بریدههایی از کتاب نامه به کودکی که هرگز زاده نشد
۴٫۰
(۱۵۳)
خیلی عجیب نبود اگر تو بخواهی از من انتقام بگیری، اما من کارهای زیادی برای انجام دادن داشتم که باید انجام میدادم. مثلاً این که باید در حرفهام پیشرفت میکردم تا ثابت کنم که یک مرد نمیتواند بهتر از من باشد. باید احساس ترحم دیگران را از بین میبردم و باید ثابت میکردم که درد و عذاب نمک زندگی نیست، بلکه شادی و خوشبختی نمک زندگیست. من باید مفهوم عشق را به خودم ثابت میکردم، نه آن عشقی که در تختخواب باعث بدنامی میشود، بلکه عشقی که تصمیم داشتم با وجود تو به آن دسترسی پیدا کنم.
MH
از خواب بیرون آمدم و دوباره به خود واقعیام بازگشتم. هزاران بچه میمیرند و هزاران بچه به دنیا میآیند. زندگی نه به تو نیاز دارد نه به من. تو مردی و من هم یک روز خواهم مرد، اما این هم اصلا دیگر برایم مهم نیست، چرا که «زندگی همچنان جریان دارد...»
MH
نکند خودت دوست نداشته باشی که به این دنیا بیایی و همیشه مرا با فریاد سرزنش کنی که چرا مرا به این دنیا آوردی؟... چرا؟...
zahra.ab
هیچ نظام حکومتیای را پیدا نخواهی کرد که بتواند قلب انسانها را تغییر دهد و سنگدلی را از قلب آنها دور کند. هرکس به تو گفت که با بقیه فرق میکند، به او بگو که دروغ میگوید و از او بپرس که آیا در کشورش غذای فقیر و غنی با هم متفاوت نیست؟!
شیده
زمستان فصل ثروتمندان است. اگر پول داشته باشی، سرما برایت یک بازی و تفنن است که بتوانی پالتو پوست گرم و گرانقیمتی بخری و خودت را برای بازی اسکی آماده کنی...
و برعکس اگر پولی نداشته باشی، آن سرما فقط زجر است و عذاب و دیدن منظرهٔ زیبای برف برایت تنفر برانگیز میشود.
فرزند کوچک من هنوز متولد نشدهٔ من، آزادی تساوی حقوق فقط در همانجایی هست که الان تو حضور داری!...
و آیا درست است که از آن جای راحت و بی دغدغه، وارد این دنیای پر از ظلم شوی؟
شیده
هزاران سال است که انسانها به امید "فردای بهتر" زادوولد میکنند و دل خوش میکنند به این که فرزندانشان "فردای بهتری" نسبت به خودشان داشته باشند و این "فردای بهتر" در داشتن خانهای گرم و نرم خلاصه میشود. البته که اگر از سرما بلرزی، داشتن یک خانهٔ گرم خیلی دوستداشتنی و مفید است؛ اما به طور قطع عامل خوشبختی تو نیست و از حقوق
شیده
چرا که این حس خیلی قشنگ و غرورآفرین است که یک انسان بتواند یک انسان دیگر را در خود پرورش دهد و روحی دیگر را در کنار روح خود بدمد و خود را به جای یک نفر، دو نفر احساس کند. لحظاتی هست که از خوشحالی در پوست خود نمیگنجی و هیچ عاملی نمیتواند این خوشحالی را از تو بگیرد. نه دردهایی که پیش رو داری و نه محدودیتهایی که به آنها دچار خواهی شد و نه آزادیهایی که از دست خواهی داد، هیچ کدام نمیتواند تو را از این حس آرامشبخش دور کند.
sepide
مرد بودن فقط به داشتن آلتی مردانه نیست. مرد بودن یعنی انسان بودن و «انسان بودن» کلمهای است که حد و مرزی برای زن یا مرد بودن مشخص نمیکند و برای کسی که آلتی دارد یا ندارد تفاوتی قائل نمیشود.
کاربر ۵۵۰۱۹۲۳فوق العاده بدد
با این حال در اوج بدبختی باز هم فکر نمیکنم دوست نداشتم به این دنیا بیایم، چون فکر میکنم چیزی بدتر از نبودن نیست.
sepide
کودک من، زندگی یعنی خستگی، یعنی یک جنگ تکراری که هر روز باید آن را تجربه کنی و برای هر لحظه شادی کوتاهمدتش باید تاوان سنگینی بپردازی.
sepide
گرچه همیشه انتظارت را کشیدهام، اما هیچ گاه آمادگی پذیرش تو را نداشتهام و همیشه این سؤال در ذهنم مرا به وحشت میانداخت که نکند خودت دوست نداشته باشی که به این دنیا بیایی و همیشه مرا با فریاد سرزنش کنی که چرا مرا به این دنیا آوردی؟... چرا؟...
sepide
«مامان بگذار حرف بزنم... بگذار حقیقت بازگو شود... تو خودت به من آموختی آنها که تو را گناهکار میدانند همانقدر حق دارند که آنها که از تو حمایت میکنند. اما قضاوت هیچ یک از آنها مهم نیست.
کاربر ۲۸۶۳۶۰۷
از من خواست که از هرگونه افکار و هیجان منفی دوری کنم. در واقع آرامش کامل را برایم تجویز کرد.
به او گفتم: «دکتر، این نسخه مثل این است که از من بخواهید رنگ چشمانم را تغییر دهم!... ژنتیک من اینگونه است که آرامش نداشته باشم!»
کاربر ۲۸۶۳۶۰۷
در مورد کار برایت بگویم که مجبوری انجامش دهی تا پولی برای خرید خوراک و پوشاک خودت داشته باشی. از نظر من کار فقط بیگاری کشیدن از انسان است، چرا که تو هیچگاه برای خودت کار نمیکنی، حتی اگر به کارت علاقهٔ زیادی داشته باشی. همیشه با خستگی کار میکنی، نه با شادی.
کاربر ۲۸۶۳۶۰۷
خندهای دارد بس دلنشین... نمیدانم چرا اینگونه میخندد؛ شاید به این علت که پیش از این زیاد گریه کرده است؛ زیرا تنها کسانی که در گذشتهشان زیاد گریه کردهاند میتوانند قدر لحظات شاد اکنونشان را به خوبی بدانند و اینگونه بخندند.
کاربر ۲۸۶۳۶۰۷
نامه از این قرار بود:
«ما دو درختیم که خشک شده است و دیگر چیزی برای آموزش دادن به تو نداریم. این تو هستی که داری چیزی را به ما میآموزی. پس این نامه را مینویسیم تا به تو بگوییم که درسی که به ما آموختی را پذیرفتهایم!»
کاربر ۲۸۶۳۶۰۷
تو هرگز نباید دلسرد شوی، چرا که مبارزه و تلاش برای رسیدن به مراتب زیباتر از خود رسیدن به مقصد و پیروزی است. وقتی به مقصد میرسی و پیروز میشوی، تازه احساس بیانگیزگی میکنی؛ چرا که هدفت تمام شده و باید برخیزی و برای خودت هدفهای جدیدتری خلق کنی تا بیانگیزگیات را سرپوش گذاری.
کاربر ۲۸۶۳۶۰۷
اگر روزی بر سرم فریاد بکشی که چرا مرا به دنیا آوردی، شجاعانه جواب خواهم داد که من همان کاری را کردم که تمام گیاهان هزاران سال پیش انجام دادهاند و جنگلها را به وجود آوردهاند و از کاری که کردم کاملاً خشنودم. درست است که مقایسهٔ ما با یک درخت اشتباه است، چون یک درخت به اندازهٔ یک انسان درد و رنج را نمیفهمد و همهٔ دانههای یک درخت به یک درخت دیگر تبدیل نخواهند شد، با اینحال هدف انسانها به مراتب قویتر از درختان بوده است.
کاربر ۲۸۶۳۶۰۷
کودک من شجاع باش و به این دنیا قدم بگذار. تو بدان حتی تخم یک گیاه که به آرامی سر از خاک بیرون میآورد هم شجاع است. با این که میداند وزیدن یک باد تند یا لگد یک بچهٔ بازیگوش او را به فنا خواهد برد، با اینحال با شجاعت تمام برای ادامهٔ زندگی میجنگد و رشد میکند و گردافشانی میکند و جنگل را به وجود میآورد.
کاربر ۲۸۶۳۶۰۷
فقط مایلم هرچه بیشتر از حقایقی که پیش رو داری آگاه شوی. خودت بگو آیا حاضری ریختن شکلاتهایی را بر سر آدمهایی ببینی که از داشتن شکلات فراوان سیر هستند و یا حاضری لباسهای چرک کسانی را بشوری و در قبالش دستمزد بگیری و بعد به این نتیجه برسی که "فردای بهتر" همان "دیروز" بوده است؟!... آن هم در جایی که تو الان هستی... جایی به دور از واقعیتهای تلخ...
hSti
حجم
۸۵٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۱۴ صفحه
حجم
۸۵٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۱۴ صفحه
قیمت:
۲۵,۰۰۰
تومان