بریده‌هایی از کتاب آشتی با کودک درون

افرادی که در بزرگسالی در دوست داشتن دیگران ناتوان‌اند، در کودکی مورد نوزاش‌های خاص مادر و پدر و محیط اطراف خود قرار نگرفته‌اند و تجربه‌ای در این باره ندارند و بیشتر به‌جای عشق‌ورزی سالم به‌سمت مهرطلبی بیمارگون می‌روند و به زبان عامیانه محبت را گدایی می‌کنند.

پدر و مادر، همواره یک کودک سر به راه می‌خواهند که برایشان دردسر درست نکند، چراکه از ریختن آبرویشان می‌ترسند و از آن‌جا که خودشان را چندان قبول ندارند، همین احساس خود را به کودکشان نیز تلقین می‌کنند. کودک درون احساس گم‌شدگی می‌کند، از خود می‌پرسد درست و نادرست کجاست، زیرا احساسش یک چیز و والدین و اطرافیانش چیزی دیگر می‌گویند

«زشت است، مردم چه می‌گویند!»

حاضر است خواری را بپذیرد؛ اما تأییدش کنند و برای تأیید شدن، دست به هر کاری می‌زند، غافل از آن‌که هرگونه عدم تأیید بیرونی او را متزلزل می‌کند و اعتمادبه‌نفسش را به‌هم می‌ریزد

کودک درون شما زمانی‌که از فردی خوشش می‌آید، یکباره به او دل می‌بندد و با تمام وجود می‌کوشد او را به‌دست آورد و دقیقاً هیجان یک کودک را به خود می‌گیرد، آن‌گاه خواب ندارد، شب و روزش تند یا کند می‌گذرد، گریه و بی‌قراری می‌کند، و توان کنترل خود را ندارد.

کودک درون سربه‌راه، پر از ترس است، ترس از تأیید نشدن، ترک شدن، طرد نشدن. او می‌خواهد دیگران به هر قیمتی دوستش بدارند. از این رو حاضر است محبت را گدایی کند

گاهی کودک درون خود را در حال نیایش و سپاس از خالق طبیعت قرار بدهید و به حال خود رهایش کنید! بگذارید کودک در دامان الهی پرسه بزند و احساس کند به درگاه پروردگار پیوستگی و تقرب دارد.

وقتی در خود فرو می‌روید، همه‌اش گوشه‌ای نشسته‌اید و فکر می‌کنید، به در و دیوار زل می‌زنید و حوصله‌ی هیچ‌چیز را ندارید، نه حوصله‌ی گوش دادن و نه حرف زدن. فقط دوست دارید بغض و گریه بکنید. در این حالت درواقع از کودک بازیگوشتان فاصله گرفته‌اید

کودک درون در دنیای توقعات بزرگسالان، کم‌کم به‌واسطه‌ی رقابت و مقایسه‌های پی‌درپی، عصبی می‌شود و یاد می‌گیرد که بجنگد تا خودش را اثبات کند و در این کار اصرار داشته باشد، زیرا با لج‌بازی‌های پی‌درپی می‌خواهد ثابت کند که موجودی خوب و باهوش است

به او یاد بدهید تا آن‌جا که می‌تواند از واژه‌های هرگز، هیچ‌کس، همیشه و همواره در نتیجه‌گیری‌هایش استفاده نکند و به‌جای آن‌ها از واژه‌های اغلب، شاید، احتمالاً و گاهی، بهره ببرد.