- طاقچه
- داستان و رمان
- رمان
- کتاب سیزده
- بریدهها
بریدههایی از کتاب سیزده
۴٫۴
(۱۴۳)
مرحلهی نهمِ سفر شما این است که مثبت فکر کنید و فکرهایتان را مثبت کنید.
کاربر ۶۴۷۷۹۵۸
به این امید باشیم که در بانکِ تلاشِ خداوندِ رحیم، هیچ قرضالحسنهای از تلاش گم نخواهد شد اما باز کردن هر سپرده و حساب بانکی در محضر الهی، به معنای کافی بودنِ پولمان برای خرید خانهی آرزویمان، نیست. اگر تلاش کردهایم و خانهمان را نمیدهند، به معنی این که پولمان را خوردهاند نیست، بلکه تعبیرش این است که اقساط بیشتری از کوشش باید پرداخت کنیم و برای این، باید تاب بیاوریم.
sss
در گرفتاریها به جای گریستن و خفتن باید، بنویسید. اتفاقهای بد و خوب اگر نوشته شوند، اسیر شما خواهند شد، آنگاه مجبورند که اطاعت کنند دستورات شما را. اگر داستانهای زندگیتان را به کلمات، ریز کنید، در واقع مشکلات را کوچک کردهاید و قابل حل
sss
ما نمیتوانیم در دنیایی که با نظم آفریده شده است، نامنظم باشیم و انتظار همراهی از جانب هستی را داشته باشیم.
sss
عدد سیزده در کتاب التفهیم ابوریحان بیرونی به معنی «سعد» و به معنی خوشبختی تعریف شده است.
sss
"مثل لحظاتی که یک شکارچی منتظر شکار است، مثل لحظاتی که یک فوتبالیست میخواهد پنالتی بزند به محبتهای خدا نگاه کنید؛ آنگاه محبتهای او و چه بسا معجزات او را میبینید؛ و آن موقع است که میفهمید خدا هیچ کس را تنها رها نمیکند."
sss
مثل ملکول که از اتم تشکیل شده، زندگی از وقت تشکیل شده. میشه اتمها را از بین ببریم اما نخوایم ملکول آسیبی ببینه؟!
sss
تنها خوبیاش این است که نمیگوید «شما اشتباه میکنید» میگوید «ما اشتباه میکنیم»
sss
دعاهایی که باعث نجات من در آن لحظه شد را جایی یادداشت کنید تا از آن استفاده کنید، جواب میدهد که میگویم:
"خدایا جون هرکی دوس داری ازم نپرسه."
روش کار اینگونه است که ۳ بار این دعا را تکرار کنید و به شیطانی که در وجودتان میگوید: "دلت خوش است"، بیاعتنایی کنید.
sss
غر زدن و انرژی منفی دادن هم مثل آروغ زدنِ؛ تو راحت میشی، حالت خوب میشه اما دیگران حالشون بد میشه و اگه کسی از آروغ زدنِ تو یا از غر زدن تو ناراحت نمی شه، اونم مثل تو...
محمدرضا
ما آدمها میتوانیم با تصمیمات احمقانهمان، همان جایی که هستیم را هم از دست بدهیم و بعدش با انتخابهای اشتباه دیگرمان که شبیه دست و پا زدن است، اوضاع را هم بدتر کنیم.
دردونه
همه میگویند ایرادت این است که خوب گوش نمیکنی اما کسی نمیگوید چرا خوب حرف نمیزنند که من خوب گوش نمیکنم.
دردونه
آدمها واسه این که نشون بدن واقعا عاشق هدف و آرزوشون هستن، باید شبیه کسی بشن که قبلا به اون هدف رسیده.
محمدرضا
علی جان. ما نمیتونیم هدفی داشته باشیم که اصلا شبیه اون زندگی نمیکنیم. اگر میخواهیم یک نابغه یا یک مخترع باشیم، نمیتونیم در حال پیچاندن مدرسه و درس و دانشگاه باشیم.
محمدرضا
اینکه هدفی داشته باشی اما اصلا در پی اون نباشی و جوری زندگی کنی که حالا حالاها، تو رو به هدفت نمیرسونه، یعنی هدفت، الکیه و هیچ وقتم بهش نمیرسی. مثلا اگه یک آدم ۳۰ سالهای رو ببینید که به مواد مخدر معتاد هست و همون موقعی که دارین باهاش حرف میزنین، در حال مصرف مواد هست و ازش بپرسین هدفت چیه و بگه میخوام قهرمان دو میدانی المپیک جهان شم، هدفش چه جوریه علی آقا؟
محمدرضا
چرا ما همیشه فکر میکنیم دنیا و آدمهاش تا آخر مراقب ما هستن و میمونن؟!
آدمها میمیرن و اگه این وسط ما لفتش بدیم و تخصصشون رو ازشون یاد نگیریم، همه چیزمون رو از دست میدیم.
محمدرضا
میدونی بچههایی که سر کلاس خسته نباشید میگن، خنگترین آدمهای دنیان؟ نمیفهمن که دارن با عمرشون شوخی میکنن. فقط رنج یادگیری اون لحظه رو میاندازن زنگ بعد، روز بعد یا ماه بعد. و مدرسه و معلمی هم که به این خسته نباشیدها توجه میکنه، همون لایق شهر غر زنهاست.
محمدرضا
اشکال همهی ما این است که وقتی دختر کوچکی میبینیم، دائما از زیبایی صورت و بلندی موهایش و قشنگی لباسش حرف میزنیم. آنقدر زیادهروی میکنیم تا وقتی این دختر بزرگ شد احساس میکند تمامِ بزرگیاش به زیباییاش است. آنگاه آنها احساس میکنند که فقط صورت و ظاهرشان اهمیت دارد و از اصل تفکر و رشد دور میشوند و میگوییم چرا دخترها، فقط به ظاهرشان اهمیت میدهند.
سارا
همهی ما بدبخت هستیم. وقتی در کشوری زندگی میکنیم که کنکور دادن و درس خواندن زور است، گوش کردن به حرفهای پدر و مادر قانون است، ساعت برگشتت به خانه را مادرت مشخص میکند و مدرسهات رو خالهات. در کشوری که معلمها اگر درس بلد نباشی، پرتت میکنن بیرون و بقیه میخندن و این وسط، غرور و شخصیتِ افراد اصلا مهم نیست، چرا توی سلفیهامون، لبخند میزنیم؟!
Hasti Sadat Esmaeili
«تخیل مادر دانش است.»
ftmz_hd
حجم
۲۱۸٫۹ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۲۵۶ صفحه
حجم
۲۱۸٫۹ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۲۵۶ صفحه
قیمت:
۲۱,۰۰۰
۱۰,۵۰۰۵۰%
تومان