بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب من زلاتان هستم | صفحه ۴ | طاقچه
تصویر جلد کتاب من زلاتان هستم

بریده‌هایی از کتاب من زلاتان هستم

۴٫۶
(۱۵۳)
نمی‌خواستم به این سادگی‌ها از رویاهایم دست بکنم. هرگز! تصمیم گرفتم مثل سگ در زمین تمرین جان بکنم و از همیشه بهتر شوم. هیچ کس نمی‌توانست مرا خُرد کند. به همه‌شان نشان می‌دادم.
B.A.H.A.R
باید این کارو می‌کردم یا آن کارو؟ به مردم نگاه می‌کنم، چه چیزی می‌تونم از اون‌ها یاد بگیرم؟ چی کم دارم؟ از همه‌ی اشتباهات هم می‌گذرم، همانطور که از کارهای درستم می‌گذرم. چطور می‌تونم بهتر بشم؟ همیشه یک چیزی از مسابقه‌ها و جلسات تمرین در ذهنم دارم اما راضی نمی‌شوم. حتی وقتی یک دلیل خوب دارم تا از خودم راضی باشم، نمی‌شوم. همین روحیه کمکم می‌کند پیشرفت کنم
B.A.H.A.R
اگر زیاده‌خواه باشی، ممکن است جایی گیر کنی.
B.A.H.A.R
همیشه دلم می‌خواست با ضعیف‌ترها باشم.
معین کرمانی
با عشق به بردن به دنیا آمده بودم.
معین کرمانی
اگر یک چیز در زندگی یاد گرفته باشم، روی پای خود ایستادن است.
معین کرمانی
مجبور بودید تمرین کنید تا بهترین باشید.
معین کرمانی
من مهاجم وسط بودم. گواردیولا اهمیتی نداد و سیستم تیم را عوض کرد. ۳ ـ ۳ ـ ۴ را به ۱ ـ ۴ ـ ۵ تغییر داد، مرا در نوک خط حمله گذاشت و مسی درست پشت سر من، با این تغییر رفته‌رفته محو می‌شدم. تمام پاس‌ها به مسی ختم می‌شد و نمی‌توانستم بازی خودم را انجام بدهم. توی زمین باید مثل یک پرنده آزاد باشم. مردی هستم که می‌خواهم تفاوت‌ها را در هر لحظه‌ای رقم بزنم. گواردیولا مرا قربانی کرد و این حقیقت دارد.
خودخواه
هیچ کدام از بچه‌ها شبیه یک سوپراستار رفتار نمی‌کردند، عجیب بود. مسی، ژاوی، اینستا همه‌ی بازیکن‌ها، شبیه بچه مدرسه‌ای‌ها بودند. بهترین بازیکنان دنیا آنجا می‌ایستادند و سرشان را پایین می‌گرفتند، چیزی که برای من قابل درک نبود، مسخره بود.
خودخواه
خودت باید مشکلات را حل می‌کردی، نمی‌توانستی به خاطر رفتار بد یک نفر به کسی گله کنی. خودت باید گِلیمت را از آب بیرون می‌کشیدی ... آنجا پر از هرج و مرج و دعوا و کتک‌کاری بود.
fatm
می‌خواستم مقابل همه دنیا بایستم و به هر کسی که به من شک کرد نشان دهم واقعاً هستم و هرگز نمی‌توانستم کسی را متصور شوم که جلویم را بگیرد.
Ayda
دیگر بازی کردن در دسته‌ی دوم چه اهمیتی داشت وقتی پدرم بزرگترین طرفدارم بود.
Autumn
آن روزها فیلمی نبود که بیشتر از گلادیاتور دوستش داشته باشم. یک صحنه معروف در آن فیلم است که امپراتور پایین کلوزیوم می‌آید و به گلادیاتور می‌گوید که ماسکت را بردار، او هم این کار را انجام می‌دهد و می‌گوید «من ماکسیموس دسیموس مریدیوس هستم... و انتقامم را خواهم گرفت، در این دنیا، یا دنیای دیگر!»
Autumn
اما حالا، نمی‌توانستم باور کنم، آن مرد واقعاً پدرم بود، آمده بود مرا نگاه کند. توی ابرها بودم، مثل این بود که رویا می‌دیدم، با قدرتی باورنکردنی شروع به بازی کردم. لعنتی، پدر اینجاست، باورم نمیشه! به من نگاه کن پدر! دلم می‌خواست فریاد بزنم: نگاه کن! این را ببین! پسر تو بهترین و استثنایی‌ترین بازیکنه! فکر می‌کنم آن لحظه یکی از بزرگترین لحظات زندگی‌ام است. واقعاً باور دارم. پدرم را دوباره به دست آورده بودم. نه اینکه قبلاً نداشتم. هر گاه مشکلی بود او مثل هالک می‌آمد و کمک می‌کرد. اما این یک موردِ کاملاً جدید بود
Autumn
شما می‌تونید یک پسر بچه رو از زاغه بیرون بکشید، ولی هرگز نمی‌تونید زاغه رو از دل پسر بیرون بکشید
Pooria Mardani
یاد گرفته بودم تملق نکنم، رک و راست حرفم را می‌زدم. نه چیزی مثل «تو خیلی خوبی، تو بی‌نظیری» نمی‌گفتم، بیشتر اینطور بود: «ترشی نخوری یک چیزی می‌شوی.» و خب عواقب آن را قبول می‌کردم.
amir7u
از جلسه خوشم نمی‌آید، از زمانی که توی قنداق بودم به جلسه احضارم می‌کردند! برای من یک اتفاق عادی بود.
amir7u
بشنو، اما گوش نکن. این روش من بود
Mary gholami
«شما می‌تونید یک پسر بچه رو از زاغه بیرون بکشید، ولی هرگز نمی‌تونید زاغه رو از دل پسر بیرون بکشید.»
Mary gholami
هرگز فراموش نمی‌کنم حرفی را که به مینو زدم: «او همه چیز رو نابود کرد.» گفت: «زلاتان.» - بله؟ - رویاها می‌توانند به حقیقت بپیوندند و تو را خوشحال کنند. - آره. - اما رویاها می‌توانند به حقیقت بپیوندند و تو را نابود هم کنند.
Ali Jalali

حجم

۹۶۵٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۳۹۰ صفحه

حجم

۹۶۵٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۳۹۰ صفحه

قیمت:
۹۵,۰۰۰
۷۶,۰۰۰
۲۰%
تومان