جز عنایت، که گشاید چشم را؟
جز محبت، که نشاند خشم را؟
فنچِ آبی
عالمی را یک سخن ویران کند
روبهان مرده را شیران کند
Yasin
آینه دل چون شود صافی و پاک
نقشها بینی برون از آب و خاک
معجزه ی سپاسگزاری
عشقهایی کز پی رنگی بود
عشق نبود، عاقبت ننگی بود
meghdad
جان من سهل است، جان جانم اوست
دردمند و خسته ام، درمانم اوست
meghdad
عشقهایی کز پی رنگی بود
عشق نبود، عاقبت ننگی بود
Ahmad
سینه خواهم شرحه شرحه از فراق
تا بگویم شرح درد اشتیاق
m.gh.t
* صبر تلخ آمد، ولیکن عاقبت
میوۀ شیرین دهد، پر منفعت
Yasin Yarahmadi
درنیابد حال پخته، هیچ خام
پس سخن کوتاه باید، والسلام
Yasin Yarahmadi
* بی مرادیهای این دنیا خوش است
plato
رمز "الکاسب حبیب الله" شنو
از توکل، در سبب کاهل مشو
Aysan
از سر اکرام و، از بهر خدا
بیش از این ما را مدار از خود جدا
Aysan
این جهان محدود و آن خود بی حد است
نقش صورت پیش آن معنی، سد است
Aysan
چون کنی بر بی حسد مکر و حسد
ز آن حسد دل را سیاهیها رسد
Aysan
آنکه جان بخشد، اگر بکشد رواست
Aysan
ملت عشق از همه دینها جداست
عاشقان را مذهب و ملت خداست
ashkan aminian
یک دو روزی جهد کن، باقی بخند
Hamed
من کیم؟ لیلی و، لیلی کیست؟ من
ما یکی روحیم اندر دو بدن
ali
این جهان کوه است و فعل ما ندا
سوی ما آید نداها را صدا
a.s.y
صبر تلخ آمد، ولیکن عاقبت
میوۀ شیرین دهد، پر منفعت
srn2004_