بریدههایی از کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید
نویسنده:جفری ای. یانگ، جانت اس. کلوسکو
مترجم:ساره حسینی عطار
انتشارات:انتشارات شمشاد
دستهبندی:
امتیاز:
۳.۷از ۵۹۶ رأی
۳٫۷
(۵۹۶)
مطیعبودن
از طریق «مطیعشدن»، شما نیازها و امیال خودتان را در جهت خشنودی و یا برآوردهکردن نیازهای دیگران قربانی میکنید. به دیگران اجازه میدهید شما را کنترل کنند چرا که تصور میکنید اگر خودتان را در اولویت قرار دهید، آنها را آزرده خواهید کرد و یا میترسید که اگر نافرمانی کنید، مجازات و یا طرد شوید. بهعنوان یک کودک، فردی که به شما نزدیک بوده، (احتمالاً یکی از والدین شما) شما را مطیع خود ساخته است. در بزرگسالی، مدام وارد رابطه با افراد سلطهجو و کنترلکننده میشوید و خود را مطیعِ آنها میسازید و یا رابطه با افراد نیازمندی را آغاز میکنید که بسیار آسیبدیدهتر از آن هستند که کمکی به شما بکنند.
hedgehog
شکست
شکست همان باوری است که باعث میشود تصور کنید که برای رسیدن به موفقیت در عرصههای مختلف مانند مدرسه، محل کار و یا عرصههای ورزشی به اندازهٔ کافی شایستگی ندارید. معتقدید که نسبت به هم ردههای خود شکستخوردهاید. بهعنوان یک کودک، به گونهای بزرگ شدهاید که در زمینهٔ کسب موفقیت احساس فرومایگی میکردید. شاید دچار اختلال یادگیری بودهاید و یا شاید هرگز برای کسب مهارتهای مهمی همچون مهارتِ خواندن، به قدر کافی آموزش ندیدهاید. سایر کودکان همیشه از شما بهتر بودهاند. شما را «نادان»، «بیاستعداد» و یا «تنبل» خطاب میکردند.
بهعنوان یک بزرگسال، تلهٔ خود را با شدتدادن به میزان شکستتان و عملکردن به گونهای که تداوم شکستتان را تضمین میکند، حفظ میکنید.
hedgehog
کمبود
این تله باعث میشود عمیقاً احساس کمبود و نقص داشته باشید. اعتقاد دارید که اساساً نسبت به هرکسی که برای شناختِ شما به شما نزدیک میشود، دوستداشتنی نیستید. ممکن است کمبود و نقص شما آشکار شود. در دوران کودکی، بهعنوان شخصیتی که در خانواده داشتهاید مورد احترام واقع نشدهاید. درعوض، برای نقصهایتان سرزنش شدهاید و خود را لایق محبت ندانستهاید. بهعنوان یک بزرگسال، از عشق و محبت میترسید. باور این مسئله که افرادِ نزدیک به شما برای شما ارزش قائل هستند امر دشواری است و بنابراین انتظار طردشدن از سوی آنها را دارید.
hedgehog
بهعنوان یک بزرگسال، ممکن است احساس کنید که زشت هستید، از نظر جنسی بیمیل میباشید، جایگاه والایی ندارید، مهارت مکالمهٔ پایینی دارید، خستهکننده و یا ناکارآمد هستید. شما دوباره طردشدگی در دوران کودکی خود را تکرار میکنید و در موقعیتهای اجتماعی احساس حقارت میکنید.
وجود طردشدگی اجتماعی در یک فرد همیشه واضح و روشن نیست. بسیاری از افرادی که دچار این تله هستند، در ملاقاتهای خصوصی بسیار راحت هستند و از نظر اجتماعی کاملاً توانمندند. تلهٔ آنها در ملاقاتهای یک نفره خود را «نشان» نمیدهد. گاهی از دیدن شدت اضطراب و انزوای آنها در مهمانیها، کلاسها، جلسات و یا در محیط کار، غافلگیر میشویم. این دسته از افراد خصوصیتی همیشگی دارند؛ خصوصیتی که باعث میشود همیشه به دنبال جایی و گروهی برای ملحقشدن باشند.
hedgehog
طردشدن از اجتماع
«طردشدن از اجتماع»، به ارتباط شما با دوستان و آشنایان مربوط میشود. مربوط به احساس دوری از تمام دنیا و احساسِ «متفاوتبودن» میشود. اگر دچار چنین تلهای هستید، در دوران کودکی توسط سایر همسن و سالان خود رانده شدهاید. در جمع گروهیِ دوستان خود جایی نداشتهاید. احتمالاً ویژگی غیرعادی داشتهاید که باعث شده به نوعی احساس متفاوتبودن داشته باشید. بهعنوان یک بزرگسال، اساساً با کنارهگیری از دیگران، این تله را در زندگی خود حفظ کردهاید. شما از بودن در جامعه و دوست یابی دوری میکنید.
احتمالاً در کودکی ویژگی خاصی در شما وجود داشته که سایر کودکان آن را نپذیرفتهاند و به همین دلیل شما را رد کردهاند و در نتیجه شما از نظر اجتماعی احساس «ناخوشایندی» داشتهاید.
hedgehog
آسیبپذیری
در هنگام آسیبپذیری، همیشه در این ترس زندگی خواهید کرد که بلایی در کمین است و هر لحظه رخ میدهد؛ حال این بلا، بلای طبیعی باشد یا وقوع یک جرم، بروز یک بیماری و یا مشکلی مالی. در زندگی احساس «امنیت» نخواهید داشت. اگر گرفتار این تله هستید، در کودکی به گونهای پرورش یافتهاید که دنیا محیطی پرخطر است. احتمالاً والدینتان بیش از حد مراقب شما و بیش از اندازه نگران امنیت شما بودهاند. نگرانیهای شما افراطی و غیرواقعبینانه هستند و با این وجود شما باز هم اجازه میدهید تا کنترل زندگی شما را بر عهده بگیرند. این افکار انرژی شما را صرف اطمینان حاصلکردن از اینکه در امان هستید میکنند. ترسهای شما ممکن است حول محور بیماریها بچرخد: ترس از حملات قلبی، ابتلا به ایدز و یا حتی جنون. این افکار میتوانند بر آسیبهای مالی متمرکز شوند: ورشکستگی و کارتنخوابی. نگرانیهای شما ممکن است درمورد سایر مسائل عمومی نیز باشد. مسائلی همچون ترس از پرواز، ترس از مورد سرقت قرارگرفتن و یا ترس از زلزله.
hedgehog
اگر در تلهٔ «وابستگی» گرفتار شوید، قادر نخواهید بود تا به گونهای شایسته و بدون دریافت کمک قابل توجهی از سوی دیگران، از عهده انجام امور روزانه خود برآیید. شما به پشتیبانی دیگران وابسته هستید و به حمایت دائمیِ آنها نیاز دارید. بهعنوان یک کودک، به گونهای بار آمدهاید که حس میکنید در نشاندادن استقلال خود ناتوان هستید. بهعنوان یک بزرگسال، به دنبال اشخاص قدرتمندی میگردید تا به آنها تکیه کنید و به آنها اجازه میدهید تا زندگی شما را هدایت کنند. در محیط کار از انجام کارهای خود عقبنشینی میکنید و نیازی به گفتن نیست که چنین کاری شما را از پیشرفت باز می دارد.
hedgehog
تلهٔ «سوءظن و بدرفتاری» شک به این که دیگران قصد دارند به طریقی به شما آسیب برسانند و یا از شما سوءاستفاده کنند. تفکری است که گمان میکنید آنها به شما خیانت میکنند، دروغ میگویند، شما را فریب میدهند، مسخره میکنند و یا به شما آسیب جسمانی میرسانند. اگر دچار چنین تلهای هستید، شما برای حفاظت از خود، پشت دیواری از بدگمانی پنهان هستید. هرگز اجازه نمیدهید که افراد بیش از اندازه به شما نزدیک شوند. نسبت به مقصود دیگران بدگمان هستید و به بدترین برداشت از آنها گرایش دارید. گمان میکنید که افرادی که دوستشان دارید به شما خیانت خواهند کرد. سرانجام یا به کلی از روابط سطحی با دیگران که هرگز اجازه نزدیکشدن به آنها را نمیدهید دوری میکنید و یا به برقراری رابطه با افرادی میپردازید که با شما بدرفتاری و درنتیجه شما را نسبت خود عصبانی و انتقامجو میکنند.
hedgehog
تلهٔ «ترکشدن»، احساس ترکشدن از سوی افرادی است که شما دوستشان دارید که منجر میشود سرانجام برای همیشه از نظر احساسی گوشه گیر و تنها شوید. به هرطریق ممکن تصور میکنید که تنها خواهید ماند؛ حال چه این ترکشدن از طریق مرگ باشد، چه از طریق ترک خانه و یا ترجیح دادن دیگری و ترکِ شما. به واسطهٔ همین باور، ممکن است بیش از اندازه خود را به عزیزانِ خود نزدیک کنید و به آنها بچسبید. به شکل نقیضه وارانه ای، شما در حال دور کردن آنها از خود هستید. ممکن است حتی از جدایی های معمول و عادی نیز ناراحت و خشمگین شوید.
hedgehog
یکی از گیجکنندهترین حقایق زندگی این است که ما همان الگوهای نابودگر گذشته را بارها و بارها تکرار میکنیم. پدیدهای که فروید آن را «جبر تکرار» مینامد. چرا یک شخص که در کودکی مورد تجاوز واقع شده درگیر رابطهٔ متجاوزانهٔ «دیگری» میشود؟ این مسئله با عقل جور در نمیآید اما همچنان رخ میدهد.
چکامه
بسیاری از افراد وابسته، در پیداکردن افرادی که از آنها مراقبت کند بسیار با استعداد هستند. آنها از شخصی به سراغ شخص دیگر میروند و به ندرت پیش میآید که فاصلهای بیش از یک ماه در این میان باشد.
fati.bzr
افرادی که وابستگی دارند، معمولاً لیستی از افراد دارند تا در زمانی که شخص اصلی آنها را ترک میکند جایگزینی داشته باشند. آنها شخصی را دارند تا به سرعت جایگزین فرد اصلی شود. گاهی نیز سریعاً فرد جدیدی را پیدا میکنند و رابطهای دیگر با وابستگی دیگر را شکل میدهند
fati.bzr
خودش را بیشتر و عمیقتر حس میکرد. آگاهی بیشتری نسبت به خواستهها و احساساتی که در گذشته سرکوبشان میکرد به دست آورده بود. کمکم اظهار نظر میکرد و برای خودش اولویت می چید. در برابر پدرش، کارکنانش و همچنین همسر و فرزندانش جسورتر شد. به شکل ویژهای روی نشاندادن خشمش نیز کار کرد. یاد گرفت تا نیازهای خود را در حالتی آرام و کنترل شده بیان کند. هرچند که در ابتدا همسر و فرزندانش در برابر این رفتارِ جدیدِ او مقامت نشان میدادند، اما زمانی که فهمیدند در حال از دستدادن قدرت هستند، خیلی زود خود را وفق دادند. آنها میخواستند که کارلتون فردی قوی باشد.
hedgehog
این الگویی است که او در کودکی فرا گرفته است. پدرش فردی مستبد و خودکامه است. او از طریق کنترل و سلطه بر دیگران به موفقیت رسیدهاست. همه چیز باید به روشی که او میخواهد پیش برود. در دوران کودکی، اگر کارلتون مخالفت میکرد یا بر سر مسئلهای بحث میکرد، پدرش او را کتک میزد و تحقیر میکرد. مادرش نقشی کاملاً ساکن را در پیش گرفته بود. اکثر مواقع افسرده و ناراحت بود و کارلتون خودش را بهعنوان سرپرست میدید و سعی در آرامکردن مادرش داشت. جایی وجود نداشت که در آن کارلتون بتواند به نیازهای «خودش» رسیدگی کند.
hedgehog
به شکل متناقضی، علیرغم این حقیقت که کارلتون سعی در خوشحالکردن دیگران دارد، افراد اغلب نسبت به او احساس خشم دارند. او همواره خود را فدا میکند. همسرش از این که کارلتون ارادهای ندارد عصبانی است. اگرچه که فرزندانش از آسانگیریهای او سوءاستفاده میکنند، اما گاهی از عدم توانایی او در برقراری برخی محدودیتها به ستوه میآیند. پدرش همیشه از بابت ضعف و فقدانِ جدیت او در محیط کار و خصوصاً در هنگام برخورد با کارکنان آزرده خاطر است. اگرچه که کارلتون خودش نمیداند، اما خود او نیز خشمگین است. در اعماق وجودش، از اینکه برای مدتی طولانی نیازهای خود را نادیده میگرفته خشمگین است.
hedgehog
روش درمانی تلهٔ زندگی، با شناساندن تلههای خاص، به شما نشان میدهد که دقیقاً چه رابطهای برای شما سالم و مناسب است و از کدام روابط بایستی دوری کرد؟ انجام چنین کاری اغلب ساده نیست. ممکن است شما نیز مانند پاتریک برای رهایی از باتلاقی که در تمام طول زندگیتان در آن دست و پا میزدید مجبور به گرفتن تصمیماتی باشید که در کوتاه مدت دردآور هستند و حتی حال شما را بد میکنند.
hedgehog
وقتی برای اولین بار از او پرسیدیم که به ترک همسرش فکر کرده یا نه؟ پاتریک جواب میداد که از اتفاقات بعد از جدایی و نابودی خودش میترسد. اما زمانی که فرانسین را ترک کرد و به ازدواجش خاتمه داد، اصلاً نابود نشد. در عوض به فردی آرام و با اعتمادبهنفسی بیشتر تبدیل شد. فهمید که میتواند زندگی را بدون فرانسین هم تجربه کند. ما معتقدیم که پاتریک حقِ ترکِ چنین رابطهٔ مخربی را داشت.
پاتریک به تدریج با زنان دیگر ملاقات کرد. ابتدا تنها به ملاقات کسانی میرفت که شبیه به همسر خودش بودند؛ بیثبات و ناتوان در امر حمایت از او. گویی که پاتریک دوباره و اینبار با سرعتی بیشتر در حال ورود به همان چرخهٔ قبلی است. هرچند که جاذبه و کشش زیادی حس نمیکرد، اما آرام آرام به او کمک کردیم تا انتخابهای سالمتری داشته باشد.
hedgehog
از درمانهایی که برایش در نظر گرفته بودند خسته شد. روند درمان برایش بسیار کند بود. او مشکلاتش را بهتر «درک» کرده بود اما همچنان آنها را به همراه داشت. (این مسئله یک گلایهٔ رایج نسبت به روند روانکاویست: آگاهی به اندازه کافی وجود ندارد.) پاتریک به دنبال درمانی میگشت که سریع و جهت دار باشد. او به راهنمایی بیشتری احتیاج داشت.
hedgehog
کودکیِ پاتریک غیرقابلپیشبینی و مملو از شکست بوده است. هنگامی که تنها دو سال سن داشت، پدرش آنها را ترک کرد. او و دو خواهرش توسط مادری الکلی بزرگ شدند که در هنگام مستی آنها را نادیده میگرفت و فراموش میکرد. چنین احساساتی برای او آشناست و اینچنین توانست آنها را با ازدواج با فرانسین و تحمل خیانتهایش، دوباره خلق کند.
hedgehog
پاتریک: هرکاری میکنم تا او را برگردانم. نمیتوانم تحمل کنم. میدانم اگر او را از دست بدم نابود میشوم. درک نمیکنم که چرا دچار چنین چیزی شدم؛ انگار وقتی میدانم که علاقهای به من ندارد بیشتر عاشق او میشوم. با خودم فکر میکنم که اگر کمی بهتر باشم، دیگر نیازی به این روابط نخواهد داشت. اگر کمی بهتر میبودم، با من میماند. نمیتوانم این بلاتکلیفی را تحمل کنم.
hedgehog
حجم
۳٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۵۲۹ صفحه
حجم
۳٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۵۲۹ صفحه
قیمت:
۸۰,۰۰۰
۴۰,۰۰۰۵۰%
تومان