اِلهی وَرَبّی، مَنْ لی غَیْرُکَ
"Shfar"
و گیرم که ای معبود من حرارت آتشت را تحمّل کنم اما چگونه چشم پوشیدن از بزرگواریت را بر خود هموار سازم* یا چگونه در میان آتش بمانم با اینکه امّید عفو تو را دارم
F313
اِلهی وَرَبّی، مَنْ لی غَیْرُک
F313
ندارم جز تو من پشت و پناهی
تو خود بر حال زار من گواهی
چڪاوڪ
ای پروردگار من بر ناتوانی بدنم و نازکی پوست تنم و باریکی استخوانم رحم کن، ای کسی که آغاز کردی به آفرینش من وبهیاد من و بپرورشم و به احسان و خوراک دادنم
ایران
گیرم که ای معبود و آقا و مولا و پروردگارم، من بر عذاب تو صبر کنم، اما چگونه بر دوری از تو طاقت آورم
F313
ای کسی که تکیهگاهم او است ای کسیکه شکایت احوال خویش به درگاه او برم
F313
ای مولای من پس چگونه در عذاب بماند با اینکه به بردباری سابقه دارت چشم امّید دارد،
F313
دلم را به دوستیت بیقرار و شیدا و با اجابت نیکت بر من منّت بنه، و لغزشم را نادیده گیر و گناهم را بیامرز*
دلم از عشق خود بیتاب فرما
اجابت کن دعا و حاجتم را
ز لغزشهای من بگذر ز رحمت
گناهم را ببخش و کن کفایت
sadeghi
دلم را به دوستیت بیقرار و شیدا و با اجابت نیکت بر من منّت بنه، و لغزشم را نادیده گیر و گناهم را بیامرز*
دلم از عشق خود بیتاب فرما
اجابت کن دعا و حاجتم را
ز لغزشهای من بگذر ز رحمت
گناهم را ببخش و کن کفایت
sadeghi