هیچ چیز برای انسان مشکلتر از چشمپوشی از لذتی نیست که یک بار طعم آن را چشیده باشد. در واقع ما قادر نیستیم از چیزی صرفنظر کنیم، تنها کارمان جایگزینی چیزی با چیز دیگر است
samane mosavi
موجودیت بدل لزوما با این خودشیفتگی از بین نمیرود، چون در مراحل تحول بعدیِ «من»، محتوای تازهای پیدا میکند. بهتدریج در «من»، لجاجت خاصی پدید میآید که میتواند در مقابل بقیه «من»، عرض اندام کند که در جهت مشاهده خود و انتقاد از خود پیش میرود. انتقاداتی برسانسور روانی که خود را بهعنوان «وجدان اخلاقی» بهخودآگاه روانی میشناساند. در وضعیت روان درمانیِ هذیانِ مراقبت از خویشتن، این لجاجت که جدا و مهجور از بقیه «من» است برای پزشک قابل تشخیص است. موجودیت این اصرار و لجاجت میتواند شبیه هرچیز با بقیه «من» مدارا کند. لذا انسانی واجد قدرت مشاهده خویش، ممکن است بهجلوه قدیم بدل (همزاد)، محتوای تازهای ببخشد و چیزهای زیادی را بهآن نسبت دهد، بهویژه تمام چیزهایی را که بهعنوان بخشی از خودشیفتگی قدیم پشت سر گذاشته شده است.
esrafil aslani
«فروید کار داروین را تکمیل کرده است. این فروید بود که روح ضرورتا ساده و، بهلحاظ زیباشناسی و عاطفی، تهی، و انسان صرفا رفتارگرای زیستشناسانه را بهموجودی احساسی دارای ماهیت شور جنسی تبدیل کرد.
پویا پانا
«زندگی برای همه یک مشکل است.»
پویا پانا
یک تجربه بهشدت اثرگذار در حال حاضر، خاطره تجربهای قبلی را در نویسنده زنده میکند که غالبا مربوط بهدوران کودکی است و تمایل بهارضای آن در اثر ادبی ظاهر میشود. خودِ اثر ادبی هم امکان میدهد عوامل وضعیت جدید و عوامل ماندگار دوران گذشته را شناسایی کنیم.
الهام