بریده‌های کتاب ذکربایزید بسطامی (سلطان‌العارفین): گزیده‌هایی از تذکرة‌الاولیا (۱)
کتاب ذکربایزید بسطامی (سلطان‌العارفین): گزیده‌هایی از تذکرة‌الاولیا (۱) اثر جلال نوع‌پرست

کتاب ذکربایزید بسطامی (سلطان‌العارفین): گزیده‌هایی از تذکرة‌الاولیا (۱)

۴٫۸
(۱۰)
گفته‌اند که بایزید پشت سر امامی نماز می‌خواند. پس از اتمام نماز، امام جماعت به او گفت: تو که کسی نداری و چیزی از کسی نمی‌خواهی! از کجا می‌خوری؟ گفت: صبر کن تا قضای نمازم را بخوانم، برایت خواهم گفت. امام گفت: چرا قضا می‌خوانی، مگر به امامت ما نخواندی؟ بایزید گفت: نماز پشت سر کسی که روزی دهنده را نمی‌شناسد روا نیست که بخوانند
mahi
و این برای بندگانی است که از وجود حق در موجودیتشان آگاهند و از خود بی‌خبر
mahi
گفته‌اند که بایزید پشت سر امامی نماز می‌خواند. پس از اتمام نماز، امام جماعت به او گفت: تو که کسی نداری و چیزی از کسی نمی‌خواهی! از کجا می‌خوری؟ گفت: صبر کن تا قضای نمازم را بخوانم، برایت خواهم گفت. امام گفت: چرا قضا می‌خوانی، مگر به امامت ما نخواندی؟ بایزید گفت: نماز پشت سر کسی که روزی دهنده را نمی‌شناسد روا نیست که بخوانند.
جاوید
شکرگوی مرا و شکرگوی مادر و پدرت را.
littel dark age(محمد)
از بایزید نقل است که گفت: «در آن شبی که مادرم از من آب خواست، تمام سال‌های غربت و مبارزه با نفس و کشیدن ریاضت که از سرم گذرانده بودم را دیدم. کوزه خالی بود به جوی رفتم و آب آوردم. مادرم خوابش گرفته بود. شبی سرد بود و کوزه را در دست داشتم. هنگامی که بیدار شد، فهمید که آب آورده‌ام. آب خورد و مرا دعا کرد.
ali
گفته‌اند که بایزید پشت سر امامی نماز می‌خواند. پس از اتمام نماز، امام جماعت به او گفت: تو که کسی نداری و چیزی از کسی نمی‌خواهی! از کجا می‌خوری؟ گفت: صبر کن تا قضای نمازم را بخوانم، برایت خواهم گفت. امام گفت: چرا قضا می‌خوانی، مگر به امامت ما نخواندی؟ بایزید گفت: نماز پشت سر کسی که روزی دهنده را نمی‌شناسد روا نیست که بخوانند.
رضا فاخری

حجم

۰

تعداد صفحه‌ها

۱۷ صفحه

حجم

۰

تعداد صفحه‌ها

۱۷ صفحه

صفحه قبل
۱
صفحه بعد