بریدههایی از کتاب چرا حجاب؟
۳٫۲
(۲۱)
در خیابان، چهره آرایش مکن
از جوانان سلب آسایش مکن
زلف خود را از روسری بیرون مریز
در مسیر چشمها افسون مریز
یاد کن از آتش روز معاد
طرّهٔ گیسو منه در دست باد
خواهرم، دیگر تو کودک نیستی
فاش تو گویم، عروسک نیستی
خواهرم، ای دختر ایران زمین
یک نظر عکس شهیدان را ببین
خواهرم، این قدر طنّازی مکن
با اصول شرع لجبازی مکن
خواهر من، این لباس تنگ چیست؟
پوشش چسبان رنگارنگ چیست؟
در امور خویش سرگردان مشو
نوعروس چشم نامردان مشو
sadeghi
«آنها که زنها را میخواهند ملعبهٔ مردان و ملعبهٔ جوانان فاسد قرار بدهند جنایتکارند،
آر-طاقچه
عجب با کبر تفاوت دارد.
کبر یعنی اینکه انسان خود را از دیگران بالاتر بداند و بر دیگران گردنکشی و سرافرازی کند، امّا عجب یعنی اینکه انسان خودبین باشد و بر اثر خودپسندی به خویش ببالد.
در تکبّر باید دیگری باشد تا انسان متکبّر خود را از او بالاتر بداند. ولی در عجب شخص دیگری وجود ندارد تا بر او احساس برتری شود، بلکه فرد به خود میبالد. عجب یعنی اینکه انسان از خودش و کارهای خودش خوشش بیاید.
سیّد جواد
پیامبر اسلام (ص) میفرمایند:
«ای علی! خداوند بهشت را از دو آجر طلا و نقره آفرید و دیوار آن را از یاقوت، و سقف آن را از زبرجد و ریگهای آن را لؤلؤ، و خاک آن را زعفران و مشک قرار داده و فرمود سخن بگو.
بهشت به سخن آمد و گفت: لااِلهَ اِلااللّهُ الْحَی الْقَیوم قَدْ سَعِدَ مَنْ یدْخُلنی. سعادتمند است کسی که داخل من شود. خداوند فرمود: به عزّت و جلالم داخل بهشت نمیشود شرابخوار، سخنچین، دیوث، یاریکنندهٔ ظالم، مردی که خود را شبیه زن کند، کفن دزد، رشوهگیر، قاطع رحم و کسی که گناه کند و بگوید اگر خدا نمیخواست، من گناه نمیکردم.»
سیّد جواد
در حدیثی وارد شده است:
(حُرِّمَتِ الْجَنَّةُ عَلَی الدَّیوثِ)
«بهشت بر دیوث حرام است.»
دیوث چیست و کیست؟
دیوث: یک واژهٔ عربی است به معنای مردی بیغیرت که نتواند ناموس (زن) خود را حفظ کند.
سیّد جواد
هند دختر عبداللّه بن عامر «همسر یزید» و از ارادتمندان به اهلبیت: بود، وی پس از ورود اهل بیت به شهر شام وقتی زینب (س) و دیگر مخدّرات را شناخت و از شهادت ابیعبداللّه (ع) باخبر شد، از شدّت ناراحتی سنگی از زمین برداشت و بر سر خود کوبید، و خون از سرش به صورتش جاری گردید و بیهوش شد. پس از آن که به هوش آمد، حضرت زینب (س) به بالین او آمد و فرمود:
«ای هند! برخیز و به خانهات برو، میترسم شوهرت یزید به تو آسیب برساند.»
سپس هند برخاست و سرش را برهنه کرد و لباسش را پاره نمود و با پای برهنه نزد یزید که در مجلس عمومی خود بود آمد و فریاد زد:
«ای یزید! آیا تو فرمان دادهای که سر مقدّس امام حسین (ع) را در کنار دروازهٔ شام روی نیزه قرار دهند و آویزان کنند؟»
یزید که بر سرش تاج رنگارنگ سلطنت بود و بر سریر سلطنتی تکیه داده بود تا همسرش را در آن حال دید، برخاست و او را پوشانید.
وقتی هند دید یزید او را پوشانید، با فریاد گفت:
«ای یزید! وای بر تو، دربارهٔ من غیرت کردی و مرا پوشانیدی، پس چرا این غیرت را دربارهٔ دختران زهرای اطهر (س) نکردی؟ پوشش آنها را دریدی و چهرههایشان را آشکار ساختی.»
سیّد جواد
غیور است محبوب پرورگار
که بیغیرتی آورد ننگ و عار
هر آن کس کند حفظ ناموس خویش
ز دربار ایزد برد بهره بیش
سیّد جواد
امام جعفر صادق (ع) میفرمایند:
(اِنَّ اللّهَ تَبارَک وَ تَعالی غَیورٌ، یحِبُّ الْغیرَةَ، وَ لِغیرَتِهِ حَرَّمَ الْفَواحِشَ ظاهِرَها وَ باطِنَها)
«همانا خداوند تعالی غیرتمند است و غیرت را دوست میدارد و به خاطر غیرتمندی است که فحشا و زشتکاریهای آشکار و نهان را حرام فرموده است.»
سیّد جواد
پیامبر اسلام (ص) میفرمایند:
«اگر مردی در خانهٔ خود امری را مشاهده کند که منافی غیرت باشد و به غیرت نیاید، خدا مرغی و پرندهای را میفرستد که آن را «قندر» گویند و چهل روز درب خانهٔ او مینشیند و فریاد میزند: اِنَّ اللّهَ غَیورٌ وَ یحِبُّ کلَّ غَیورٍ، خداوند غیور است و غیرتمندان را دوست دارد.
اگر آن مرد به غیرت آمد و آنچه منافی غیرت است، از خود دور کرد که خوب، و اگر به غیرت نیامد، پرواز میکند و بر سر او مینشیند و فریاد میکند و پرهای خود را بر چشمهای او میزند و میپرد و بعد از این، روح ایمان از آن مرد جدا میشود و ملائکه او را دیوث مینامند.»
سیّد جواد
پیامبر اکرم (ص) میفرمایند:
(اِنَّ الْغیرَةَ مِنَ الایمانِ)
«همانا غیرت نشانهٔ ایمان است.»
سیّد جواد
در خیابان، چهره آرایش مکن
از جوانان سلب آسایش مکن
زلف خود را از روسری بیرون مریز
در مسیر چشمها افسون مریز
یاد کن از آتش روز معاد
طرّهٔ گیسو منه در دست باد
خواهرم، دیگر تو کودک نیستی
فاش تو گویم، عروسک نیستی
خواهرم، ای دختر ایران زمین
یک نظر عکس شهیدان را ببین
خواهرم، این قدر طنّازی مکن
با اصول شرع لجبازی مکن
خواهر من، این لباس تنگ چیست؟
پوشش چسبان رنگارنگ چیست؟
در امور خویش سرگردان مشو
نوعروس چشم نامردان مشو
(حاج محمّدرضا آغاسی)
سیّد جواد
حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) به مردم عراق میفرمایند:
(یا اَهْلَ الْعَراقِ: نُبِّئْتُ اَنَّ نِساءَکمْ یوافینَ الرِّجالَ فِی الطَّریقِ اَما تَسْتَحْیونَ،)
«ای اهل عراق! به من خبر رسیده که زنهای شما میرسند به مردها در راه؛ یعنی در کوچه و بازار به نامحرمان برخورد میکنند، آیا شما حیا نمیکنید؟»
سیّد جواد
پیامبر بزرگوار اسلام (ص) میفرمایند:
(مَنْ لَمْ یکنْ لَهُ حَیاءٌ فَلادینَ لَهُ، وَ مَنْ لَمْ یکنْ لَهُ حَیاءٌ فِی الدُّنْیا لَمْ یدْخُلِ الْجَنَّةَ)
«کسی که برای او حیا نباشد، دینی برای او نیست و کسی که برای او در دنیا حیا نباشد، داخل بهشت نمیشود.»
سیّد جواد
امام صادق (ع) میفرمایند:
(الحیاءُ وَ الایمانُ مَقروُنانِ فی قَرَنِ فَاِذا ذَهَبَ اَحَدُهُما تَبِعَهُ صاحِبُهُ)
«حیا و ایمان در کنار همدیگر و در یک ردیفند؛ چون یکی از آن دو رفت، دیگری هم در پی آن میرود.»
(الحیاءُ مِنَ الایمانِ، وَ الایمانُ فِی الْجَنَّةِ)
«حیا از نشانههای ایمان است و ایمان (شخص با ایمان) در بهشت است.»
(لاایمانَ لِمَنْ لاحَیاءَ لَهُ)
«ایمان ندارد کسی که حیا ندارد.»
سیّد جواد
پیامبر اسلام (ص) میفرمایند:
(اَلْحَیاءُ حَیاءانِ، حَیاءُ عَقْلٍ وَ حَیاءُ حُمْقٍ، فَحَیاءُ الْعَقْلِ هُوَ الْعِلْمُ، وَ حَیاءُ الْحُمْقِ هُوَ الْجَهْلُ)
«حیا دو نوع است: حیای عقل و حیای حماقت، حیای عقل علم است و حیای حماقت جهل است.»
سیّد جواد
در قسمتی از برنامههای استعمار پیر انگلیس این طور آمده است:
«باید کوشش فراوان کرد تا زنان مسلمان را نسبت به امر حجاب بیمیل نمود و در عوض آنها را به بیحجابی و رها کردن چادر علاقهمند ساخت.
باید با دلایل و شواهد تاریخی ثابت کنیم که حجاب و پوشش از دوران بنیعبّاس متداول شده است و صددرصد مورد تأیید اسلام نیست.
باید گفته شود که مردم، همسران پیامبر را بدون حجاب میدیدهاند و زنان صدر اسلام در تمام مراحل زندگی و در تمام کارها دوش به دوش مردان فعالیت داشتهاند.
پس از آن که با تبلیغات وسیع حجاب از میان رفت، مأموران ما وظیفه دارند که جوانان را به عشقبازی و روابط جنسی نامشروع با زنان عریان غیرمسلمان تشویق کنند. این زنان باید کاملا بیحجاب ظاهر شوند تا الگویی برای زنان باشند.»
سیّد جواد
امام صادق (ع) فرموده است:
مردی نزد حضرت عیسی بن مریم (ع) آمد و گفت: ای پیامبر خدا! من زنا کردهام، مرا پاک کن.
حضرت عیسی (ع) پس از اقرار زنا دستور داد ندا کنند تا مردم برای تطهیر فلانی از گناه حاضر شوند و چون مردم حاضر شدند و آن مرد در گودال قرار گرفت تا حد بر او جاری کنند، فریاد زد: کسی که چون من از خدای تعالی به گردن او حدّی است، نباید به من حد بزند.
مردم همگی رفتند، جز حضرت یحیی و حضرت عیسی (ع). در این وقت حضرت یحیی (ع) نزدیک آن مرد آمد و به او فرمود: ای گناهکار! مرا موعظه کن.
آن مرد گفت: هیچ گاه میان نفس خود و خواستهاش را آزاد مگذار که هلاک میشوی.
یحیی (ع) از او خواست تا جملهٔ دیگری بگوید.
آن مرد گفت: هیچ گاه شخص گناهکار و خطاکار را به خاطر گناهش سرزنش مکن.
حضرت یحیی (ع) فرمود: باز هم برایم بگو.
مرد گفت: هیچ گاه خشم نکن.
حضرت یحیی (ع) فرمود: مرا کافی است.
سیّد جواد
امام صادق (ع) فرموده است:
(اِذا وَقَعَ بَینَک و بَینَ اَخیک هَنَةَ فَلاتُعَیرَهُ بِذَنْبٍ)
«اگر بین تو و برادر مسلمانت چیزی اتّفاق افتاد، او را برای گناهش مورد ملامت و توبیخ قرار مده.»
(مَنْ اَنَّبَ مُؤْمِنآ اَنَّبَهُ اللّهُ فی الدُّنْیا وَ الْاخِرَةِ)
«هر که مؤمنی را سرزنش کند، خدا او را در دنیا و آخرت سرزنشش کند.»
و نیز آن حضرت از پیامبر اسلام (ص) نقل فرموده است:
(مَنْ عَیرَ مُؤْمِنآ بِشَیءٍ لَمْ یمُتْ حَتّی یرْکبَهُ)
«هر که مؤمنی را به چیزی سرزنش کند، نمیرد تا مرتکب آن شود.»
و امام صادق (ع) میفرمایند:
(اَبْعَدُ ما یکوُنَ الْعَبْدُ مِنَ اللّهِ اَنْ یکوُنَ الرَّجُلُ یواخی لِرَجُلٍ وَ هُوَ یحْفَظُ عَلَیهِ زَلّاتِهِ لِیعَیرَهُ بِها یوْمآ ما)
«دورترین بنده از خدا آن کسی است که با مردی برادری کند و لغزشهای او را بر او نگهداری کند که روزی بر آنها سرزنشش کند.»
سیّد جواد
امام سجّاد (ع) فرموده است:
(کانَ اخِرُما اَوْصی بِهِ الْخِضْرُ موُسَی بْنَ عِمْرانَ (ع) اَنْ قالَ لَهُ:
لاتُعَیرَنَّ اَحَدآ بِذَنْبٍ)
«آخرین وصیتی که خضر به موسی بن عمران (ع) کرد این بود: هیچ کس را به گناهی سرزنش مکن.»
سیّد جواد
لباسهای فاخر و گرانبها هرگز نمیتواند برای زنان ارزشآفرین باشد
سیّد جواد
حجم
۱۷۵٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۹۷ صفحه
حجم
۱۷۵٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۹۷ صفحه
قیمت:
۲۰,۰۰۰
تومان