کتاب رهبران نوین (قدرت هوش هیجانی در رهبری)
۳٫۰
(۲)
پیوند با رویاها، شور و انرژی و هیجان را در زندگی برمیانگیزد.
S
در بریتانیا، دولت در یک مطالعه به تحلیل شیوههای رهبری در ۴۲ مدرسه پرداخت و سبکهایی را که باعث پیشبرد موفقیت تحصیلی در دانشآموزان میشد، شناسایی کرد. در ۶۹ درصد از مدارسی که بهترین کارکرد را داشتند، مدیر مدرسه دارای حداقل چهار توانایی از سبکهای مولّد همافزایی در رهبری بود. اما در دوسوّم مدارسی که عملکرد ضعیف داشتند، مدیر تنها به یک یا دو رویکرد رهبری متکی بود؛ آن هم عموماً رویکردهای ناسازگار. حلقهٔ مفقودهٔ داستان، فضای کار بود: وقتی مدیران مدارس در استفاده از سبکهای رهبری انعطافپذیر بودند (مثلاً رو در رو با معلمان به گفتگو مینشستند) اهداف شوق برانگیز ترسیم میکردند و یا اینکه در صورت لزوم تنها گوش فرامیدادند؛ فضای کاری برای معلمان بسیار مثبت بود. اما وقتی خشک و سختگیرانه به یک سبک ـآن هم رویکرد آمرانهـ بسنده میکردند، روحیهٔ معلمان به شدت تخریب میشد.
بنابراین هر چقدر که رهبر بتواند از سبکهای گوناگون بهرهمند شود، نتایج بهتری خواهد گرفت.
S
استعداد منحصر به فردی که موفقترین مدیرعاملان را از دیگران متمایز میکرد، مجموعهای از توانمندیهای هوش هیجانی را شامل میشد. مدیرعاملان موفق، وقت بیشتری را برای پرورش مدیران ارشد خود صرف میکردند، به رشد فردی ایشان به عنوان همکار اهمیت میدادند و روابط شخصی خود را نیز با آنها گسترش میدادند. غایبین اصلی در فهرست تواناییهای رهبران رذل (!) عبارت بودند از همدلی، همکاری ماهرانه و اهمیت به رشد افراد. به علاوه هر جا که مدیرعاملان از تواناییهای هوش هیجانی برخوردار بودند، سوددهی و رشد پایدار نیز بالا بود؛ بسیار بالاتر از شرکتهایی که مدیرعاملانشان فاقد این تواناییها بودند.
S
رهبری، اکتسابی است البته روند سادهای ندارد؛ زمانبر است و مسئولیت میطلبد. اما مزایای حاصل از رهبری همراه با هوش هیجانی پرورش یافته، چه برای شخص و چه برای سازمان، نه تنها ارزشمند بلکه نشاطآور است.
S
فرض کنید پانزده سال بعد در زندگی ایدهآل خود، کجا ممکن است مشغول خواندن این کتاب باشید؟ چه کسانی اطرافیان شما را تشکیل خواهند داد؟ محیط زندگیتان چه حس و حالی خواهد داشت؟ روز یا هفتهٔ خود را چگونه خواهید گذراند؟ نگران عملی بودن این زندگی ایدهآل نباشید. بگذارید ذهنتان این تصویر را خلق کند و خود را در قالب آن ببینید.
آزادانه راجعبه تصور خود از پانزده سال بعد بنویسید، یا اینکه صدای خود را ضبط کرده و یا با دوستی مورد اطمینان دربارهٔ آن گفتگو کنید. بسیاری از مردم پس از این تمرین حس میکنند که انرژیشان تخلیه شده و نسبت به قبل بیشتر احساس خوشبینی میکنند. این نوع تصویرپردازی از آیندهٔ ایدهآل، شیوهای توانمند برای پیوند با امکان واقعی تغییر در زندگی است.
S
تغییر عادت کار دشواری است. کافی است انبوه تصمیماتی را که هر سال میگیرید و موفقیت و ناکامیهای حاصل از آن را به یاد آورید. هرگاه فرد بخواهد عادات فکری یا رفتاری خود را تغییر دهد، باید دهها سال آموختههای پیشین خود را که به واسطهٔ سالیان سال تکرار در مدارهای عصبی مغز ریشه دوانیده، کنار بگذارد.
S
موفقترین افراد در برقراری ارتباط، بهتر از همه گوش میدهند و «خوب گوش دادن» توانایی کلیدی رهبران مردمسالار است. این رهبران با ایجاد فضای مناسب به کارکنان ثابت میکنند که خواهان شنیدن افکار و نگرانیهای آنها هستند و همیشه وقت شنیدن آن را دارند؛ به علاوه اینکه همکاران خوبی هستند ودرست مثل بقیهٔ اعضای گروه تلاش میکنند و خود را فرادست دیگران نمیبینند.
S
در واقع فکر کردن به تغییر میتواند افراد را نگران موانع احتمالی کند. گاهی افراد پس از آن هیجان اولیه در مورد آیندهٔ ایدهآل خود، از اینکه اکنون در چنین شرایطی زندگی نمیکنند دچار سرخوردگی میشوند. اینجاست که یادآوری نقش مغز در احساسات به کمک میآید. همان طور که در فصل دوم بحث شد، فعالیت بخش چپ قشر پیشین مغز به ما امید و انگیزه میدهد و امکان لذت بردن از دستیابی به هدف ایدهآل را در ما فراهم میکند. همین احساس به ما در عبور از موانع نیز یاری میدهد.
برعکس اگر بهجای تصویر نیرومند زندگی ایدهآل، بر موانع تمرکز کنیم؛ احتمالاً بخش راست قشر پیشین مغز فعال شده و اسیر بدبینی میشویم و با از دست دادن انگیزه، امکان موفقیت نیز از ما سلب میشود.
S
رهبران برجسته با استفاده از ترکیبهای گوناگونی از توانمندیهای رهبری دست به همافزایی میزنند. برای مثال، شاید یک رهبر در اعتماد به نفس، انعطافپذیری، ابتکار عمل، میل به موفقیت، همدلی و توان توسعهٔ استعداد در دیگران برتر باشد و رهبری دیگر در خودآگاهی، صداقت، آرامش به هنگام تنش، آگاهی سازمانی، نفوذ و همکاری.
برخورداری از تواناییهای بیشتر هوش هیجانی، باعث کارآمدی افزونتر رهبران میشود چون انعطافپذیری لازم را برای برخورد با مقتضیات گوناگون ادارهٔ یک سازمان کسب میکنند. هر سبک، از تواناییهای مختلف هوش هیجانی بهره میگیرد. رهبران برتر قادرند از رویکرد مناسب در زمان مناسب استفاده کنند و در صورت نیاز به سبکی دیگر روی آورند. آنانی که فاقد تواناییهای زیربناییاند از منابع محدودتری در رهبری برخوردارند و به همین دلیل اغلب به یک سبک بسنده میکنند
S
در این میان همدلی، شرط لازم برای کارآمدی اجتماعی در زندگی شغلی است. افراد همدل در تشخیص و برآوردن نیازهای اربابرجوع، مشتریان و یا زیردستان خود خبرهاند؛ راحت میتوان سراغشان رفت و دوست دارند حرف مردم را بشنوند؛ با دقت حرفها را گوش میکنند، نگرانیها را میفهمند و درست واکنش نشان میدهند. در واقع همدلی، کلید استفاده از استعدادهاست.
S
حجم
۳۵۲٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۳۴۴ صفحه
حجم
۳۵۲٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۳۴۴ صفحه
قیمت:
۲۲,۰۰۰
تومان