بریده‌های کتاب عربی معاصر (۱): خواندن و فهمیدن متون عربی
کتاب عربی معاصر (۱): خواندن و فهمیدن متون عربی اثر امیر امینی

کتاب عربی معاصر (۱): خواندن و فهمیدن متون عربی

دسته‌بندی:
امتیاز:
۲.۹از ۴۵ رأی
۲٫۹
(۴۵)
ای علی! روز قیامت همه چشم‌ها به جز سه چشم گریان است؛ چشمی که در راه خدا بیدار است، چشمی که در مقابل محارم خدا بسته می‌شود و چشمی که از ترس خدا می‌گرید.
ادریس
خداوند متعال در تورات به موسی علیه السلام می‌گوید: حکمت را بزرگ شمار، چرا که من حکمت را در قلب هیچ کس قرار ندادم، مگر این‌که خواستار آمرزش او بودم
Ms
" اگر از گناهان بزرگی که از آن نهی شده‌اید، اجتناب کنید، گناهان کوچک شما را می‌پوشانیم و در جایگاه خوبی شما را وارد می‌سازیم ".
ادریس
از رسول‌خدا صلی‌الله علیه و آله و سلم نقل است: " همانا این دین متین و استوار است؛ پس با نرمی و ملایمت وارد آن شوید و بندگان خدا را از (انجام) عبادت خداوند بیزار نکنید".
Golam
امیر المؤمنین (علیه‌السلام) به دو فرزندشان امام حسن و امام حسین علیهماالسلام می‌فرماید: " شما و تمام فرزندانم و خانواده‌ام، و هرکس که این سخن من به گوشش می‌رسد را به تقوای خدا و نظم در کارتان سفارش می‌کنم ".
ادریس
خداوند متعال در تورات به موسی علیه السلام می‌گوید: حکمت را بزرگ شمار، چرا که من حکمت را در قلب هیچ کس قرار ندادم، مگر این‌که خواستار آمرزش او بودم
Ms
نظم و انضباط در عبادت، و منظور از آن میانه روی و اعتدالی می‌باشد که با رعایت استمرار و پیوستگی در عبادت، مفید واقع می‌شود.
Golam
شخصی از مردم به او گفت: مگر تو با ما گوسفندچرانی نمی‌کردی، پس از کجا این حکمت را فراگرفتی؟ او گفت: " (با) راستگویی، امانت داری و ترک کردن کاری که به من مربوط نمی‌شد...".
غوطہ‌ور🪐🌱🌊
الدَرْسُ لأوَّلُ: لُقْمَانُ الحَکیْمِ قرأت بأن قبل أیجعل الله لقمان الحکیم حکیمً کان مولی لتاجر، و هو خدوم و مطیع لسیده، و فی یوم من الأیام، اشتری التّاجر بطیحاً أحمر، وفتح بطیخةً و أراد أن یأخذ منه قطعةً، فوجدها مرّةً جدّاً؛ بحیث لذعت المرارة فمه ولسانه. و أراد ان بمتحن عبده لقمان، فأعطی البطیخة له وقال: کل من هذا البطیخ. أخذ لقمان البطیخة؛ وأکلها، ولم یقل شیئاً عن مرارتها. فسأله التّاجر: یا لقمان! البطیخة کانت مرّة بحیث لم أتمکن من أکلها؛ من شدة مرارتها، کیف أکلتها؟! أجاب لقمان: یا سیدی! إننی أکلت من یدیک کثیراً من الأطعمة الحلوة والطیبة، فکیف لااکل المر! و کیف أشکو؟! فلما رأی التّاجر صفاء لقمان، قال له: انک حرّ لوجه‌الله، ثم قال له: هل ترید أن تبقی عندی کصدیق أفتخربک؛ الأننی أحب صداقتک و صفاءک و حسن أخلاقک أجابه لقمان: أنا کذالک أحبک یا سیدی، لکننی أرید أن أذهب و أخلو مع ربی واعبده. فجاءه جبرئیل وقال: یا لقمان، إن‌الله أحبّک، و یقول أترید أن تکون
سپیده رزاقی
چگونه آن‌را خوردی؟ لقمان پاسخ داد: سرورم من از دستان شما، غذاهای شیرین و خوب بسیاری خورده‌ام، پس چگونه غذای تلخ نخورم و چگونه شکایت کنم؟
کاربر ۲۳۳۲۹۶۶

حجم

۱۴۷٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۱۲۵ صفحه

حجم

۱۴۷٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۱۲۵ صفحه

قیمت:
۶,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
۲صفحه بعد