بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب من زلاتان هستم | صفحه ۱۱ | طاقچه
تصویر جلد کتاب من زلاتان هستم

بریده‌هایی از کتاب من زلاتان هستم

۴٫۶
(۱۵۳)
نمی‌توانستم باور کنم. از درون احساس درد می‌کردم.
معین کرمانی
شما می‌تونید یک پسر بچه رو از زاغه بیرون بکشید، ولی هرگز نمی‌تونید زاغه رو از دل پسر بیرون بکشید
معین کرمانی
زلاتان، این به خود بارسا مربوطه که یک فراری خریده و می‌خواد اونو مثل یک فیات برونه
معین کرمانی
همیشه سعی می‌کردم بیرون باشم، فوتبال بازی می‌کردم و با دوچرخه‌های دزدی، سواری. همیشه مثل یک گرگ گرسنه به خانه می‌آمدم، در یخچال را باز می‌کردم و دعا می‌کردم تو رو خدا یه چیزی باشه واسه خوردن!
sheida
گواردیولا گفتم: «نمی‌خوام دعوا کنم، نمی‌خوام یه جنگ اینجا راه بندازم. فقط می‌خوام راجع به یک موضوع با هم صحبت کنیم.» سری تکان داد. به نظرم کمی ترسیده بود، دوباره همان چیزها را تکرار کردم. ـ اگه فکر می‌کنی می‌خوام دعوا کنم می‌تونم برم، فقط می‌خوام با هم صحبت کنیم. ـ ایرادی نداره، دوست دارم با بازیکنانم حرف بزنم. ـ گوش کن تو از همه‌ی ظرفیت من استفاده نمی‌کنی. اگه به دنبال یک گلزن صرف بودی، باید اینزاگی یا یکی دیگر را می‌خریدی. من به فضا احتیاج دارم، نیاز دارم توی زمین آزاد باشم. نمی‌تونم فقط توی زمین عقب و جلو برم. من ۹۸ کیلو وزن دارم، برای این کار ساخته نشدم. قضیه را پیچاند، همیشه همه چیز را به طور مزخرفی می‌پیچاند. «فکر کنم می‌تونی همین طور بازی کنی.» ـ نه، بهتره منو روی نیمکت بشونی، در کمال احترام باید بگم می‌دونم داستان چیه، تو داری منو قربانی بازیکن‌های دیگه می‌کنی. این جوری نمی‌شه، درست مثل اینه که یه فراری بخری ولی اونو مثل یک فیات برونی.
sheida
کارها را به روش خودم انجام می‌دهم. برایم اصلاً مهم نیست مردم چی فکر می‌کنند. هرگز از بودن در کنار آدم‌های شسته رفته لذت نبرده‌ام. آن‌هایی را دوست دارم که چراغ قرمز رد می‌کنند، اگر منظورم را متوجه می‌شوید؛ اما حالا حرفم را راحت نمی‌زدم. چیزهایی می‌گفتم که مردم دوست داشتند بگویم. واقعاً مزخرف بود.
sheida
با این وجود پیش‌فصل را استثنایی آغاز کردم. یکی پس از دیگری گل می‌زدم. یوفا سوپرکاپ را بردیم و من فوق‌العاده بودم. در زمین حکمرانی می‌کردم. کماکان فرد دیگری بودم، اتفاقی داشت می‌افتاد، نمی‌دانستم چی، اما داشت می‌افتاد. ساکت شده بودم و این خطرناک بود، باور کنید!
raha
بشنو، اما گوش نکن. این روش من بود.
Parinaz
باید عصبانی باشم تا خوب بازی کنم. باید فریاد بزنم و داد و بیداد کنم. حالا در خود نگه می‌داشتم. شاید ربطی به روزنامه‌ها هم داشت؛ نمی‌دانم.
خودخواه
کارها را به روش خودم انجام می‌دهم. برایم اصلاً مهم نیست مردم چی فکر می‌کنند. هرگز از بودن در کنار آدم‌های شسته رفته لذت نبرده‌ام. آن‌هایی را دوست دارم که چراغ قرمز رد می‌کنند
خودخواه
می‌خواستم مقابل همه دنیا بایستم و به هر کسی که به من شک کرد نشان دهم واقعاً هستم و هرگز نمی‌توانستم کسی را متصور شوم که جلویم را بگیرد.
hooman

حجم

۹۶۵٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۳۹۰ صفحه

حجم

۹۶۵٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۳۹۰ صفحه

قیمت:
۹۵,۰۰۰
۷۶,۰۰۰
۲۰%
تومان
صفحه قبل۱
...
۱۰
۱۱
صفحه بعد