بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب دروغگویی روی مبل | صفحه ۱۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب دروغگویی روی مبل

بریده‌هایی از کتاب دروغگویی روی مبل

انتشارات:صبح صادق
امتیاز:
۴.۲از ۲۲۷ رأی
۴٫۲
(۲۲۷)
قبول نمی‌کرد بچه‌دار بشه. می‌گفت دنیا خیلی ترسناک‌تر از اونه که بتونیم به بچه‌ها تحمیلش کنیم.
martinof
من چاره‌ای نداشتم جز این‌که بدهی شیطان رو پس بدم.
Azade_sh
وقتی با یک بیمار مستقل کار می‌کنی، جایزه‌ت سرکشیه، نه خودشیرینی. پس ازش لذت ببر.»
hani
داشتن احساسات قوی نسبت به یه بیمار یه چیزیه و عمل کردن مطابق اون احساسات، یه چیز دیگه.
Azade_sh
مثل خیلی از بیمارهای خودویرانگر، احساس می‌کرد که از دست هر کسی غیر از خودش، از خطر محفوظه.
Azade_sh
انگولَک کردن خاکستر گذشته، فقط یه توجیه برای گریز از بار مسئولیت اعمالمونه.
Azade_sh
زندگی مثل شطرنجه: وقتی بازی تموم می‌شه، همه‌ی مهره‌ها - پیاده‌ها، شاه‌ها و وزیرها - همه به یک جعبه برمی‌گردن.
کتابخوان
توصیف و درون‌بینی کافی نهایتاً به تغییر خارجی منتهی می‌شه.
ایزد
«ارزش و بقا رو با هم قاطی نکن - این راه به نیهیلیسم می‌رسه.»
ایزد
گاهی اوقات سرنوشتْ ما رو به موقعیت‌هایی می‌کشونه که توش چیزای درستْ غلطه.
ایزد
او در درمان بیش از حد مادرانه رفتار می‌کند و اجازه می‌دهد که تا بیمارانش کاملاً شیره‌ی جانش را بکشند، بنابراین، با خوردن بیش از حد غذا سعی می‌کند تا فضاهای خالی‌اش را پر کند. مارشال بارها در جلسات مشاوره به او گفته بود که کمتر از خودش مایه بگذارد، کمتر حرف بزند و خودش را به ارائه‌ی سه‌چهار تفسیر در هر جلسه محدود کند.
کاربر ۲۸۶۳۶۰۷
هر درمانگری یه چیز ناجور داشته: یکی زیادی رسمی بوده، یکی خیلی پرطمطراق، یکی خیلی انتقادی، یکی خیلی مهربون، یکی خیلی سرد، یکی خیلی مشغول تشخیص بیماری و یکی خیلی قاعده‌مند. داروهای روانی؟ آزمون‌های روانشناختی؟ اصول رفتاری؟ فراموشش کن - هر کسی چنین چیزایی رو پیشنهاد کرده، بلافاصله کنار گذاشته شده.
sh.taa
البته قبول دارم که حیله‌گرانه به نظر می‌رسه؛ ولی چاره‌های سخت برای شرایط سختن. به نظر من، برای بیمارهایی که هیچ وقت به حسی پایدار نرسیدن، داشتن یه چیزی یا به همراه داشتن یه یادگاری خیلی مفیده. یکی از استادانم، لوئیس هیل، که در درمان بیماران اسکیزفرنیک شدید یه نابغه بود، توی یه بطری کوچک فوت می‌کرد و اونو به بیماراش می‌داد تا وقتی می‌خواست به مسافرت بره، اونو دور گردنشون بمالونن.
احسان رضاپور
از همه مهمتر این‌که به میرا بودن خود پی برده‌اند و در نتیجه یاد گرفته‌اند که به جای به تعویق انداختن زندگی به آینده - مثلاً به تعطیلات آخر هفته، تعطیلات تابستانی یا دوره‌ی بازنشستگی - در حال زندگی کنند.
کاربر ۲۸۶۳۶۰۷
«بله؛ همان‌طور که می‌بینید، اغلب برعکس می‌شود. تفاسیر متعددی در این مورد وجود دارد. به نظر من “حسرت” مفهومی کلیدی است. اضطراب بیوه‌ای را در نظر بگیرید که از تهِ دل احساس می‌کند چهل سال از زندگی مشترکش را با مردی نامناسب گذرانده است. بنابراین، اندوه او برای شوهرش نیست، یا این‌که صرفاً برای شوهرش نیست. او برای زندگی خودش سوگواری می‌کند.»
کاربر ۲۸۶۳۶۰۷
«بله، دقیقاً! درست است: زنی که با شوهرش کشمکش داشت، به نتیجه‌ی بدتری رسید. بسیار عالی! شرط می‌بندم قبلاً کتاب مرا خوانده بودید - یا این‌که اصلاً نیازی به خواندن آن ندارید.» حضار لبخند رضایت‌بخشی زدند. ارنست به آن‌ها نگاه کرد و ادامه داد: «ولی آیا این دور از انتظار نیست؟ انسان فکر می‌کند آن زنی که رابطه‌ی چهل‌ساله‌ی لذت‌بخش و عاشقانه‌ای داشته است، احتمالاً ناخوش‌تر خواهد بود.
کاربر ۲۸۶۳۶۰۷
دو بیوه را در نظر بگیرید که هر دو پس از چهل سال زندگی مشترک، اخیراً داغدار شده‌اند. یکی از آن‌ها زجر زیادی می‌کشد، ولی به تدریج به زندگی برمی‌گردد و به آرامش و حتی در شرایطی به لذتی بزرگ می‌رسد. دیگری دوران بدتری را می‌گذراند: یک سال بعد عمیقاً افسرده می‌شود، چند بار اقدام به خودکشی می‌کند و نیازمند مراقبت روانی مداوم است. چطور می‌توانیم این تفاوت را تفسیر کنیم؟ این یک پازل است. حالا بگذارید تا سرنخی به شما بدهم. «هرچند که این دو زن از جنبه‌های بسیار به هم شبیه هستند، در یک جنبه‌ی مهم با هم تفاوت دارند: ماهیت ازدواجشان. یکی رابطه‌ی متعارض و پرهمهمه‌ای با همسرش داشته و دیگری رابطه‌ای عاشقانه، توأم با احترام متقابل. حالا سؤال من از شما این است که هر کدام از این بیوه‌ها کدام رابطه را با همسرانشان داشته‌اند؟»
کاربر ۲۸۶۳۶۰۷
«همه چیز ناپدید خواهد شد. این ماهیت تجربه است. هیچ چیز پایدار نیست. پایداری توهم است؛ و روزی منظومه‌ی خورشیدی نابود خواهد شد.»
کاربر ۲۸۶۳۶۰۷
«مارشال! بخش عمده‌ای از زندگی تو حول موفقیت مادی، پول درآوردن و چیزهاییه که باعث پول درآوردن می‌شه - مثل مجسمه‌هات و مجموعه‌های هنری‌ت - می‌چرخه. ظاهراً این پوله که تو رو معنی می‌کنه و به زندگی‌ت معنی می‌ده. تو می‌خوای این مسئله نماد تو باشه، می‌خوای این خلاصه‌ی زندگی‌ت باشه؟ تا حالا به این فکر کردی که دلت می‌خواد روی سنگ قبرت چی بنویسن؟ دوست داری این مشخصه‌ها رو روی سنگ قبرت بنویسن، دوست داری بنویسن که همیشه در حال پول جمع کردن بوده؟»
کاربر ۴۵۸۰۲۹۹
من اغلب در سرزمین بی‌سکنه‌ی بین دگماتیسم فروید و عرفان و اشراق یونگ قدم می‌زنم.»
کاربر ۴۵۸۰۲۹۹

حجم

۶۳۸٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۵۴۴ صفحه

حجم

۶۳۸٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۵۴۴ صفحه

قیمت:
۷۴,۰۰۰
۳۷,۰۰۰
۵۰%
تومان