پشیمانی
سنگ نیست
که سرت به آن بخورد
پشیمانی
عکسی است از یک لبخند
روی دیوار روبرویت
لاوین
عریانی
سنت گل است
وقتی شکوفا میشود
آرزو ایرانمهر
حالم
به جنگلی میماند
که اولین درختش آتش گرفته
|ݐ.الف
دستها با کار رونق میگیرند
چشمها با تماشا
قلب با شکستن
|ݐ.الف
برای من
معجزه این است
خوابش میبرد
نوزاد ناشنوا
با لالایی مادر
|ݐ.الف
صلح
سربازی است
که سالهاست از جنگ برگشته
اما هنوز به خانه نرسیده
|ݐ.الف
اگر آزادی را به یک اندازه تقسیم کنند
کوهها
زودتر از انسانها به هم میرسند
|ݐ.الف
وطن را
با خون سربازان میکشند
آسمان را
با پرواز عقابها
و عشق را...
تنها با انتظار میتوان کشید
|ݐ.الف
هنوز نبخشیده انسان را
گرگی که از برادران یوسف
تهمت شنید
کیان