زنده بودن و عاشق بودن حس خوبی داشت
hamtaf
آدم فراموش می کنه که برای آدمای خوب فقط اتفاقای بد نمی افته اتفاقات خوبم می افته
hamtaf
به نظر او افرادی که از جواهرات استفاده می کردن کم عقل و خودبین بودندو او هیچ زیبایی در آنها نمی دید. نقاش و هنر در هر شکلی روحش را به وجد می آوردند و او را غرق در شادی می کردندولی جواهرات اصلا.
hamtaf
اما خوب یا بد اومسیر زندگی اشرا انتخاب کرده بود. چیزی که موقع انجام این کار فراموش می شود هرچقدر هم که انگیزهٔ خوبی پشتش باشد این است که در آخر زمان از دست رفته بر نمی گردد. و یک روز بازی تمام می شود.
hamtaf
"نمی دونم این مردا چه مرگشونه. هیچوقت نمی تونن چندتا کارو با هم انجام بدن. یا این کار یا اون کار. بدون اینکه واسه چیز دیگه یا کس دیگه ای جایی باشه"
hamtaf