه و مسیر خاصی وجود ندارد. موفقیت حالتی درونی است که می‌توان آن را با سعی و کوشش همراه کرد. سعی کن با افراد موفق بیشتر در ارتباط باشی. البته برای این کار لازم است ابتدا انسان‌های مثبت و الهام‌بخش را بشناسی. همان افرادی که با پا گذاشتن روی غرورشان به پوچ بودن این دنیا پی برده‌اند.

اگر هنوز در شغل و حرفه‌ای که در دوران نوجوانی انتخاب کرده‌ای مشغول به کار هستی، کمی درباره‌ی آن فکر کن و از خود بپرس: آیا هنوز هم برای پیدا کردن شغل مناسب از راهنمایی و نصیحت یک نوجوان استفاده می‌کنم؟ می‌توان خودبرتربینی را با توجه به آن ذره‌ی معنوی که در وجود هر کسی جلوه دارد، از بین برد. نباید دیگران را بر اساس ظاهر، دستاوردها و ثروتشان ارزیابی کنید. به خاطر داشته باشید که از دید خداوند همه‌ی ما برابر و یک‌سان هستیم. حقیقت این است که اگر یکی از ما موفق شود، همه‌ی ما موفق شده‌ایم.

راه رسیدن به تصویر بزرگ‌تر (تصویری که هدف و آنچه حائز اهمیت است را مشخص می‌کند) برای هر کسی متفاوت است، آنچه برای همه مشترک است رسیدن به این درک است که این تصویر دقیقاً روبه‌روی شما قرار دارد. انسان‌های فعال می‌گویند: موقعیت فعلی‌ام خوب است، اما باز هم جای پیشرفت دارم. عادت به بدبینی و دیدن نقاط ضعف دیگران، خود گواه بر این است که چه نوع انرژی‌ای را به‌صورت روزانه وارد جریان زندگی خود می‌کنیم. انسان‌هایی هستند که هفتاد سال زندگی می‌کنند و در مقابل انسان‌هایی هم هستند که با هر توجیه و بهانه‌ای، یک سال را هفتاد بار تکرار می‌کنند.

اگر در حال حاضر احساس کمبود، غم و اندوه، افسردگی، تنهایی و ناتوانی در رسیدن به خواسته‌هایتان می‌کنید ... مطمئن باشید که اگر دقت کنید به این نتیجه می‌رسید که خودتان این انرژی‌ها و حالت‌های منفی را به سمت زندگی‌تان جذب کرده‌اید. به‌طور کلی چه در حیطه‌ی کاری و چه در زندگی شخصی، هر چه برای رسیدن به شئ یا منفعتی بیشتر پافشاری کنید، از رسیدن به آن کم‌تر لذت خواهید برد. انسان‌های موفق می‌آموزند که چگونه به انتها فکر کند. بدین معنی که قبل از به واقعیت پیوستن آرزویشان، آن را تجربه می‌کنند. شما هم می‌توانید از این روش استفاده کنید.

اصل و واقعیت هر کس با دستاوردها و کارهایی که انجام می‌دهد، تعریف نمی‌شود. تو، موجودی الهی با توانایی‌های نامحدود هستی که در نقش یک انسان موفق، چیزهایی را در زندگی به دست آورده‌ای. این چیزها معرف اصل و واقعیت تو نیستند. یک انسان موفق کسی نیست که درآمد زیادی داشته باشد. انسان موفق کسی است که در انجام هر کاری، موفقیت را به وجود آورد و پول فقط یکی از پیامدهای این موفقیت است. آیا تا به حال به این موضوع فکر کرده‌اید که شما، مجموعه‌ای از انتخاب‌ها و تصمیماتی هستید که تا به این لحظه در زندگی خود گرفته‌اید؟

زمانی را برای تمرکز و مراقبه در نظر بگیرید و سعی کنید صدای خداوند را در درونتان بشنوید. مراقبه به شما امکان می‌دهد تا به‌صورت آگاهانه با خالق خود ارتباط برقرار کنید و در هر زمینه‌ای به موفقیت برسید. رشد و ترقی جسم و ماده همواره با محدودیت همراه است، اما برای رشد فکری و افزایش آگاهی هیچ محدودیتی وجود ندارد. همیشه سعی کن از خودت انرژی خالص و آرامش‌بخش بروز دهی، تا روی اطرافیان و کسانی که با تو در ارتباط هستند، تأثیری مثبت داشته باشی. در این صورت، حضور تو باعث آرامش و امنیت خاطر دیگران خواهد شد. در هر شرایط سختی باید از خود پرسید: آیا من قسمتی از مشکل هستم، یا قسمتی از راه‌حل مشکل؟

سعی کن با تلاشی آگاهانه، نقاط مثبت و زیبایی‌های دیگران را ببینی و از این به بعد به نقاط ضعف دیگران مثل کلیشه‌ای بودن آنها توجهی نداشته باشی. همچنین از شرکت در بحث و گفتگوهایی که پیرامون قضاوت روی دیگران شکل می‌گیرند، خودداری کن. شبیه‌سازی و تجسم در ذهن یکی از قوی‌ترین و مؤثرترین راه‌ها برای واقعیت بخشیدن به خواسته‌ها و اهداف است. دنبال کردن کاری که بدان علاقه دارید، پایه و اساس رسیدن به فراوانی و وفور نعمت در زندگی است.

پول همانند سلامتی، عشق، خوشی و دیگر جنبه‌های موفقیت، که اکثر انسان‌ها به دنبال آنها هستند، همه در نتیجه هدف‌مند زندگی کردن به دست می‌آیند و نمی‌توان هر کدام را به عنوان هدفی مستقل به‌حساب آورد. آنچه در پایان کارها به وجود می‌آید، نتیجه‌های مختلف است. در انتهای کار، چیزی به عنوان شکست وجود ندارد. اگر پایتان لغزید و سُر خوردید، به این معنی نیست که ارزش شما پائین آمده است. فقط این معنی را می‌رساند که باید از اشتباه خود درسی بگیرید. با کار کردن روی مشکلات و نقاط ضعف از طریق تعیین اهداف کوچک روزانه، که موفقیت جزئی از تار و پود آنهاست، مشکلات به خودی خود حل خواهند شد.

به تمام اتفاقات و افرادی که در زندگی بر سر راهتان قرار گرفته‌اند به دیده‌ی نیک نگاه کن و بدان که همه‌ی آنها نقشی مثبت و سازنده برای تو داشته‌اند. در این دنیا هیچ چیز تصادفی و بدون علت نیست. دائماً به خود یادآوری کن که وجود من در این دنیا علتی دارد و این علت مطمئناً ذخیره‌ی چیزهای مادی نیست.

اگر افکارتان را روی کمبودهای خود در زندگی متمرکز کنید، طبق اصل بالا همین کمبودها در زندگی‌تان بیشتر و بیشتر می‌شوند. برای کسانی که هیچ‌وقت چیز جدیدی را امتحان نمی‌کنند، ترس از شکست، تبدیل به ترس از موفقیت شده است. آگاه باش که هر چه بیشتر ارزش و انسانیت خود را به عوامل بیرونی ربط بدهی، این عوامل قدرت بیشتری در کنترل کردن تو پیدا می‌کنند. باید به‌طور دائم به خود یادآوری کرد که هر یک از ما عضوی معنوی از وجود خداوند هستیم. احساس ناامیدی و نداشتن لیاقت در مورد لطف و رحمت خداوند درست مانند این است که وجود روح خود را انکار کنید.

اعتقاد به اینکه نحوه‌ی تفکر و رفتار همیشه باید به‌گونه‌ای باشد که تا به حال بوده، در حقیقت نوعی مخالفت با رشد و پیشرفت خود است. افرادی که بر خود برچسب تاریخ‌گذشته می‌چسبانند، معمولاً بر این باورند که دیگر هیچ فایده و خاصیتی ندارند و هیچ‌گاه هم نمی‌توانند این وضعیت را تغییر دهند. اگر کسی احساس می‌کند که مانند یک کالای تاریخ‌گذشته کنار گذاشته شده است، بدین معنی است که از خیلی وقت پیش، رشد و پیشرفت او متوقف شده است. انسان به هر چیز فکر کند برایش پیش می‌آید.

اگر با مشکلی مواجه شدی، در خود فرو رو، با خودت خلوت کن و آن‌گاه راه‌حل را از درون پیدا کن. بدون اینکه دیگران متوجه شوند و بدون هیچ‌گونه چشم‌داشتی (حتی یک تشکر ساده ...) به اطرافیانت نیکی کن. آن‌گاه ببین که خداوند در واکنش به این اعمال نیک، چگونه با تو مهربانی می‌کند. آنچه درباره‌ی خود و قابلیت‌هایتان باور دارید، بهترین عامل تعیین‌کننده در میزان موفقیت و خوشبختی شماست. با تجسم هدف در ذهن و به‌کارگیری اراده در جهت رسیدن به آن، می‌توان هر شرایط سخت و دشواری را پشت سر گذاشت.

نمی‌توان همیشه نفر اول بود، همیشه در مسابقه برنده شد، همیشه مدال افتخار گرفت، یا همیشه شاگرد اول کلاس شد ... اما می‌توان در تمام مسیر زندگی خود را به عنوان فردی مهم و ارزش‌مند باور داشت. به‌طور کلی در هر مرحله‌ای از زندگی، هر چه بیشتر ببخشی، بیشتر هم دریافت خواهی کرد. اعتماد به نفس از واقعیت وجود خود شخص ریشه می‌گیرد، نه از اکتسابات و تأیید اطرافیان. داشتن یا نداشتن، در دسترس بودن یا در دسترس نبودن، میزان موفقیت و خوشبختی کسی را تعیین نمی‌کند. در مقابل، میزان موفقیت در متقاعد ساختن خود به آنچه که ارزش حقیقی دارد، تعیین‌کننده‌ی میزان خوشبختی است.

به‌طور کلی افکار تأثیر زیادی روی فرد می‌گذارند. تغییر یک فکر منفی و تمرکز بر روی فکری مثبت و سازنده، باعث افزایش انرژی شخص و در نتیجه قوی‌تر شدن او و میدان انرژی اطرافش می‌شود. در انجام کارهای روزمره اعتماد، نیک‌بینی، قدردانی، احترام، لذت و عشق را پیشه‌ی خود کن. بعضی از انسان‌ها بر این باورند که کمبودها و نواقصی که در زندگی دارند، ناشی از بدشانسی آنهاست، غافل از اینکه ممکن است بینش و سیستم فکری آنها تحت تأثیر نقطه‌ضعف بدبینی باشد. برای دستیابی به موفقیت در تمام زمینه‌ها، باید فکر را روی قدردانی نسبت به آنچه هستیم و آنچه در اختیار داریم تمرکز داد.

در زندگی هر آنچه از مادیات در اختیارتان قرار می‌گیرد، بدین منظور است که نوعی رفاه نسبی برای شما فراهم آورد. نباید اجازه داد که این متعلقات مادی شما را اسیر خود کنند. خلاقیت‌ها و استعدادهای منحصربه‌فرد شما، فقط منتظر این هستند که نیروی اراده را با تصمیمی که می‌گیرید همراه کنید. نمی‌توان با بی‌رحمی، سستی، خودخواهی و ... اشخاص مهربان، محکم و خیرخواه را به طرف خود و زندگی‌مان جذب کنیم. برای جذب هر نوع انرژی‌ای ابتدا باید خودمان آن انرژی را تولید کنیم. انتخاب مسیر به عهده‌ی خودتان بوده، پس اگر به بن‌بست خوردید ... می‌توانید مسیر دیگری را انتخاب کنید.