بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب هزار خورشید تابان | صفحه ۶ | طاقچه
تصویر جلد کتاب هزار خورشید تابان

بریده‌هایی از کتاب هزار خورشید تابان

۴٫۵
(۲۴۰)
من مطمئنم موقعی که جنگ تمام شود، افغانستان مثل مردهایش به تو هم نیاز دارد یا حتی بیشتر از آن. چون اگر در یک جامعه زن‌هایش تحصیل نکنند، شانس موفقیت ندارد.»
f.a.e.z._
«دوستت دارم.» چقدر لیلا منتظر شنیدن این جمله از دهانش بود؟ چند بار در خواب دیده بود که این جمله را می‌شنود؟ ولی حالا که این جمله به زبانش آمده بود، طنز آن در هم می‌شکست.
f.a.e.z._
من همین‌جا مدرسه رفتم، اولین بار این‌جا سرکار رفتم و همین جا پدر شدم. احساس غریبی دارم که به زودی زیر آسمان شهر دیگری بخوابم.»
f.a.e.z._
چینی‌ها یک مثل دارند که می‌گوید: «آدم سه روز غذا نحورد، ولی یک وعده چای را از دست ندهد.»
f.a.e.z._
پاسور، شطرنج بازی، قمار و بادبادک هوا کردن ممنوع است
f.a.e.z._
دکتر توضیح داد: «به ما می‌گویند که با روبند جراحی کنیم.»
f.a.e.z._
می‌دانم بخشش فروشی نیست.
f.a.e.z._
‫ننه ادامه داد: «دخترم، همیشه این حرفم را آویزان گوشت کن، همان‌طور که همیشه عقربهٔ قطب‌نما سمت شمال را نشان می‌دهد، انگشت اتهام مردها هم همیشه به سمت زن‌هاست، مریم این را همیشه یادت باشد.»
Zoha Neyestani
مریم پیش خودش گفت چندان هم بد نشد که این طور می‌میرد این فرجام مشروع آغازی نامشروع بود.
Mehrihadidi
این ضرب‌المثل را شنیدی که؛ قاطر چموش، قاطرچی چموش می‌خواهد
🌱ehsan
گریه نکن، نگذار که تو را گریان ببیند.
Book
یک روز ملا پیش مریم اعتراف کرد که خودش معنی بعضی از کلمات قرآن را نمی‌داند ولی از لحن سحرآمیز کلمات عربی روی زبان خوشش می‌آید و به او آرامش می‌دهد و قلبش را راحتی می‌دهد. «مریم جون، به تو هم آرامش می‌دهد، هر موقع که درمانده شدی، بخوان و مطمئن باش که جواب می‌گیری. دختر جان، هیچ وقت کلام خدا به تو بی‌وفایی نمی‌کند.»
یاغیش
مار گزیده خوابش می‌رود، ولی گرسنه نه
معین کرمانی
این فرجام مشروع آغازی نامشروع بود.
نفیسه خبوشانی
یوسف گم کشته باز آید به کنعان، غم مخور کلبهٔ احزان شود روزی گلستان، غم مخور ای دل ار سیل فنا بنیاد هستی بر کند چون تو را نوح است کشتیبان، ز طوفان غم مخور
فریبا
فیض‌الله را تجسم کرد که تسبیح در دست دارد و با صدای لرزانش زمزمه می‌کند؛ دخترم، این خداست که آن‌ها را کاشته. مریم جون، ارادهٔ اوست که تو به آن‌ها تمایل پیدا کرده‌ای.
فریبا
لیلا دربارهٔ زمان یک واقعیت را فهمیده بود: زمان مانند آکاردئونی که پدر طارق با آن آهنگ پشتو می‌زد، بسته به بودن یا نبودن طارق فشرده می‌شد یا کش می‌آمد.
hiba
یک روز ملا پیش مریم اعتراف کرد که خودش معنی بعضی از کلمات قرآن را نمی‌داند ولی از لحن سحرآمیز کلمات عربی روی زبان خوشش می‌آید و به او آرامش می‌دهد و قلبش را راحتی می‌دهد. «مریم جون، به تو هم آرامش می‌دهد، هر موقع که درمانده شدی، بخوان و مطمئن باش که جواب می‌گیری. دختر جان، هیچ وقت کلام خدا به تو بی‌وفایی نمی‌کند.»
hiba
«دخترم، همیشه این حرفم را آویزان گوشت کن، همان‌طور که همیشه عقربهٔ قطب‌نما سمت شمال را نشان می‌دهد، انگشت اتهام مردها هم همیشه به سمت زن‌هاست،
مژگان تبریزی
«دخترم، همیشه این حرفم را آویزان گوشت کن، همان‌طور که همیشه عقربهٔ قطب‌نما سمت شمال را نشان می‌دهد، انگشت اتهام مردها هم همیشه به سمت زن‌هاست، مریم این را همیشه یادت باشد.»
Fzk

حجم

۳۲۷٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۴۴۴ صفحه

حجم

۳۲۷٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۴۴۴ صفحه

قیمت:
۶۵,۰۰۰
۳۲,۵۰۰
۵۰%
تومان