بریدههایی از کتاب عقدهی سیندرلا، ترس پنهان زنان از استقلال
۳٫۷
(۳۴)
برایم محرز شده بود که در زندگی مشترک نقش «کنیزی» را به عهده گرفتهام. در عین حال روشن بود که آن نقش را بدون جروبحث پذیرفتهام. در باطن خویش، من خواهان این کنیزی بودم، چون تنها کنیز بودن چنین امنیت خاطر شگفتانگیزی به همراه دارد. در قبال این کار کنیزی است که آدمی میتواند خدمت متقابل ناچیزی درخواست کند ــ این تعهدنامهای است که زنان هر لحظه میتوانند به مردان ارائه کنند.
هدی✌
در افسانهی دوران کودکی چنین آمده است: تو باید فقط تحمل کنی. روزی مردی خواهد آمد و تو را برای همیشه از ترس تنهایی و تنها ماندن نجات خواهد داد. (پسر، برعکس، میآموزد: هیچ کس تو را نجات نخواهد داد، تا زمانی که خود شخصآ اقدام کنی.)
هدی✌
زنان را به طور منظم آموزش میدهند که به انتظار فردی دیگر بنشینند ــ روزی آنها را به گونهای نجات خواهند داد. این افسانهای است که پیام آن را همراه شیر مادر مکیدهایم. شاید جرأت کنیم زمان درازی در زندگی تنها باشیم، تنها درس بخوانیم، تنها کار و سفر کنیم و حتی درآمد خوبی هم داشته باشیم، اما در باطن خویش این احساس را داریم: این وضعیت گذراست.
هدی✌
عدم وابستگی هدیهی طبیعت به مردان نیست، در اثر تعلیم و تربیت آن را به دست آوردهاند. از روز نخست آنان را برای استقلال تربیت میکنند.
هدی✌
گرایش به وابستگی برای مردان و زنان تا حد معینی طبیعی است. اما زنان، به گونهای که خواهیم دید، از کودکی تشویق شدهاند تقریبآ به شکلی بیمارگونه وابسته شوند. هر زنی که نخواهد خود را بفریبد، میداند او را به نحوی تربیت نکردهاند تا از خود مراقبت کند، روی پای خود بایستد و سعی در اثبات وجود خود کند. در بهترین حالت ممکن است ادای استقلال را درآورد؛ ابتدا به پسرها (و بعدها به مردان) رشک میبرد، زیرا از دید او «استقلال» یعنی مرد بودن؛ چون مردان طبیعتآ مستقل هستند.
هدی✌
نیاز به اتکا به دیگری نیازی است به تر و خشک شدن، مورد حمایت قرار گرفتن و محافظت شدن در برابر صدمات، که به دوران کودکی باز میگردد. این نیازها تا بزرگسالی با ما همراهاند، و میتوان با نیاز به استقلال آنها را به طرزی جدی فرو نشاند.
هدی✌
ما را تشویق کردهاند در برابر هر آنچه ما را ترسانیده، واپس بنشینیم. از کودکی به ما آموختند فقط کاری را که امنیت خاطر و آرامش به دنبال دارد، انجام دهیم. آری، ما را نه برای آزادی، که برای وابستگی آموزش دادهاند.
هدی✌
تمامی تربیت ما حاکی از آن است که میخواهیم بخشی از وجود آدمی دیگر باشیم ــ زوجهی خوشبختی که تا لحظهی مرگ حمایت، تقویت و محافظت شویم.
البته ما یکی پس از دیگری ــ هر یک به شیوهی خود ــ به دروغی که در این وعده نهفته بود پی بردیم. اما برای نخستین بار در دههی هفتاد دیدگاههای جدید فرهنگی شکل گرفتند. به زنان به چشم دیگری نگریستند، با آنها طور دیگری رفتار کردند و در مورد آنها به گونهای دیگر، ورای گذشته، اندیشیدند. حالا دیگر انتظار تازهای از ما داشتند. به ما گفتند که آن رؤیای قدیمی دختربچگی بیقواره و بیارزش جلوه میکند. چیزهای بهتری برای آرزو کردن وجود داشتند، مثل پول، قدرت و خواستهای که بهسختی میتوان توصیفش کرد ــ آزادی...
هدی✌
میتوانیم دستیابی به آرامش را بیاموزیم
هدی✌
ازدواج نیاز به ارزیابی کلی دارد. در نتیجهی دگرگونیهای اجتماعی ربع پایانی قرن، دیگر کسی از مدل گذشته و مناسبات سنتی ازدواج حمایت نمیکند.
هدی✌
زمانی که زنان و مردان دوران ترفیع و پیشرفتهای شغلی را پشت سرنهاده و بچهها نیز بزرگ شدهاند. ناگهان تغییر و تحولی در اولویتها پیش میآید. مردان و زنان در میانسالی از خود میپرسند: «من در این رابطه چه میکنم؟»
هدی✌
اکنون که زنان به لحاظ مالی خودکفا شدهاند، انس و الفت میان زن و مرد نیاز به ارزیابی دوباره دارد. من شاهد بودهام که این ارزیابی دوباره در میانسالی صورت میگیرد، زمانی که زنان و مردان دوران ترفیع و پیشرفتهای شغلی را پشت سرنهاده و بچهها نیز بزرگ شدهاند. ناگهان تغییر و تحولی در اولویتها پیش میآید. مردان و زنان در میانسالی از خود میپرسند: «من در این رابطه چه میکنم؟» در حقیقت این تبدیل به پرسشی بنیادین شده است. ما دیگر مشتاق نیستیم که بگوییم: «خوب، من به این دلیل اینجا هستم که او را دوست دارم. میخواهم خانواده تشکیل دهم و از همسرم بچهدار شوم.» در عوض میپرسیم: «آیا این موقعیت هیجانانگیز است؟ آیا من احساس عشق و محبوبیت میکنم؟ آیا این شخص به رشد و پیشرفت من کمک خواهد کرد؟ آیا من کمال مطلوب خود را در وجود او میبینم؟ آیا من اصلا او را دوست دارم؟»
هدی✌
اکنون که زنان به لحاظ مالی خودکفا شدهاند، انس و الفت میان زن و مرد نیاز به ارزیابی دوباره دارد.
هدی✌
گمان میکنند بدون مایه گذاشتن از خود، نمیتوانند عاشق داشته باشند. این خیالی باطل است.
هدی✌
یکی از دلایل ناکامی ازدواجها همین گرایش طرفین به استفاده از یکدیگر باشد که به نفرت متقابل میانجامد. یک روز انسان چشم باز میکند و درمییابد که در یک رابطهی دو جانبهی در حال انفجار قرار دارد.
هدی✌
اگر قرار باشد یک رابطهی عشقی استمرار یابد، گوهر آن را حفظ احساس فردیت سالم تشکیل میدهد.
هدی✌
بسیار ساده است که رابطهی بین زن و شوهر به سمت وابستگی دو جانبه برود، اما این وابستگی مضر است. انسان به سستی و تنبلی کشانده میشود و هویت مستقل و نفوذ خود را از دست میدهد.
هدی✌
بیشتر اوقاتِ ما صرف گزارش دادن از حوادثی میشد که طی روز اتفاق افتاده بود. ظاهرآ احساس میکردیم این اقبال را داریم ــ گرچه هرگز ریسک نکرده بودیم ــ که به این روش امتیازی از طرف مقابل بگیریم. بعدها حتی این گزارش دادن روزانه را نیز متوقف کردیم. من از گوش دادن اجتناب کردم، او نیز دیگر منصرف شده بود
هدی✌
ما دیگر در همان جای سابق قرار نداشتیم، بلکه حرکت کرده بودیم. تغییرات زیادی در طرز تفکر، شناخت ما از جهان و حتی از خودمان و تمایلات و خواهشهای قلبیمان پیدا شده بود. اگرچه همسرم هرگز به زبان نیاورده بود، اما مایل بود که بچهای از من داشته باشد. این امر از نظر من ناممکن بود.
هدی✌
شبح تنهایی در سنین پیری ــ فکر مسلط در میان زنان تنها ــ در ذهنم رشد میکرد و مرا میترساند.
هدی✌
حجم
۲۸۳٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۷
تعداد صفحهها
۳۰۳ صفحه
حجم
۲۸۳٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۷
تعداد صفحهها
۳۰۳ صفحه
قیمت:
۷۵,۰۰۰
تومان