بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب چه کسی پنیر مرا جابه‌جا کرد؟ | صفحه ۳ | طاقچه
تصویر جلد کتاب چه کسی پنیر مرا جابه‌جا کرد؟

بریده‌هایی از کتاب چه کسی پنیر مرا جابه‌جا کرد؟

۴٫۳
(۵۵)
هاو به دوست لاغر و نحیف خود نگاه کرد و سعی کرد با او آرام‌تر و احساسی‌تر حرف بزند، اما ترس هیم به خشم تبدیل شد و به سخنان او گوش نکرد. هاو نمی‌خواست با عصبانیت و خشم با او رفتار کند. ناچار، به حماقت خودش و او خنده‌اش گرفت. همین که هاو آمادهٔ ترک آن‌جا شد، به سبب این‌که بالاخره توانسته بود به خودش بخندد، رها شود و حرکت کند، احساس سرزندگی کرد.
زینب دهقانی
هر یک از ما ایدهٔ شخصی خود را در مورد پنیر داریم و به دنبال آن هستیم، چرا که معتقدیم ما را خوشبخت و مسرور می‌سازد.
زینب دهقانی
هاو دوباره همان‌طور که قبلاً متوجه شده بود، به این نتیجه رسید که آن‌چه شما از آن می‌ترسید، هرگز به آن بدی که فکر می‌کنید، نیست. ترسی که به آن اجازه می‌دهید ذهن‌تان را تصرف کند، به مراتب بدتر از موقعیتی است که واقعاً وجود دارد.
parsa
آن‌چه شما از آن می‌ترسید، هرگز به آن بدی که فکر می‌کنید، نیست. ترسی که به آن اجازه می‌دهید ذهن‌تان را تصرف کند، به مراتب بدتر از موقعیتی است که واقعاً وجود دارد.
SajjaD

حجم

۲۲۵٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۱۱۲ صفحه

حجم

۲۲۵٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۱۱۲ صفحه

قیمت:
۱۲,۵۰۰
۶,۲۵۰
۵۰%
تومان
صفحه قبل۱۲
۳
صفحه بعد