بریدههایی از کتاب مثنوی معنوی
۴٫۵
(۴۲۰)
هر که آرد حرمت او، حرمت برد
هر که آرد قند، لوزینه خورد
کاربر ۴۳۶۵۵۵۴
* تا توانی پیش کس مگشای راز
بر کسی این در مکن زنهار باز
کاربر ۱۵۳۸۲۹۴
آهن و سنگِ ستم، بر هم مزن
کاین دو میزایند، همچون مرد و زن
۴۲.۲۰
سنگ و آهن خود سبب آمد و لیک
تو به بالاتر نگر، ای مرد نیک
nedsalehani
چون بخواهد، عین غم شادی شود
عین بند پای، آزادی شود
nedsalehani
۶۰.۴
در بیان این سه کم جنبان لبت
از ذهاب و از ذهب وز مذهبت
۶۰.۵
کین سه را خصم است بسیار و عدو
در کمینت ایستد چون داند او
aryan
چون خدا با توست، چه جوئی بشر؟
بهار
کس نمیداند قضا را جز خدای
بهار
چیست دنیا؟ از خدا غافل بُدن
نی قماش و نقره و فرزند و زن
بهار
با چنان قادر خدائی کز عدم
صد چو عالم هست گرداند به دم
بهار
این جهان همچون درخت است ای کرام
ما بر او چون میوه های نیم خام
۵۳.۳۷
سخت گیرد خامها مر شاخ را
زانکه در خامی نشاید کاخ را
۵۳.۳۸
چون بپخت و گشت شیرین لب گزان
سُست گیرد شاخها را بعد از آن
۵۳.۳۹
چون از آن اقبال شیرین شد دهان
سرد شد بر آدمی مُلک جهان
Zohreh
وقت محنت میبری زالله بو
چونکه محنت رفت، گویی: راه کو؟
۴۶.۴۵
* در زمان درد و غم یادش کنی
چون شدی خوش، باز بر غفلت تنی
Zohreh
چون ملایک گوی: لا عِلْمَ لنا
تا بگیرد دست تو علمتنا
Zohreh
جنگهای خلق بهر خوبی است
برگ بی برگی نشان طوبی است
Zohreh
آتشت را، هیزم فرعون نیست
زآنکه چون فرعون او را عون نیست
Zohreh
زاغ در رز نعرۀ زاغان زند
بلبل از آواز خوش کی کم ُکند؟
zahra_biniyaz
این جهان جنگ است چون ُکلّ بنگری
ذره با ذره همچو دین با کافری
zahra_biniyaz
شاد باش ای عشق ِ خوش سودای ما
ای طبیب جمله علتهای ما
سیب
کای کمینه بخششت ملک جهان
من چه گویم؟ چون تو میدانی نهان
siemens
علت عاشق ز علتها جداست
عشق اصطرلاب اسرار خداست
realarezu
در هر آن کاری که میل استت بدان
قدرت خود را همی بینی عیان
phi.lo.bib.lic
حجم
۱٫۷ مگابایت
تعداد صفحهها
۲۳۰۱ صفحه
حجم
۱٫۷ مگابایت
تعداد صفحهها
۲۳۰۱ صفحه
قیمت:
۲۰,۰۰۰
تومان