بریدههایی از کتاب کودتا
۳٫۲
(۳۲)
اگر نمیتوانی کسی را وادار کنی مثل تو فکر کند، او را وادار کن آنطور که تو فکر میکنی عمل کند
Tamim Nazari
هریمن که انتظار داشت با استقبال مردم روبرو شود و در تمام مسیری که از فرودگاه بیرون میرود برای مردم شاد و خندان که به استقبالش آمدهاند دست تکان بدهد با انبوه زشت تظاهرکنندگان حرفهای روبرو شد که چوب و پلاکارد در دست داشتند و شعارهای ضد آمریکایی سر میدادند.
Tamim Nazari
شاه نگران بود که مبادا ایران دانش و تجربۀ لازم برای مدیریت و استخراج نفت و ادارۀ صنایع نفتی جنوب کشور را نداشته باشد اما وی متقاعد شده بود که تحقیر ملت ایران نمیتواند بیش از این ادامه یابد. لذا قانونی را که مجلس در بارۀ ملی شدن صنعت نفت تصویب کرده بود امضا کرد.
Tamim Nazari
در پایان ماه فوریه شرکت ایرانی_ بریتانیایی اعلام کرد آمادۀ بازگشت به میز مذاکره بر اساس قرارداد آرامکو است. بنا به دلایلی نامعلوم رزمآرا این پیشنهاد را به پای خود نوشت و اعلام کرد چون ایرانیها قدرت استخراج نفت را به تنهایی ندارند باید با بریتانیاییها به توافق برسند.
Tamim Nazari
مجلس برنامۀ توسعه اقتصادی اول را به تصویب رسانده بود و متعاقب آن بلافاصله سازمان برنامه تأسیس شد تا این خواست ملی را محقق سازد. این اولین تلاش جدی شاه ایران برای صنعتی کردن کشور و توسعۀ اقتصادی ایران بود. از اهداف شاه ایران در این برنامه میتوان به ارتقای شبکۀ حمل و نقل و ارتباطات، افزایش انرژی الکتریکی، ارتقای سیستمهای آبیاری، سلامت عمومی و بهداشت، آموزش همگانی و سازماندهی صنایع جدید در کشور اشاره کرد و مهمترین برنامههای وی بهرهبرداری حداکثری از منابع زیرزمینی و معدنی ایران بود. از یادآوری این خاطرهها خندهام میگیرد زیرا این حرفها و برنامهها هیچگاه اجرا نشد. اجرای این برنامهها به شدت به سرمایه نیاز داشت که شاه نتوانست آن را تأمین کند لذا پس از مدتی همۀ این برنامهها به حالت تعلیق درآمد
Tamim Nazari
«میدانی باید چهکار کرد؟» و بیدرنگ پاسخ داد: «باید ریشه و ساقۀ این دولت و همه دولتمردان را از بیخ و بن کند.» و من در تعجب بودم که چگونه میشود این کار را کرد. او گفت: «ابتدا باید شر هزار فامیل را کم کرد.» اما با کدام پول میشود این کار را کرد؟
جوان گفت: «ابتدا باید ده پانزده شاید هم تعداد بیشتری از این هزار فامیل را به دلیل جنایاتی که انجام دادهاند محاکمه و اعدام کرد. این کار باعث میشود بقیه حساب کار دستشان بیاید اما در حکومت فعلی کسی نیت انجام این کار را ندارد.» لذا پاسخ جوان به همۀ این سؤالات در یک کلمه خلاصه میشد: انقلاب!
اما من سؤال دیگری داشتم. چه کسانی قرار است انقلاب کنند؟ هیچ گروهی در آن زمان در ایران نمیتوانست بدون کمک نیروی خارجی، برنامه و امکانات لازم برای انقلاب را داشته باشد. هیچ گروهی انگیزه، توان، برنامه و پشتکار لازم برای راهاندازی انقلاب موفق را نداشت مگر آنکه از اتحاد جماهیر شوروی کمک میخواست.
Tamim Nazari
مقامات ایران در صدد ریشه کن کردن مصرف تریاک بودند اما برای معتادان به تریاک کارتهای سهمیه تهیه کرده بودند که روی آن عکس یک جمجمه حک شده بود و یک جمله به زبان ساده که میگفت مصرف تریاک کار بدی است یا چیزی شبیه به این. کارخانۀ تریاک توسط جوانی آمریکایی که عضو گروه میلسپو بود اداره میشد. طنز قضیه این بود که مادر این جوان رئیس انجمن مسیحیان مخالف مسکرات و مخدرات در زادگاهش بود. از این رو این جوان هیچگاه به مادرش نگفته بود شغلش در ایران چیست.
Tamim Nazari
موزۀ متروپولیتن قرار بود مسئولیت اکتشاف و حفاری آثار باستانی در ایران را به عهده گیرد و تمام مکشوفات را با ایران نصف کند. به این صورت که هرچه به دست آید توسط آپتون به دو گروه مساوی تقسیم شود و بعد با شیر یا خط مشخص کنند کدام قسمت برای چه کسی است.
Tamim Nazari
همزمان روسها از شمال، بریتانیاییها از جنوب و غرب به سرعت برق به ایران یورش آوردند. نیروهای نظامی و مسلح روس و بریتانیا، نیروی دفاعی محقر و ضعیف ایران را غافلگیر کرد. حملات نیروی هوایی بریتانیا نیروی دریایی رضاشاه را به کلی نابود کرد. پیادهنظام در پادگانهای اطراف تهران به شدت بمباران شدند. یک هفته بعد از حمله، قبل از اینکه نیروهای متفقین به تهران برسند، نخستوزیر رضاشاه استعفا داد. جانشین او درخواست صلح کرد. با اینکه اعلام کرده بود تمام شرایط نیروهای متفقین را میپذیرد قوای روس و بریتانیا اعلام کردند تهران را در ۲۴ شهریور ۱۳۲۰ به اشغال خود در خواهند آورد.
Tamim Nazari
اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را
میگویند روزی که تیمور لنگ شیراز را فتح کرد حافظ را که در فقر و بدبختی میزیسته است نزد پادشاه بردند. پادشاه آدم نرمخویی نبود و از جمجمۀ مردم شهرهایی که فتح میکرد مناره میساخت. همینکه چشمش به حافظ افتاد به او گفت: ’عجوز پیر، من پدر خودم را درمیآورم تا شهرها را یکی یکی فتح کنم اما تو سمرقند و بخارا را به خال بالای لب یک دختر شیرازی میبخشی؟‘ حافظ که فقیر بود به خودش اشاره کرد و گفت: ’به خاطر همین بذل و بخششهاست که من در چنین شرایطی هستم و شما چنان ثروتمند هستی.‘
Tamim Nazari
میگویند روزی که تیمور لنگ شیراز را فتح کرد حافظ را که در فقر و بدبختی میزیسته است نزد پادشاه بردند. پادشاه آدم نرمخویی نبود و از جمجمۀ مردم شهرهایی که فتح میکرد مناره میساخت. همینکه چشمش به حافظ افتاد به او گفت: ’عجوز پیر، من پدر خودم را درمیآورم تا شهرها را یکی یکی فتح کنم اما تو سمرقند و بخارا را به خال بالای لب یک دختر شیرازی میبخشی؟‘ حافظ که فقیر بود به خودش اشاره کرد و گفت: ’به خاطر همین بذل و بخششهاست که من در چنین شرایطی هستم و شما چنان ثروتمند هستی.‘ میگویند نه تنها حافظ را تنبیه نکرد، بلکه چنان از این حاضرجوابی خرسند شد که پول زیادی را سخاوتمندانه به حافظ بخشید.
mohammad armanpoor
این ایران است که سپر آمریکا در برابر شوروی است
zare64
طبیعتاً بریتانیاییها در وهلۀ اول نگران مسئلۀ نفت هستند. در حالیکه اولویت ایالات متحده آمریکا نگرانی از تسلط شوروی بر استقلال ایران است
zare64
موقعیت استراتژیک این کشور در خاورمیانه همیشه محل دعوا و مناقشۀ قدرتهای بزرگ بوده است. روسها همیشه، فرانسه و آلمان اغلب و در حال حاضر نیز بریتانیا و آمریکا به این کشور نظر دارند.
zare64
از این رو یکی از نکاتی که من و آلن، با هم و جدا جدا، بارها روی آن تأکید کردیم این واقعیت بود که ایران یک کشور عربی نیست و روابط بسیار حسنه، البته غیررسمی، با اسرائیل داشته است. این روابط زمانی که اسرائیل در راهاندازی سازمان اطلاعات و امنیت کشور ایران به کمک ایران و آمریکا شتافت به اوج خود رسید. این اقدام غیررسمی اسرائیل به طور کامل از نظرها مخفی بود اما از نظر ایرانیها بسیار حائز اهمیت و درخور تقدیر بود.
zare64
زاهدی ناگهان با جمعیت خروشانی مواجه شد که به سمت او میآمدند تا بغلش کنند و روی شانههاشان از آن زیرزمین بالا ببرند. موتور دو سه تانک که مقابل در حیاط بودند میغریدند و منتظر زاهدی بودند. مردم زاهدی را با شادمانی و سر و صدای زیاد روی شانههایشان به سمت خیابان تخت جمشید بردند. آن موقع نمیدانستم اما بعدها فهمیدم این جمعیت نتوانست خانۀ مصدق را تصرف کند تا اینکه مصدق از خانه گریخت و از روی دیوار به باغ خانۀ همسایه فرار کرد و از آنجا توانست خودش را برای مدتی از نظرها مخفی کند اما چند روز بعد احتمالاً به امید یافتن راه نجات به پلیس زنگ میزند و خودش را تسلیم میکند.
وحید
در خلال گفتگو شاه اظهار داشت با اینکه بیشتر آموزشهایی که دیده نظامی است اما مهمترین مشکلات ایران ریشۀ غیر نظامی دارند. او خیلی ساده و بیپیرایه این را بیان کرد. گفت: «تا زمانیکه مردم ایران به حد کافی غذا برای خوردن و لباس برای پوشیدن ندارند و تا زمانی که بیسوادی در ایران بیداد میکند ایران نمیتواند در برابر هجوم خارجی در امان باشد. ممکن است ارتش یک کشور شکست بخورد اما مردم شکست نمیخورند. مردم باید قوی، متحد و هدفدار باشند. بنابراین راهی که ایران باید بپیماید کاملاً روشن است. دولت باید برنامۀ جامعی برای آموزش و پرورش رایگان، سلامت عمومی و توسعۀ اقتصادی طراحی کند.»
وحید
شاه ایران در این باره مینویسد: «من در این باره عاقلانه رفتار کردم و به نیروهای ارتشم فرمان دادم به آذربایجان بروند و شورشیان را یک بار و برای همیشه نابود کنند و برای تقویت روحیۀ ارتش به آذربایجان رفتم. روسها عروسکهای خیمهشببازی خود را رها کردند و دولت شورشیان ساقط شد و نیروهای ما فاتحانه در روز ۲۴ آذر ۱۳۲۵ وارد تبریز شدند.»
شاه در ادامه با یادآوری خاطرات آن روزهای پرمخاطره مینویسد:
«سفیر شوروی تقاضای ملاقات فوری کرد و هنگامی که وارد شد با لحن تهدیدآمیزی صحبت کرد و به پیشروی نیروهای ارتش که صلح جهانی را به خطر انداختهاند اعتراض کرد. او گفت: ’شما باید به سرعت نیروهایتان را عقب بکشید.‘ و پس از تأملی کوتاه اضافه کرد: ’اعلیحضرت!‘»
اما شاه با خونسردی و با طمأنینه در پاسخ سفیر گفته است: «آقای سفیر فکر نمیکنم شما درک درستی از آنچه در آذربایجان روی میدهد داشته باشید. تا همین چند ساعت پیش آنچه در آذربایجان میگذشت صلح جهانی را واقعاً تهدید میکرد اما خوشحالم به شما اعلام کنم این تهدید دیگر وجود ندارد.»
وحید
«در حال حاضر سفیر بر این باور است و به صراحت اذعان میکند که شاه نه از جبهۀ ملی مصدق خوشش میآید و نه بر این باور است که ملی شدن صنعت نفت برای کشورش پیشرفت محسوب میشود اما تا کنون این مطالب را نه با مصدق به طور شفاف مطرح کرده است و نه با نمایندگانی که میتواند از حمایت آنها در مجلس بهره ببرد. شاه نمیداند واقعاً مصدق برای مخالفت شاه ارزشی قائل خواهد بود یا خیر. شاه به آیت اللهکاشانی و اینکه شاید او را خریده باشند، به فرصتطلبی حسین مکی و به افراط و تندروی مظفر بقایی بسیار بدگمان است و از همه مهمتر به دشمنی و خصومت روسیه ایمان دارد و نمیداند غرب تا کجا و تا چه حد در این مناقشه از او حمایت خواهد کرد. در این شرایط آیا شاه میتواند به تنهایی با دولت مصدق مخالفت کند؟»
علی شیری
از آنچه مطرح میکردند کاملاً مشخص بود افراد بسیار لایق، مطمئن و بانفوذی در داخل سیستم ایران دارند که خیلی روی آنها حساب باز کردهاند. در همان مراحل اول مذاکرات به وضوح اعلام کردند عملیاتشان علیه اعلیحضرت نیست بلکه در حمایت از ایشان است. عوامل بریتانیایی ظاهراً روابط بسیار خوب و مطمئنی با دربار برقرار کرده بودند. این امتیاز بسیار خوب و ویژهای بود و اگر دولت مصدق را سرنگون میکردیم میتوانستیم از این امتیاز بسیار منتفع شویم.
علی شیری
حجم
۲۰۶٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۵۳ صفحه
حجم
۲۰۶٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۵۳ صفحه
قیمت:
۱۲۶,۵۰۰
تومان