بریده‌هایی از کتاب شهر خرس

وقتی شانس برنده شدن داری که خواستت برای برد بیشتر از ترست از باخت باشد.

بعضی از آدم ها در درون خودشان یک خرس دارند.

نمی خواهد ثروتمند شود، فقط می خواهد یک شب بدون دو دو تا چهار تا کردن سر روی بالش بگذارد.

اگر صادق باشی، سرت کلاه می گذارند، اما صادق باش. اگر مهربان باشی، از سر خودخواهی متهمت می کنند، اما مهربان باش. تمامی خوبی های امروزت فردا به دست فراموشی سپرده می شود، اما خوبی کن.

پدر و مادر بودن باعث می شود احساس کنی پتویی هستی که همیشه کوچک تر از آنی است که باید باشد؛ مهم نیست چقدر سعی کنی همه را بپوشانی، همیشه کسی هست که سردش است.

می‌خواهی دوستت بدارند؟ خیلی ساده است: فقط خودت را برسان به جایگاه نفر اول.

هر چیزی روزی به جایی می‌رسد که دیگر برایمان شگفت‌انگیز نیست

دروازه‌بان هم که «مخش پوکه؛ با یه زنی ازدواج کرده که نصف تیم قبل از ازدواجشون باهاش خوش گذروندن، نصف دیگه‌ی تیم هم بعدش.

جاهایی مثل اینجا چشم امیدشان به جوانانشان است، چون تنها آن‌ها هستندکه به یاد ندارند اوضاع قبلاً بهتر بود. این می‌تواند یک موهبت باش

تعرض برای متعرض فقط چند دقیقه طول می‌کشد، اما برای قربانی تا ابد.

می‌گن خیلی بچه‌تر از اونم که بازی کنم. اما یه روز بازیکن خوبی می‌شم.

اگر صادق باشی، سرت کلاه می‌گذارند، اما صادق باش. اگر مهربان باشی، از سر خودخواهی متهمت می‌کنند، اما مهربان باش. تمامی خوبی‌های امروزت فردا به دست فراموشی سپرده می‌شود، اما خوبی کن.

اتاقش این‌قدر کوچک است که اگر در یک آپارتمان بزرگ یک محله‌ی گران یک شهر بزرگ بود، کمد حسابش می‌کردند.

در این شرایط همیشه یاد مادرش می‌افتد که چطور اشک‌های بچه‌هایش را پاک می‌کرد و آرام می‌گفت: «هیچ‌کس تا حالا نگفته زندگی آسونه.» پدر و مادر بودن باعث می‌شود احساس کنی پتویی هستی که همیشه کوچک‌تر از آنی است که باید باشد؛ مهم نیست چقدر سعی کنی همه را بپوشانی، همیشه کسی هست که سردش است.

در هاکی اصلاً تقریباً وجود ندارد. یک بازیکن به رؤیاهایش می‌رسد در حالی که دیگری برف کفش‌هایش را می‌تکاند و منتظر است تا میکده باز شود.

در زندگی هیچ چیزی سخت تر از این نیست که بپذیری دورویی و منافق.

مرز ظریفی هست بین زنده بودن و زندگی کردن

هیچ زمانی به اندازه ی وقتی که پانزده ساله هستی دلت نمی خواهد از خانه فرار کنی.

بدترین چیز قدرت نفوذ داشتن در زندگی دیگران این است که گاهی ممکن است اشتباه کنی.

وقتی شانس برنده شدن داری که خواستت برای برد بیشتر از ترست از باخت باشد. هیچ کس وقتی که ترسیده برنده نمی شود.