بریدههایی از کتاب شهر خدا
۴٫۸
(۱۵۵)
نمیپذیرد. جان انسان که در قرآن از آن به «نفس» تعبیر شده است، آنقدر نامحدود و تزکیهپذیر است که بزرگانی مانند اولیاء خدا که در اوج پاکی بودهاند هم، هیچگاه در این مسیر متوقف نشدهاند و از تزکیه نفس باز نایستادهاند.
کاربر ۱۶۰۷۴۶۳
روزه، بهخاطر رفع موانع وصال، عامل لذتی عمیق و حلاوتی عاطفی در روزهدار عاشق میشود، که احساس نزدیکتر شدن به معشوق و بوی پیراهن یوسف را برایش به ارمغان میآورد.
کاربر ۱۶۰۷۴۶۳
روش تربیتی تزکیه، چیزی از انسان کنده میشود و یا انسان جدایی از چیزی را میپذیرد. اما در برنامههای تزکیهای دین، ممکن است آن چیزی که انسان بناست از آن جدا بشود چندان هم مورد علاقهٔ انسان نباشد. اما در عین حال آثار گرانبهایی در وجود انسان باقی میگذارند. مانند روزه که طی آن دلکندن از برخی امور طبیعی مثل خوردن و آشامیدن، کار دشواری نیست، اما اینهمه آثار نورانی و صفادهنده را بهدنبال دارد.
کاربر ۱۶۰۷۴۶۳
لااقل بیایید این سفارش امام صادق (ع) را عمل کنیم که فرمودند: «لَا یکُونُ یوْمُ صَوْمِکَ کَیوْمِ فِطْرِکَ. روز روزهات با سایر روزهایت یکسان نباشد.»
کتابخوان70
وقتی خداوند متعال از رسول خود پرسید: «ای احمد، آیا میدانی که بنده در چه زمانی به مولای خود نزدیکتر خواهد بود؟»، رسول اکرم (ص) که در مقابل علم خداوند، علمی از جانب خود ندارد، عرض کرد: «نه، ای پروردگار من»، پس خدا خودش پاسخ گفت: «إِذَا کَانَ جَائِعاً أَوْ سَاجِدا؛ هنگامی که گرسنه باشد یا در حال سجود.»
کتابخوان70
دلیل دیگر شیرینی ورود به ماه عزیز رمضان، احساس نیاز به تقرّب است، که تازه هنگامی که کمی تقرّب حاصل میشود قابل درک است. و تازه انسان میفهمد که چقدر فراق خدا تلخ بوده است. و این احساس گرمی محبت خدا و رحمت الهی است، که بهخاطر اوج سردی غفلت از او، در آغاز به سهولت درک میشود. و تازه آدم میفهمد بیرون از آغوش گرم محبت او، چقدر سرد و بیروح بوده است.
کتابخوان70
آنچه از مولا برازنده است، امر است و جبر، و آنچه برای عبد زیبنده است بیخودی و بیاختیاری است. مولا وقتی با عبد خود مشورت نمیکند و او را مختار نمیگذارد و با او آمرانه ـبه امر تکوینی یا تشریعیـ برخورد میکند، ولایت و سرپرستی خود را تجلّی داده است. و برای عبد چه لحظهای نابتر از رؤیت تجلّی این ولایت؟ حتی آن لحظههایی که مولا عبد را از اسارت اوامر تکوینی و تشریعی خود آزاد میگذارد، عبد، آن لحظات را به عشق رسیدن به لحظههای اسارت، بردباری و تحمل میکند.
تازه یک عبد، سعی میکند تمام فرصتهای اختیاری خود را هم به اجبارِ مولایش تشبه یابد. و به همین دلیل اینقدر اهل اطاعت است و معصیت نمیکند، و مدام به دنبال تشخیص تکلیف است. آنان که مزهٔ اطاعت را چشیدهاند، شیرینی همه این مطالب را در وجود خود دیدهاند.
.
چقدر نگاه بلندی دارد، آن انسانی که از اول نگران نتیجه عملش و انتهای کارش باشد. و این دعای قرآنی را همراه با نوعی ترس عاشقانه و عارفانه، در بدو ورود به رمضان زمزمه میکند: «وَقُل رَبِّ اَدخِلنِی مُدخَلَ صِدقٍ وَ اَخرِجنِی مُخرَجَ صِدقٍ وَ اجعَل لِی مِن لَدُنکَ سُلطَاناً نَصِیراً
کتابخوان70
چهارم، بناست ما در ماه رمضان بخشیده شویم و این بخشودگی آنقدر مهم است که فرستادهٔ خدا (ص) فرمودهاند: «فَإِنَّ الشَّقِی مَنْ حُرِمَ غُفْرَانَ اللَّهِ فِی هَذَا الشَّهْرِ الْعَظِیمِ؛ شقی و بدبخت آن کسی است که در این ماه باعظمت از مغفرت خدا بینصیب بماند.» آیا همین نگران کننده نیست که مبادا بخشیده نشویم؟
کتابخوان70
البته از وجوب تکوینی رمضان تا وجوب تشریعی روزه و گرسنگی کشیدنها، همه، مقدمات یک مهمانی و ضیافت عرفانی هستند، که هرکسی را به آن راه نمیدهند و برای رسیدن به آن باید خون جگرهای فراوان خورد. و اگر بخواهیم بهتر بگوییم هرکسی به آن راه نمییابد.
کتابخوان70
اینکه خدا بلافاصله پس از معتقد شدن و مؤمن شدن، از ما میخواهد به اعمال عبادی مبادرت بورزیم، و بعد از هر «الَّذینَ اَمَنوُا»، «وَ عَمِلُوا الصَّالِحَات» را اضافه میفرماید، و از همان ابتدا قبل از آنکه به مراتب بالای معنوی برسیم، برای ما دستورات ویژهای مانند روزه و نماز صادر مینماید، به این دلیل است که «عمل» بر همان «اندیشه» و «گرایش» خوبی که به خدا پیدا کردهایم اثر میگذارد، و ما را به اعماق انتخاب خوبمان میرساند و اسرار آن را برای ما روشنتر مینماید.
بر این اساس تا میتوانیم باید به عمل کردن مبادرت بورزیم و از عمل برای تربیت و تقویت روح خود مدد بگیریم.
کاربر ۱۶۰۷۴۶۳
هر انگیزهای که موجب رفتار خاصی شده باشد و هر علاقهای که پشت سر آن انگیزه قرار داشته باشد، بعد از عمل تقویت شده و فربهتر میگردد. حتی اگر یک باور، موجب رفتاری بشود، آن رفتار موجب تقویت آن باور خواهد شد.
کاربر ۱۶۰۷۴۶۳
«الَّذینَ یذْکُرُونَ اللَّهَ قِیاماً وَ قُعُوداً وَ عَلی جُنُوبِهِمْ وَ یتَفَکَّرُونَ فی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلاً سُبْحانَکَ فَقِنا عَذابَ النَّار؛ همان کسانیکه خدا را ایستاده و نشسته و به پهلو آرمیده (در همه احوال) یاد میکنند، و در خلقت آسمانها و زمین میاندیشند (و میگویند) پروردگارا! تو اینها را بیهوده نیافریدهای، تو منزهی، پس ما را از عذاب دوزخ حفظ فرما.»
کاربر ۱۶۰۷۴۶۳
«وَ أَلْهِمْنَا مَعْرِفَةَ فَضْلِهِ؛ خدایا شناخت برتریهای رمضان را به ما الهام کن.»
کاربر ۱۶۰۷۴۶۳
ای مردم! کسی که مؤمن روزهداری را در این ماه افطاری دهد، برای او در نزد خدا اجر آزاد کردن یک بنده را خواهد داشت و گناهان گذشتهاش هم بخشیده گردد.»
کاربر ۱۶۰۷۴۶۳
یکی از مشخصات مناجاتهایشان در این شهر آن است که هیچگاه درست نمیفهمی، بالاخره از سر محبت با خدا حرف میزنند و گریه میکنند یا از سر خوف و خشیت او است که ناله میکنند. با آنکه از او میترسند، هیچگاه از او فرار نمیکنند. و با اینکه همیشه به سمت او میروند و به او هم میرسند، اما این رسیدن هیچگاه به پایان نمیرسد.
گلی
آدمهای بد هم از اول آدمهای بدی نبودند، ابتدا حداقلی شدند، بعد به اینجا رسیدند. اشکال آدمهای حداقلی این است که معمولاًدر همان حداقل هم باقی نمیمانند و سقوط میکنند و از آنهم کمتر میشوند. در حالی که اگرچه حداقل را باید داشت و قدر آن را هم دانست ولی آن را آغازی برای صعود باید قرار داد، و قدم را برای جای بالاتری باید برداشت، نباید به کم بسنده کرد.
مشتاق
گویا خداوند برای یک رابطه عاشقانه از جانب بندهاش دلش تنگ شده است. دوست دارد تو هم یک بار به او عاشقانه نگاه کنی. از اینهمه حواسپرتی تو خسته شده و میخواهد تو به او توجه کنی؛ نه چون به تو و توجه تو نیازمند است، چون به تو علاقه دارد و هر دوستی دوست دارد دوستش به او توجه کند، و میخواهد تو به این وسیله ارزش پیدا کنی.
تازه تو هم که دوست او هستی، فقط فراموش کردهای؛ میخواهد به یادت بیاورد. اکثر اوقات که در خانه او میروی برای خودت میروی، او را نمیخواهی، خودت را میخواهی، و برای خودت بیشتر میخواهی. کمی جلوی ارضاء خواستههایت را گرفته است تا «او» را ببینی و ببینی که «او» را میخواهی. خدا اهل محبت است و اساساً عالم را برای محبت آفریده است.
hoda
در مورد ماه رمضان وضع معلوم است. خودِ میزبان اجازه نمیدهد تا میهمانش از لذت شام معنوی محروم شود. لذا او را از شیرینی قبل از غذا محروم میکند. روزه، یک سلسله لذّات حلال دنیا را بر ما حرام میکند، تا انسان به انواع بالاتری از لذّات، یعنی به لذّات معنوی، برسد. روزه با تضعیف وجه حیوانی وجود انسان از طریق محروم کردن او از لذتهای سطح پایین دنیایی، آن ساحت بُعد الهی انسان را تقویت میکند؛ تا انسان در فرصت این چشیدن لذت معنوی، بتواند اولاً به «بهسوی خدا رفتن» و «از خدا لذت بردن» بیشتر علاقهمند بشود، و ثانیاً با «بهسوی خدا رفتن» و «از خدا لذت بردن»، بهتر راه را یاد بگیرد.
hoda
پس تقوا، ابتدائاً یعنی پرهیز کردن از بدیها و گناهانی که خدا از آنها نهی کرده است. ولی آن روی سکهٔ این پرهیز و ترک، اجرای دستورات خدا و انجام خوبیها نیز قرار دارد. در واقع پرهیز از ترک اوامر خدا هم، مانند پرهیز از انجام نواهی خدا، هر کدام یک سوی مفهوم تقوا را نشان داده و این دو در کنار هم دو سوی مفهوم تقوا را تشکیل میدهند.
و البته این دو روی سکهٔ تقوا نباید تنها در مقام «عمل» مورد توجه قرار گیرند، بلکه در مقام «انگیزه» نیز با دو وجه ایجابی و سلبی تقوا مواجه هستیم. به این معنا که در ایجاد تقوا، هم ترس از عذاب، عامل و انگیزهساز است و هم شوق به ثواب، مؤثر است. همانطور که در اوائل بحث اشاره شد، انسان متّقی کسی نیست که تنها «ترس» عامل تقوای او شده باشد، بلکه در متن این ترس، همیشه باید آن «شوق» و محبتِ رسیدن به خدا و خوبیها هم دیده شود.
Sajede Moghadam
حجم
۱۷۸٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۸۴ صفحه
حجم
۱۷۸٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۸۴ صفحه
قیمت:
۳۵,۰۰۰
۱۷,۵۰۰۵۰%
تومان