بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب سرگذشت آب و آتش؛ مهرگان | صفحه ۱۰ | طاقچه
تصویر جلد کتاب سرگذشت آب و آتش؛ مهرگان

بریده‌هایی از کتاب سرگذشت آب و آتش؛ مهرگان

انتشارات:انتشارات پر
امتیاز:
۴.۵از ۱۳۰۳ رأی
۴٫۵
(۱۳۰۳)
احساس آدم‌ها خیلی زود تغییر می‌کنه. تصمیمی که با احساست می‌گیری، امکان پشیمونی داره. و وقتی پشیمون بشی، هیچ توجیهی برای تصمیمت نخواهی داشت. پس عاقلانه تصمیم بگیر و همیشه برای انتخابت دلیل کافی داشته باش.
meghdad
مردم عادی اگر فرزند پسر رو بهتر از دختر می‌دونن به خاطر نوع زندگی و کارشونه. منبع درآمدشون کشاورزیه و پسران خانواده می‌تونن در کشاورزی کمک کنن. اون‌ها بقای زندگی‌شون رو در داشتن فرزند پسر می‌بینن. اما ما که کشاورز نیستیم.
Mesoul
ـ در کتابی خوندم که چشم‌ها دریچهٔ روحن. ـ تعبیر جالبیه. لبخند تلخی بر لب می‌آورد. سرش را آرام به چپ و راست تکان می‌دهد و سپس زمزمه می‌کند: ـ روح زیبایی داری... دایانا.
امیری حسین
به راستی بر چنین لحظه‌ای چه نامی می‌گذارند؟ لحظه‌ای که همه‌چیز خراب می‌شود و کابوس‌های هرشب به واقعیت تبدیل می‌شوند. پایان! آری! پایان
محمدصالح
دیگر نمی‌خواهم سینه‌ام را از این هوا پر کنم. می‌خواهم گریه کنم. می‌خواهم آنقدر اشک بریزم تا این بغض سنگین که این‌بار نه در گلویم، که در قلبم احساس می‌شود، آرام شود. اما نمی‌توانم. انگار هنوز باور نکرده‌ام چه اتفاقی برایم افتاده است.
#شاید_یک_مهدیه
زمانی که آدم‌ها بزرگ میشن و کارهای مهمی انجام میدن، حرف‌های زیادی پشت سرشون زده میشه.
تبسم
چشم‌ها نمی‌تونن رازهای دل انسان رو نگه دارن.
ghazal13801002
لبخند می‌زنم و قاشق را برمی‌دارم. پوریا هم قاشق و چنگالش را در دست می‌گیرد.
سیّد جواد
ـ همیشه به همین شکل بیرون بیاید. ـ یعنی چه شکلی؟ ـ این دفعه موهاتون رو کامل جمع کردید. درست مثل اشراف‌زاده‌ها. ـ دفعهٔ قبل گفتید زمانی که بدون محافظ بیرون میام بهتره مثل مردم عادی باشم. اینکه موهای یک زن از زیر روسری کمی مشخص باشه، در بین مردم عجیب نیست. ـ این فرق می‌کنه. شما به هر حال یک نجیب‌زاده‌اید. باید بیش از بقیه در پوشش‌تون دقت کنید.
سیّد جواد
هرچند دوست داشتن کسی که نمی‌توانی او را داشته باشی، غمگین و آزاردهنده است.
absta:)
دوست دارم به فردا فکر کنم. فردایی که می‌تواند پر از اتفاقات هیجان‌انگیز باشد.
دختر دریا
ما! این لفظ را عجیب دوست دارم.
دختر دریا
می‌دونی دیبا، اهمیت جملات فقط به مفهوم‌شون نیست. بستگی داره که چه کسی چنین جمله‌ای رو میگه
D.Namdari
ما همون آدمی هستیم که متولد شدیم. موقعیت پدر و مادرمون تعیین می‌کنه چه کسی باشیم. ـ من این‌طور فکر نمی‌کنم. ـ سرنوشت هرکس مشخصه. نمیشه با سرنوشت جنگید. ـ تقدیر یا سرنوشت به مسائلی مربوط میشه که دست ما نیست.
zeinab
به چشمانش که روی صورتم قفل شده است، نگاه می‌کنم. چشمان سیاه‌رنگش شفاف‌تر از همیشه به نظر می‌رسند. دیگر خود را در این چشم‌ها نمی‌بینم. این‌بار در سیاهی چشمانش غرق می‌شوم.
شهریار
ادامه می‌دهم: ـ حسادت اصلاً درست نیست. ـ حسادت نیست. ـ هست. ـ دایانا! بهش میگن غیرت. ـ تو می‌تونی اسمش رو غیرت بذاری. ـ حسادت نشانهٔ ضعفه. من هم ضعفی ندارم که به خاطرش به کسی حسادت کنم.
^-*شادی مرتضوی*-^
من هنوز گاهی تو خودم گم میشم. اصلاً شک می‌کنم چه کسی هستم و چه چیزی می‌خوام.
Asa
می‌فهمی زندگی چقدر سخته. اما نگران نباش. وقتی در جایگاه خودت قرار بگیری آرامش پیدا می‌کنی. ـ سؤال من هم همینه. من چطور باید جایگاهم رو پیدا کنم؟ ـ سرنوشت کمکت می‌کنه. فقط باید کمی صبر کنی.
♡Zahra*♧
نور نارنجی‌رنگ خورشید آخرین تلاشش را برای روشن کردن آسمان می‌کند. اما لحظه به لحظه دورتر می‌شود.
دونیا جون
مثل نوشتن می‌مونه. اگر به قلم زیادی فشار بیاریم می‌شکنه. اگر هم خوب نگهش نداریم، نمی‌نویسه.  ـ می‌خواید بگید باید تعادل رو حفظ کنیم. ـ دقیقاً. ـ خب سؤال اینجاست که تعادل کجاست؟ ـ من به خودم حق اشتباه کردن میدم. از اشتباهاتم درس می‌گیرم و دیگه خودم رو سرزنش نمی‌کنم. تعادل همین‌جاست بانو دایانا.
Dayana

حجم

۴۷۲٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۶۲۸ صفحه

حجم

۴۷۲٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۶۲۸ صفحه

قیمت:
۳۵,۰۰۰
۱۷,۵۰۰
۵۰%
تومان