ما نبودیم و تقاضامان نبود
لطف تو، ناگفتۀ ما میشنود
phi.lo.bib.lic
صبر تلخ آمد، ولیکن عاقبت
میوۀ شیرین دهد، پر منفعت
phi.lo.bib.lic
طالعش گر زهره باشد در طرب
میل ُکلی دارد و، عشق و طلب
۳۷.۱۵
ور بود مریخی خون ریز خو
جنگ و بهتان و خصومت جوید او
ketabkhan
علت عاشق ز علتها جداست
عشق اصطرلاب اسرار خداست
هلن🌿
* صبر تلخ آمد، ولیکن عاقبت
میوۀ شیرین دهد، پر منفعت
هلن🌿
گوید: از خاری چرا افتم به غم؟
خنده را من خود ز خار آورده ام
Ahmad
هر چه گویم عشق را شرح و بیان
چون به عشق آیم خجل گردم از آن
pejman
نیست وش باشد خیال اندر جهان
تو جهانی بر خیالی بین روان
۳.۱۹
بر خیالی صلحشان و جنگشان
واز خیالی فخرشان و ننگشان
۳.۲۰
آن خیالاتی که دام اولیاست
عکس مه رویان بُستان خداست
f.f
صبر تلخ آمد، ولیکن عاقبت
میوۀ شیرین دهد، پر منفعت
arash roohanian rasht abadi
تا تو رشوت نستدی، بیننده ای
چون طمع کردی، ضریر و بنده ای
Zohreh
خوی کان با شیر رفت اندر وجود
کی توان آن را ز مردم واگشود؟
Zohreh
چون سر و ماهیّت جان مُخبر است
هر که او آگاه تر با جان تر است
Atena Tt
اندر این ره می تراش و می خراش
تا دم آخر دمی فارغ مباش
مهیار
* دو دهان داریم گویا همچو نی
یک دهان پنهانست در لبهای وی
راضیه
ما چو چنگیم و، تو زخمه میزنی
زاری از ما نی، تو زاری میکنی
abas akhlaghi
عشق آن بگزین که جمله انبیا
یافتند از عشق او کار و کیا
۹.۴۳
تو مگو: ما را بدان شه بار نیست
با کریمان کارها دشوار نیست
erfan erfan
کنیزک دید شه بر شاه راه
شد غلام
رمضان اسماعیلی
کنیزک دید شه بر شاه راه
شد غلام
رمضان اسماعیلی
هایش پرده های ما درید
۱.۱۲
رمضان اسماعیلی
کسی از ظنّ خود، شد یار من
از درون
رمضان اسماعیلی