بریدههایی از کتاب بهشت زیبای خدا، حقیقت دارد
۳٫۷
(۲۳۱)
اساسآ، ارزش واقعی یک انسان،
با میزان آزادی او از خویشتن قابل سنجش است.
ali
دو راه برای فریب خوردن وجود دارد.
یکی باور آن چیزیست که حقیقت ندارد و دیگری نپذیرفتن حقیقت است.
مروارید ابراهیمیان
«من فراتر از جسم مادیام هستم.»
پاییز جان
این تجربه به من نشان داد که مرگ بدن و مغز، پایان هوشیاری نیست و اینکه انسان پس از مرگ نیز به حیات ادامه میدهد. مهمتر اینکه این حیات، زیرنظر خدایی که تکتک ما را دوست دارد و برای ما و مقصد نهایی جهان هستی و تکتک موجودات آن اهمیت قائل است، ادامه پیدا میکند.
جایی که من به آن رفتم، واقعی بود. آنجا به قدری واقعی بود که در قیاس با آن، زندگی کنونی ما، کاملا خوابمانند به نظر میرسد. البته این به آن معنی نیست که به زندگی کنونیام بها نمیدهم. درواقع بیشتر از قبل به آن بها میدهم چرا که حال دیگر به معنای واقعی آن پی بردهام.
ツAlirezaツ
همهی ما در حال حاضر میتوانیم از طریق روشهای مختلف عبادت و مراقبهی عمیق، این کار را انجام دهیم. ارتباط با خدا خارقالعادهترین تجربهی قابل تصور است و با اینحال طبیعیترین اتفاق ممکن نیز هست چرا که خداوند در همه حال در وجود ماست؛ دانای مطلق، قادر مطلق، و یکتاست و بیهیچ قید و شرطی ما را دوست دارد. همگی از طریق پیوند الهیمان با خداوند یکی هستیم.
رهگذر
هستی آنقدر پیچیده است که برای درک صحیح هر یک از ابعاد و سطوح بیشمارش، باید جزئی از آن بُعد شوید. به بیان دقیقتر، باید درهای وجود خود را به روی هویتی از آن بُعد جهان هستی بگشایید؛ هویتی که همیشه داشته اما شاید از وجود آن بیخبر بودهاید.
جهان هستی هیچ شروع و پایانی ندارد و خداوند در ذره ذرهی آن حضور دارد.
رهگذر
۵: سرزمین مردگان
تاریکی، اما تاریکی که در آن میبینید ــ مانند فرو رفتن در گل و لایی شفاف. شاید «ژلهی کثیف» توصیف بهتری برای آن فضا باشد. شفاف، اما تیره و تار، تنگ و خفقانآور.
هوشیاری، اما هوشیاری بدون حافظه یا هویت؛ مانند رویایی که در آن میدانید چه در اطرافتان میگذرد، اما نمیدانید واقعآ چهکسی یا چهچیزی هستید.
البته در آن فضا، صدا نیز وجود دارد: صدای عمیق و منظم ضربات، از دوردست اما واضح، طوری که هر ضربی را با تمام وجود حس میکنید. مثل تپش قلب؟ تا حدی، اما مرموزتر و ماشینیتر ــ مانند صدای برخورد دو فلز؛ گویی یک آهنگر غولپیکر، جایی در دوردستها، روی سندان میکوبد: آنقدر محکم میکوبد که صدایش در زمین و یا درون آن گل و لای و یا هر کجا که هستید، میپیچد.
علیرضا
هالی با لارا دربارهی سردرد شدیدی که قبل از تشنج داشتم صحبت کرد و همین باعث شد تا لارا، پونکسیون نخاعی انجام دهد. در این روش، مقدار کمی مایع نخاعی را از انتهای ستون فقرات خارج میکنند.
مایع نخاعی، مادهای شفاف و رقیق است که بر سطح نخاع جاری میشود، مغز را پوشش میدهد و از آن در مقابل ضربه و فشار محافظت میکند. بدن یک فرد عادی و سالم، روزانه حدود نیم لیتر از آن را تولید میکند و هرگونه کاهش شفافیت این مایع، نشاندهندهی وقوع خونریزی یا عفونت است.
چنین عفونتی مننژیت نامیده میشود.
ツAlirezaツ
شفافیت عجیب دید من در جهانهای والاتر و نیز وضوح افکارم، نیازمند عملکرد قسمت بالای مغز بودند، اما قسمت بالایی مغزم از کار افتاده و قادر به این کار نبود.
محسن
اگر واقعآ در جستجوی حقیقت باشید،
لازم است که حداقل یک بار در زندگی، تا حد امکان، به همهچیز شک کنید.
رنه دکارت
کتاب ناب
همواره فکر میکردم شوخطبعی، طنز و ترحم، خصوصیاتی هستند که ما انسانها برای تحمل این دنیای رنجآور و ناعادل در خود پرورش میدهیم. همینطور نیز هست. اما علاوه بر حس تسلی، این خصوصیات که زودگذر، مقطعی، اما مهم هستند، ابزاری برای درک این حقیقت هستند که دشواریها و رنجهای این دنیا، در مقابل ما مخلوقات جاوید و قوی، هیچی بیش نیستند. خنده و طنز درواقع یادآور آنند که ما در این دنیا زندانی نیستیم، بلکه مسافریم.
رهگذر
تمام اشیاء جهان فیزیکی از اتمها ساخته شدهاند. اتمها نیز از پروتونها، الکترونها و نوترونها تشکیل یافتهاند. همانطور که فیزیکدانها در اوایل قرن بیستم کشف کردند، پروتونها، الکترونها و نوترونها، ذره هستند و اما واقعیت این است که فیزیکدانها نمیدانند ذرات از چه چیزی تشکیل یافتهاند. آنچه دربارهی ذرات میدانیم این است که در جهان هستی، هر کدام از آنها به دیگری متصل است. همهی آنها، در عمیقترین سطح، به هم پیوسته هستند.
فاطمه
گرچه گاهی در دنیای ما اینگونه تصور میشود که شیطان وحشتناک و قادر به هر کاریست، در دید جامعتر، عشق بر او چیره است و این عشق است که در نهایت، غالب میشود.
F.kamrad
بسیاری افراد دیگر نیز شاهد این بودهاند که افرادی که دچار زوال عقلی هستند، در واپسین لحظات زندگی خود، به طرز حیرتانگیزی منطقی میشوند (پدیدهای که به عنوان «روشنبینی پیش از مرگ» شناخته میشود). این اتفاق، هیچ توجیهی از لحاظ علوم مغز و اعصاب نداشت.
محسن
این جهان وسیع، خانهی واقعی ماست و این تفکر که چیزی جز این زندگی دنیوی و مادی اهمیت ندارد، مانند محبوس کردن خود در یک کمد کوچک و تصور این است که هیچچیز دیگری خارج از آن وجود ندارد
محسن
خالق ما، تکتکمان را عمیقآ شناخته و مراقبمان است و به ما، بیشازحد درک و تصورمان، ارج مینهد
ریحان
ما، مخلوقات معنویای که در حال حاضر مقیم مغزها و بدنهای فناپذیر و به تدریج تکاملیافتهی خود، و محصول زمین و از ضروریات زمین هستیم، تصمیم نهایی را میگیریم. افکار درست از مغز نشأت نمیگیرند، اما ما آنقدر مغز خود را عامل افکار و صاحب هویتمان دانستهایم که دیگر نمیتوانیم درک کنیم که فراتر از جسم و مغز مادی خود هستیم و جسم و تنمان صرفآ مسئول اجرای دستوراتمان هستند. مغز، خود تا حدودی مسبب ایجاد این دیدگاه است.
MasoudTM64
به عنوان یک پزشک که همواره شاهد رنجهای جسمی و روحی افراد بودم، هیچگاه منکر آسایش و امیدی نمیشدم که ایمان میتواند به یک فرد بدهد. د
nagh2018
دو راه برای فریب خوردن وجود دارد.
یکی باور آن چیزیست که حقیقت ندارد و دیگری نپذیرفتن حقیقت است
سعیدا
جهان هستی هیچ شروع و پایانی ندارد و خداوند در ذره ذرهی آن حضور دارد. انتقال اکثر مطالبی که مردم دربارهی خداوند و جهانهای معنوی والاتر بیان کردهاند، از طریق پایین آوردن آن جهانها به سطح خودمان انجام شده است، نه با بالا بردن قوهی ادراک خود و رسیدن به سطح آنها.
کاربر ۳۹۴۴۹۵۴
حجم
۱۵۶٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۲۰۸ صفحه
حجم
۱۵۶٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۲۰۸ صفحه
قیمت:
۲۵,۰۰۰
۲۰,۰۰۰۲۰%
تومان